من این تیتر را برای این یادداشت خود در جواب نوشته باند رجوی که میگوید : سازمان مجاهدین نور امید برای ایران آزاد و آباد فرداست، انتخاب کرده ام. این قلم به مزد رجوی،، با وقاحت ادعای چند دهه ای رجوی را دوباره مطرح می کند: اینکه حکومت ایران در حال سرنگونی است!! او همچنین […]
من این تیتر را برای این یادداشت خود در جواب نوشته باند رجوی که میگوید : سازمان مجاهدین نور امید برای ایران آزاد و آباد فرداست، انتخاب کرده ام.
این قلم به مزد رجوی،، با وقاحت ادعای چند دهه ای رجوی را دوباره مطرح می کند: اینکه حکومت ایران در حال سرنگونی است!! او همچنین سازمان مجاهدین خلق را تنها آلترناتیو حکومت کنونی می نامد و دلیل ماندگاری سازمان متبوعش را داشتن پایگاه بین المللی و پایگاه داخلی عنوان می کند!
بر کسی پوشیده نیست که اگر چند ده تا مقام سابق و بازنشسته و .. دم از حمایت از سازمان مسعود می زنند، پشت پرده حمایت هایشان و به به و چه چه هایشان پول های هنگفتی است که به جیب می زنند برای چند دقیقه سخنرانی در مدح و ستایش مریم رجوی و سازمان ورشکسته اش.
اینها که برای سرکیسه کردن رجوی ها یا پرپول کردن کیسه های آن، مرتبا وارد میدان میشوند تا مجاهدین قلابی ما را برسر ذوق آورند و به آنها کمک کنند که فرصت بیشتری برای فریب اعضای تیره بخت این جریان توسط رهبران وطن فروش شان، فراهم آورده و از اضمحلال نیروی موجود و خارج از زندگی مردم ایران جلوگیری کنند و اگر برای قبضه کردن حکومت کاری ازدست رهبران مجاهدین خلق بر نمیآید، اقلا سیاهی لشگرهایش را به رخ بکشد.
سران مجاهدین ادعا دارند که از دلایل ماندگاری شان ، تجربه ی زیادی است که در راه مبارزه دارند و این تجربه را برای ساختن کشور بکار خواهند برد. واقعیت این است که اینها اگر تجربه ای هم کسب کرده باشند، در جهت کمک به خلق ایران و رفاه و آسایش و استقلال آنها نیست، تجربه سازمان مسعود تمام و کمال مربوط می شود به وطن فروشی و جاسوسی و مزدوری. که بله الحق و الانصاف که تجربه زیادی در این مسیر اندوخته اند. این تجارب شیطانی، هرگز به کار ساخت و ساز کشور نمیخورد و تنها ازاین تجارب میتوان برای برپائی یک گروه دیکتاتور استفاده کرد که البته درد کشور لزوم برسرکار آوردن حکومت های دیکتاتور وسرکوبگر رجوی وار نیست!
به واسطه همین تجربه های شرم آور است که گروه رجوی بر خلاف ادعاهایشان، نه تنها در میان خلق ایران بلکه حتی در میان گروه های اپوزوسیون و مخالف جمهوری اسلامی هم هیچ جایگاه و پایگاهی ندارند. آنها حتی در میان اربابان غربی شان هم اعتباری ندارند و هر زمان نیاز باشد مثل دستمال چرک به زباله دان تاریخ انداخته می شوند.
و نیز ادعا دارند که به برکت پایگاه اجتماعی وسیع داخلی ، قادر بوده اند که توسط کانون های شورشی خود ، اطلاعات اتمی ایران را بدست آورده وآنرا به دشمن صهیونیستی بدهند تا این دشمنان ایران قادر به نابودی آنها ومانع صدمه دیدن خود از ابزار اتمی ایران گردند!!
حال آنکه این فقط امریکاست که طی80 سال اخیر از سلاح اتمی استفاده کده وکشور دیگری درمیان نبوده است:
گنه کرد در بلخ آهنگری / به شوشتر زدند گردن مسگری!
ضمنا ، بارها ثابت شده که اطلاعات راست یا دروغ علنی شده ی مجاهدین ازطرف سرویس های اطاعاتی اسرائیل به آنها داده شده که صحت خبر بیشتر مورد یقین قرار گیرد وازسوی دیگر، دشمن خارجی عوامل خود در رابطه با جاسوسی علیه ایران ضربه نخورد و بدین ترتیب روشن میگردد که مجاهدینی که درابتدای تاسیس ادعا میکردند برای مجاهده برخلق مایه میگذارند، عملا به پیشمرگ خونریزترین جلادان جهان تبدیل شده اند!
در قسمت هایی ازنوشته ی مذکور، ازصلاحیت های اخلاقی وسیاسی وکارریزمای مریم رجوی صحبت شده که من نخواستم وارد این لاطائلات شده واوقات خواننده را خراب کنم وتنها میتوانم بگویم که تعریف وتمجید ازمریم با توجه به نقش بزرگ اش در طلاق اجباری و ترتیب حرمسرای چند صد نفری برای رجوی بزرگترین شاهکار اوست وتعریف کننده ازاو مسلما که باید انسان رذل و پستی باشد!
رضا اکبری نسب


































