رجوی: من غیر قابل درک هستم

آقای صمد مشهد بان از فعالین سیاسی قبل از انقلاب و از مسئوولین گذشته انجمن دانشجویی سازمان مجاهدین در کشور آلمانمدتی بود که با خبر شدیم آقای صمد مشهد بان از فعالین سیاسی قبل از انقلاب و از مسئوولین گذشته انجمن دانشجویی سازمان مجاهدین در کشور آلمان برای دیدار و ملاقات با خانواده خود به داخل ایران سفر می کند. در صدد شدیم که ملاقاتی جهت گپ و گفتگویی با او داشته باشیم، هر بار به دلایل مختلف موفق به تماس با او نبودیم، تا اینکه بالاخره امروز موفق شدیم او را به دفتر انجمن دعوت کنیم، تا چند ساعتی با او هم صحبت و درد دل کنیم.

ایشان که بدلیل فعالیت سیاسی و همکاری و پناه دادن تعدادی از فعالین سیاسی زمان شاه تحت تعقیب ساواک قرارگرفت، در سال 54 مجبور به ترک کشور و به آلمان رفت.

بعد از پیروزی انقلاب به داخل کشور بازگشته و کماکان به فعالیت سیاسی خود ادامه داد بنا به گفته ایشان او بدلیل آشنایی با محمود مهدوی (محمود قائم شهر) از اعضای سازمان در مازندران در قبل از انقلاب، مجددا به سمت فعالیت سیاسی سازمان کشیده شد و بعنوان یکی از چهره ها ی شناخته شده شهرستان قائم شهر به فعالیت پرداخت.

این گپ و گفتگو که در جمع تنی چند از جدا شده گان و اعضای قدیمی صورت گرفت یاد‌آور گذشته های تلخ و سوء استفاده های رهبران از نیروهای صادق انقلاب بود.

آقای مشهد بان در پی سئوال یکی از جدا شده گان در مورد اینکه " آیا به نظر شما رجوی از ابتدا هم در جهت سو استفاده از صداقت بچه ها در جهت به قدرت رسیدن نبوده است"؟، جواب داد:

مقصر خود ما هستیم، نباید اعتماد مطلق می کردیم، رجوی از اعتماد مطلق اعضا و هواداران در فازهای مختلف سوء استفاده کرد. رجوی در انقلاب طلاق در قرارگاه اشرف اعلام کرد که من غیر قابل درک هستم،این چه رهبری است که برای اعضایش غیر قابل درک است! در قرآن آمده است که همه انسانها شبیه هم هستند، حتما او مشکل روانی دارد که خود را غیر قابل درک میداند و از همانجا بود که چمدانم را بستم از آنها جدا شدم.

ایشان در رابطه با توهم رجوی بیان داشتند، مسعود متوهم ترین فرد در سازمان مجاهدین بود که سعی داشت تا با تخمیر و فریب افکار اعضا خود را متقاعد کند که او از همه سرتر است و همه بایستی بدون چون و چرا گوش به فرمان او باشند.

در رابطه با تصمیمات یک جانبه رجوی و نابودی سازمان اظهار داشت،کلیه تحلیل های رجوی از سال 64 اشتباه محض بوده است ولی او حتی برای یک بار هم نگفت که من اشتباه کردم و همچنان بر صحت تحلیل هایش پافشاری می کرد و به همین دلیل هم سازمان را به نابودی کشید. او هرگز معتقد به نظرات سایرین نمی باشد.

آقای مشهدبان ادامه داد:

رجوی از همان دوران که در زندان شاه بود و حتی بعد از پیروزی انقلاب از توده ها جدا بوده است و به همین خاطر نمی تواند تحلیل درستی از جامعه داشته باشد، به نظرم رجوی نمی تواند یک جمع شش نفره را اداره کند تا چه رسد به حکومت داری.

وقتی از آقای مشهدبان در رابطه با علت جدایی از سازمان سئوال شد چنین اظهار داشت: بنده قبل از رفتن به در عراق، ازدواج کرده بودم. من در آن زمان در لشگر 93 بودم بدنبال بحث انقلاب ایدئولوژیک و بحث طلاق اجباری علی رغم داشتن یک فرزند 3 ساله حاضر به این کار نبودم و در این بحثها به این نقطه رسیدم که اصلا مشکل سازمان بحث طلاق و جدا شدن چند زن و مرد از همدیگر نیست بلکه اشکال سازمان ریشه در مسائل ایدئولوژیک دارد چرا که بعد از سال 54 وقتی مسئله انشعاب و ضربه پیش آمد رجوی نتوانست به لحاظ ایدئولوژیک از آن خوب بیرون بیاید و از همانجا انحراف رهبری شروع شد.

سپس او ادامه داد، ولی مسئوولین سازمان بدون حضور همسرم اعلام طلاق اجباری نمودند و در همان جریان جنگ اول کویت فرزند سه ساله ام را به نقطه نامعلومی در کشورهای اروپایی فرستادند خودم بعد از مدتی در مکانی که به اصطلاح به آن مهمانسرا می گفتند زندانی شدم و بعد به ترکیه فرستاده شدم که در آنجا با مشکلات فراوانی که داشتم موفق شدم به کشور آلمان بروم.

ایشان در لابلای صحبت هایش از شگرد ها و تهدیدات عناصر فرقه در بین جدا شدگان در ترکیه اظهار داشت، یک روز در مقابل مقر سازمان UN

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا