سرکوبگری یا اوج یگانگی؟!

رجوی با رذالت و شیادی مناسبات پر تبعیض سرکوبگری را اوج یگانگی می نامد!

همانگونه که مستحضر هستید چندی پیش شاهد برپا شدن دادگاه هایی در داخل ایران بر علیه رهبران این فرقه بودیم، وقتی واقعا بدون غرض و کاملا بیطرفانه به سخنان نفرات شاکی در این دادگاه گوش می دهیم، دل هرانسان آگاه و آزادی را به درد می آورد. اما از طرف دیگر این تیر آنچنان به هدف خورده است که این بار خود رجوی بصحنه آمده و در یک واکنش عجولانه مجبور شده، با جیغ بنفش کشیدن اصل موضوع را کم رنگ جلوه بدهد تا مثلا بتواند صورت مسئله را پاک کند .

حقیقت اینست که رهبر این فرقه‌ فردی  خودکامه و انتصابیست.او تمام تلاشش را می کند تا به افراد القاء کند که اگر به سازمان متعلق باشند، نجات می یابند و درواقع خود را یگانه راه نجات بشریت میداند.!

مسعود رجوی

اما دوگانگی بین اعضا و طبقه حاکم(در جامعه بی طبقه مورد ادعای رجوی) موضوعی نیست که بتوانند با نعل  وارونه زدن آنرا برابر و یکپارچه جلوه دهند، فرقه  ممکن است با رذالت بتواند خود را در بیرون جذاب جلوه دهد !ولی در درون بسیار سرکوبگربوده و این را افرادی که در درون این مناسبات بوده اند بخوبی درک می نمایند.

رجوی ادعا می کند دارای مأموریت خاصی بوده و برای هدایت مردم مأمور شده ، و کارش به رستگاری رساندن افراد می باشد ! واینکه می تواند بدرستی جواب تمامی معضلات بشری را بیابد! خود رجوی می گفت که یک رهبر واقعی قدرت حل تمامی تضادها و مشکلات جامعه را دارد و: کمپ “اشرف سه” نمونه ای از جامعه ایدآل رجوی است ! جالب تر اینکه خود رجوی لقب بام جهان ونمونه متکامل ازجامعه بشری و گوهر بی بدیل و…را بروی مناسبات درونی این تشکیلات می گذارد!! از اینگونه القاب و مدالها در درون مناسبات زیاد به افراد داده میشود!

اما چگونه است که همین گوهران اجازه خروج از درون حصار را ندارند ؟ قبل از کرونا می گفتند بدلیل اینکه دشمن در کمین است ! ارتباط با خانواده برای همین ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت مرز سرخ است و نقض آن بمعنی زیر پا گذاشتن تعهدات و اصول تشکیلات است! اما برای افراد دیگر همین سازمان که در کشورهای پیشرفته اروپا و امریکا زندگی می کنند، خانواده نه تنها مرزسرخ و دشمن و مزدور و … نیست ،بلکه هرساله با مهمانی های آنچنانی و رد و بدل کردن هدایا و … البته با پولهای باد آورده، از یکدیگر پذیرایی می نمایند و به راحتی می توانند به هرکجا بخواهند، تردد کنند و هیچ دشمنی هم  آنها را تهدید نمی کند!! در درون “مدینه فاضله” اشرف سه، در اتاقهای کارنفرات همواره در زیر مانیتورینگ شدید فیزیکی و الکترونیکی قرار دارند! بدلیل اینکه دشمن تلاش می کند نفوذ کند!! گیرم همه اینها درست !!

اما درداخل حصار نیروی امنیتی مسلح دیگر برای چیست، اینها برای سرکوب کیست؟دشمن کیست؟

اینست آن جامعه بی طبقه توحیدی؟ این جامعه ایست که برای فردای ایران نوید می دهید؟؟

سوال دیگر؛ آیا سازمانی که در بام جهان قرار دارد و خود را برترین جامعه بشری و متکامل ترین انقلابی روی زمین می داند چگونه است که افرادش نمیتوانند بعد از سی و یا چهل سال با عزیزان خود تماس برقرار کنند و یا حتی صدای آنها را بشنود؟

اما حقیقت تاسف بار این است که همین مکانیزم کنترلی، وارانه در درون مناسبات  به اسم یگانگی و عدم حمل تناقض و سفید سفید بودن  بخورد اعضاء داده می شود که درواقع اصلیترین ابزار سرکوب می باشد، و همین قدرت تسلط بر اعضاء را برای سران این فرقه  مهیا می نماید، و اینگونه است که می توانند در نشستها براحتی شخصیت افراد را شکسته و تحقیرشان کنند و در برخی مواقع این نشستها ، ساعتهای متوالی  تا زمانی که سوژه به گریه بیفتند ادامه دارد  !

اما چگونه است که در عصر ارتباطات فرقه  قادر باعمال چنین رفتار وحشیانه ایست ؟

دلیلش همان در حصار بودن و عدم رابطه اعضاء با خانواده و دوستان است.

حال این سازمان ادعا می کند که برای حقوق بشر و احیاء دموکراسی در ایران می جنگد! یکی نیست به اینها بگوید شما که ایزوله کردن فرد، یکی از مکانیزم‌های عامتان برای کنترل و ایجاد وابستگی اجباری در اعضا است و تمام تلاشتان این است که به نفرات القاء کنید که جای دیگری بهتر از اینجا وجود ندارد  و اگر زمانی ” خانه آرمانی اشرف سه” را ترک کنید خسرالدنیا و الاخره میشوید و چه و چه، شما که باچنین مکانیزمهایی مناسبات درونتان  را کنترل میکنید، معلوم است که فردای روزگار چه گلی بر سر مردم ایران خواهید زد!!!

حسن شهباز، تیرانا

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا