عصبانیت شدید باند رجوی از بازگشت پرویز حیدرزاده به وطن

جریان 30 سال اسارت پرویز حیدر زاده مازندرانی که بعنوان یک مدافع خاک وطن اسیر شده و در چنگال خونین و اسارت ذهنی بی مثال باند رجوی قرار گرفته بود و اینک با تحمل مشقات زیاد به آغوش گرم وطن و خانواده ی دچار فرقت 30 ساله ی خود برگشته ، بسیار رنج آورتر از مصیبتی بوده که سعدی بزرگ از دست حرامیان کشید:

سعدی شیرین سخن اهل سفرهای دور و دراز بود. او در اثنای یکی از این سفرها به بردگی گرفته شده و بکار گِل واداشته میشود. مردی متمول او را بعنوان برده خریداری کرده و برای انجام کار بردگی به خانه اش میبرد. با گذشت زمان و بر اثر لیاقت و حسن سلوکی که سعدی نشان میدهد، ارباب دختر خود را در برابر 100 دینار مهریه به عقد او درمیاورد. زمان میگذرد و موارد زیادی از اختلافات بین این زن و شوهر بروز میکند و دختر برده دار که تبدیل به همسر سعدی گشته بود، مدام به سعدی سرکوفت میزند که تو آنی که پدرم در مقابل پرداخت 10 دینار آزادت کرده و بهتر است که جایگاه خود و خدمت بزرگ پدرم در حق خود را در نظر داشته باشی.

جواب سعدی در برابر این طعنه و تحقیر همواره این سخن حکیمانه بوده است :
” بلی، پدر تو در مقابل 10 دینار مرا از دست حرامیان گردنه گیر آزاد کرد و در برابر 100 دینار اسیر تو ساخت “!

بازگشت پرویز حیدری

حالا که این شخص با از دست دادن تقریبا نیمی از بهترین ایام زندگی اش، به وطن بازگشته و در مسیر تلاش برای بدست گرفتن سر رشته زندگی اش آرام و قرار گرفته، مورد هجمه ی شدید فرقه ی تروریستی رجوی قرار گرفته و شورای مقاومت رجوی این کار او در جدا شدن از این تشکل ضد مردمی را در سطح خیانت بزرگ دانسته است.

گفته اند که او توسط عوامل رجوی از اسارت رها شده و قدر این خدمت بزرگ رجوی را ندانسته و با مراجعه به سفارت ایران مقدمات آمدن خود به خانه ی خویش را فراهم کرده است!
تو گویی که او برای تهیه مدارک هویتی اش که از او ستانده شده بود، میبایست به سفارت مثلا اسرائیل مراجعه میکرد و آقا پرویز که از حق طبیعی خود استفاده کرده ، نمیبایست به سفارت ایران که تنها مرجع قانونی حل مسائل مربوط به مدارک هویتی اوست ، مراجعه میکرد.

درد بزرگ رجوی، آمدن یک نفر از اسرایش به ایران نیست. سراسیمگی اصلی این گروه بعنوان تروریست ترین فرقه ی موجود در تاریخ معاصر ایران آنست که اصرار دارد که یک مجاهد ( اسیر رجوی) تا زمان مرگش در اختیار او قرار داشته باشد و زمانی که درگذشت، بعنوان یک شهید مورد سوء استفاده بعدی او قرار گیرد.
پرویز حیدر زاده با این اقدامات شجاعانه ی خود، قسمتی از تور اسارت رجوی را پاره کرد و انقلاب مریم را تحقیر کرد و مسلم است که سبب ابراز کین و نفرت رجوی ها قرار گیرد که این مسئله به نوبه ی خود افتخار بزرگی برای او شمرده میشود.

من بعنوان عضو یکی از خانواده های داغ دیده و فراق کشیده، آزادی این برادر هموطن را از صمیم قلب به ایشان، خانواده محترمشان و تمام خانواده های همدرد تبریک عرض کرده و آرزومندم که بقیه ی عمرشان را بهمراه آزادگی و خوشبختی گذرانده و سرمشق خوبی برای دوستان خود که هنوز راه های بریدن زنجیرهای اسارت را پیدا نکرده و موفق به آغاز تجربه یک زندگی انسانی افتخارآمیز نشده اند، باشند.

رضا اکبری نسب

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا