ابراهیم خدابنده به تلخی از آن گروه یاد می کند. او بیست سال از عمر خود را به عنوان عضو مجاهدین صرف کرده است ؛ اکنون نظرش این است که آن سالها را بیهوده سپری کرده است (به بطالت گذارنده) وی می خواهد به دیگران علیه آن سازمان هشدار دهد.

.jpg)
نشریه نروژی سالت ( مسلم )
Mai 2007
مطالب روز در مورد ایران:
با یک فرقه مذهبی آشنا شوید
مجاهدین خلق ( MKO ) نام یک گروه مخالف ایرانی است.
آنها پایگاه هائی در عراق تحت حاکمیت صدام حسین داشتند و از نزدیک با آن دیکتاتورهمکاری می کردند.
اکنون بایستی از آن کشور خارج شوند و سعی دارند در اُسلو مستقر گردند.
ابراهیم خدابنده به تلخی از آن گروه یاد می کند. او بیست سال از عمر خود را به عنوان عضو مجاهدین صرف کرده است ؛ اکنون نظرش این است که آن سالها را بیهوده سپری کرده است ( به بطالت گذارنده) وی می خواهد به دیگران علیه آن سازمان هشدار دهد.
او عضو شاخه سیاسی آن سازمان و در لندن مستقر بوده. مسئولیت اصلیش ایجاد تماس با نمایندگان مجلس بریتانیا بوده. آن سازمان برای چنین کارهائی اولویت قائل است و ابراهیم به خوبی می داند که برای سازمان تبلیغات چقدر مهم میباشد.
وقتی که رهبر فرقه ، مریم رجوی ، اخیراً در پارلمان نروژ مورد استقبال قرار گرفت. ( ما به خوانندگان مدیونیم که اطلاع دهیم که ابراهیم خدابنده به اتهام عضویت در یک سازمانی که با نظام ایران خصومت دارد و در حال خارج کردن دو میلیون دلار از عراق دستگیر میگردد ).
ایراهیم در مرز سوریه با عراق با دو میلیون دلار پول نقد دستگیر میشود ؛ عراق بدون صدام برای مجاهدین امن نبوده و باید پولها بجای امن انتقال می یافت ؛ ابتدا او در زندان سوریه بازداشت میشود، او می گوید که آنجا واقعاً شرایط بدی بود قبل از اینکه به زندان اوین منتقل شود، جاییکه خیلی هم بد نیست درآنجا اجازه یافت که کتاب بخواند از جمله در مورد فرهنگ ها و فرقه های مذهبی او به تحقیق یافته است که MKO هم یک فرقه مذهبی است.
MKO به عنوان یک فرقه مذهبی
ابراهیم خدابنده می گوید در سطوح بالای سازمان مجاهدین تنها زنها می توانند رهبر باشند. گفته می شود که چون زنان همواره تحت ستم بوده اند و حال می خواهند که آن را جبران کنند. اما در واقع دلیل آن این است که مسعود رجوی ، رهبر واقعی و شوهر مریم رجوی ازرقبای مرد می ترسد ؛ رجوی معتقد است زنان اهل رقابت نیستند لذا رشدشان مانعی ندارد.
بنابراین او اختیار رقبای مرد را سلب کرده و هژمونی زنان را ایجاد نموده است. مسعود رجوی به آن بعنوان بخشی از انقلاب ایدئولوژیک یاد میکند.
مریم قبلاً همسر یکی دیگر از رهبران MKO بود. اما به او تحمیل شد که خوشحالی زایدالوصف خود را ابراز کند از اینکه توانسته به اتحاد ایدئولوژیک کمک کند بین همسر خود و مسعود رجوی.
به نظر ابراهیم آن علامت یک کیش یا فرقه مذهبی است که رهبر به این ترتیب با همسر یکی دیگر از رهبران سازمان ازدواج می کند.
وجه دیگری از، MKO، به عنوان فرقه مذهبی این است که افراد بایستی همواره از رهبران اطاعت و پیروی کنند.( او می گوید ) رهبر همه چیز است و همه باید از خواسته های او پیروی کنند. مریم رجوی می گوید: آدم می تواند به خدا شک کند اما ما نمی توانیم به مسعود شک کنیم ، چون به ندیده میتوان شک برد ولی به دیده نه. به هیچ کس در سازمان اجازه داده نمی شود که به مسعود رجوی شک کند.
ابراهیم می گوید: رهبرو هدف بالاتر از همه چیز است. خانواده و بچه ها تو را از اینها باز می دارد. به این دلیل مسعود تصمیم گرفت که بچه های اعضاء MKO به کشورهای دیگر فرستاده شوند تا در آنجا به فرزندی پذیرفته شوند یا تربیت گردند. اعضاء اجازه نداشتند با آنها تماس برقرار نمایند. شعار این بود همه چیز برای رهبر ما می پرسیم : بچه ها چه شدند؟
هیچ کس نمی خواهد راجع به آن صحبت کند. برخی مسائل روانی پیدا کرده اند. برخی دیگر هم به عراق برگشته اند و به اMKO ملحق شده اند. کلاً حدود 1000 ( هزار ) نفر می شوند.
او می گوید: آدم به خوبی می تواند در ایران مخالف نظام باشد. او خود نیز از نظام حمایت نمی کند. اما به نظرش توسط فرقه مجاهدین گمراه شده است.
او می گوید : MKO همه علائم یک فرقه مذهبی را دارد. آن یک رهبر خود خوانده دارد. آن سازمان یک ساختار دیکتاتوری استبدادی مطلق دارد. رهبر کنترل کامل بر زندگی همه اعضاء آن دارد.





































