زندگی یک عضو مجاهد خلق

نزدیک به چهار دهه است که رجوی ها اعضای مجاهدین خلق را در محیطی محدود و بسته نگه داشته اند و به جز موارد استثنایی و کنترل شده، مانع از خارج شدن آنها از این محیط و ایجاد ارتباط شان با خارج از تشکیلات می شوند. زندگی در چنین تشکیلات فوق العاده بسته (که البته […]

نزدیک به چهار دهه است که رجوی ها اعضای مجاهدین خلق را در محیطی محدود و بسته نگه داشته اند و به جز موارد استثنایی و کنترل شده، مانع از خارج شدن آنها از این محیط و ایجاد ارتباط شان با خارج از تشکیلات می شوند. زندگی در چنین تشکیلات فوق العاده بسته (که البته نمی توان به آن زندگی گفت و فقط برای فهم موضوع از این کلمه استفاده کردم) عوارضی را به کسانی که در معرض آن قرار گرفته اند تحمیل می کند. هر چقدر طول زمان قرار داشتن افراد در چنین محیطی بیشتر باشد تاثیرات منفی بر آنها بیشتر خواهد بود.

برخی ویژگی های حاکم بر مناسبات مجاهدین خلق که باعث ایجاد عوارض منفی در اعضا می شود عبارتند از:

1- تنهایی و زندگی در محیط بسته

تنهایی و زندگی در محیط بسته می‌تواند مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب، کاهش عملکرد شناختی و اختلالات شخصیتی ایجاد کند. همچنین، مشکلات جسمی از جمله اختلال خواب، مشکلات قلبی و عروقی، و ضعف سیستم ایمنی را به همراه دارد. از نظر اجتماعی، تنهایی منجر به انزوای بیشتر، کاهش مهارت‌های ارتباطی و در نهایت انزوای کامل از جامعه می‌شود.

2- عدم ارتباط با اجتماع

عدم ارتباط با اجتماع می‌تواند منجر به مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب و کاهش اعتماد به نفس شود، مشکلات جسمی مانند بیماری‌های قلبی، و همچنین مشکلات اجتماعی و شغلی در فرد ایجاد کند. انزوا باعث می‌شود فرد فاقد حمایت لازم باشد و در موقعیت‌های بحرانی آسیب‌پذیرتر شود.

3- تحقیر مداوم

تحقیر مداوم می‌تواند منجر به مشکلات جدی روانی مانند کاهش شدید اعتماد به نفس، افسردگی، اضطراب، و اختلالات شخصیتی شود. این مسئله می‌تواند باعث افت عملکرد شغلی، مشکلات در روابط اجتماعی و حتی بروز بیماری‌های جسمی به دلیل استرس مزمن گردد. در بلندمدت، این تجربیات مخرب می‌تواند به رفتارهای خودآسیب ‌رسان یا حتی خشونت‌آمیز در فرد مبتلا منجر شود.

4- سرکوب نیازهای عاطفی

سرکوب نیازهای عاطفی می‌تواند به مشکلات روانی مانند اضطراب، افسردگی، و کاهش اعتماد به نفس منجر گردد. همچنین، این امر می‌تواند باعث بروز علائم جسمی مانند سردرد، مشکلات گوارشی، و حتی بیماری‌های قلبی شود. در روابط نیز، سرکوب عواطف موجب بی‌اعتمادی و مشکلات ارتباطی می‌شود و خلاقیت و انگیزه فرد را کاهش می‌دهد.

هر یک از ویژگی های فوق که بر تشکیلات مجاهدین خلق حاکم هستند مشکلاتی با خود دارند و موجب تغییرات جدی در کاراکتر و شخصیت افرادی که در معرض آن قرار گرفته اند خواهند شد. در اینجا به برخی از این مشکلات که روان شناسان ، پزشکان و متخصصان معتقدند برای افرادی که در چنین شرایطی قرار گرفته اند بروز می کند اشاره می کنم.

1) مشکلات روانی

افسردگی و اضطراب: هر یک از ویژگی های فوق زمینه را برای بروز افسردگی، اضطراب و استرس فراهم می‌کند و می تواند به شکل مزمن در اعضایی که در آن قرار دارند باقی بماند. این عوارض موجب ایجاد احساس بی اهمیتی، افکار منفی و کاهش تمرکز و حافظه شده و بر توانایی حل مسئله تاثیر منفی دارد.

اختلالات روانی: ویژگی های حاکم بر مناسبات مجاهدین خلق ممکن است به اختلالات شخصیتی یا اضطراب اجتماعی اعضا منجر شود و فرد از معاشرت با دیگران دوری کند.

کاهش تمرکز و عملکرد شناختی: تمرکز و حافظه فرد مختل شده که کاهش عملکرد شناختی منجر می شود.

احساس بی‌اهمیتی و تنهایی: فرد ممکن است احساس کند بی‌اهمیت است و در تنهایی به سر می‌برد.

اعتماد به نفس به شدت کاهش می یاید و فرد احساس می‌کند ناتوان است و لیاقتی برای خوبی‌ها و موفقیت‌ها ندارد.

مشکلات هیجانی و رفتاری: فرد ممکن است احساس شرم، تنهایی و انزوای عمیق را تجربه کند و یا دچار رفتارهای انتقامی و خشونت‌آمیز شود. سرکوب عواطف می‌تواند باعث تحریف واقعیت و بروز رفتارهای غیرمنطقی و خودتخریبی در فرد شود.

2) مشکلات جسمی

مشکلات قلبی: افزایش استرس منجر به بروز مشکلاتی مانند فشار خون بالا و بیماری‌ قلبی می شود.

ایجاد سردرد و دردهای عضلانی

اختلالات تغذیه‌ای: عدم انگیزه برای تغذیه سالم و بی‌اشتهایی یا پرخوری عصبی از عوارض تنهایی است.

اختلال در خواب: تنهایی مداوم می‌تواند منجر به بی‌خوابی، کیفیت پایین خواب و مشکلات در تنظیم الگوهای خواب شود.

ضعف سیستم ایمنی: استرس زیاد باعث آزادسازی مزمن هورمون‌های استرس (مانند کورتیزول و آدرنالین) می‌شود که سیستم ایمنی بدن را تضعیف کرده و فرد را در برابر بیماری‌ها آسیب‌پذیر می‌کند. ضمن اینکه افراد تنها بیشتر در معرض خطر ابتلا به بیماری‌های مزمن و جدی قرار دارند.

ذخیره شدن عواطف در بدن: احساسات سرکوب‌ شده به‌طور طبیعی در بدن ذخیره می‌شوند و می‌توانند به مرور زمان باعث بروز مشکلات جسمی شوند.

* آماری که دستگاه تبلیغاتی مجاهدین خلق از مرگ و میر اعضا می دهند که به نسبت جمعیت بی شک یکی از بالاترین آمار مرگ و میر است و عللی که برای مرگ اعضا گزارش می شود گویای همین حقیقت است.

3) مشکلات اجتماعی و شغلی

مشکل در روابط: افرادی که در معرض محیط ذکر شده هستند در برقراری روابط عاطفی و اجتماعی دچار مشکل می‌شوند و شبکه ارتباطی آن‌ها کاهش می‌یابد.

سرکوب احساسات موجب می شود فرد در ابراز نیازها و ایجاد ارتباط عمیق و مبتنی بر اعتماد با دیگران با مشکل مواجه ‌شود.

افزایش آسیب‌پذیری: فردی که فاقد شبکه حمایتی است، در مواجهه با آسیب‌ها، سوءاستفاده‌ها و خطر آسیب‌های جدی‌تر، آسیب‌پذیرتر خواهد بود.

ریشه مشکلات بزرگ‌تر: عدم ارتباط با اجتماع و انزوای طولانی مدت می‌تواند زمینه‌ساز مشکلات اجتماعی بزرگ‌تر و حتی مرگ زودرس شود.

4) محرومیت حسی

ایجاد خستگی ذهنی: زندگی در محیطی بسته و فاقد محرک‌های طبیعی و متنوع می‌تواند باعث خستگی ذهنی شود.

احساس گیر افتادن: محدودیت فضا در محیط بسته می‌تواند حس گیر افتادن، درماندگی و افزایش اضطراب و ترس را در فرد ایجاد کند.

نبود فعالیت بدنی: محیط بسته فرصت کمتری برای فعالیت بدنی فراهم می‌کند که بر سلامت جسمی و روانی تأثیر منفی می‌گذارد.

ایرج صالحی