چهل تن دیگر به جمع خانواده های متحصن در درب اشرف پیوستند
روز چهارشنبه 7 مهر 1389 تعداد چهل نفر از افراد خانواده های اعضای گرفتار در پادگان فرقه ای اشرف به جمع خانواده های متحصن در برابر دروازه اصلی پادگان پیوستند. تحصن خانواده ها از اوایل اسفند سال گذشته تاکنون ادامه دارد و روزبروز بر تعداد آنان افزوده می گردد و تا رسیدن به هدف نهائی یعنی ارتباط آزاد با اعضای در بند ادامه دارد. خانواده های تازه وارد گفتند که صدها تن دیگر آماده آمدن هستند و به دنبال مسائل گذرنامه و ویزا و بلیط و غیره می باشند.
ملاقات خانواده ملک جمشید ده مرده با اعضاء بازگشتی گیلان
ازجمله خانواده هایی که موفق به ملاقات و دیدارحضوری با عناصر بازگشتی گیلان آقایان اکبرمحبی و محمدباقرکشاورز شدند خانواده ملک جمشید ده مرده ازاستان سیستان و بلوچستان شهرستان زابل هستند. این خانواده دردیدارشان به اشراف رسیدند که ملک جمشید درکسوت یک اسیرجنگی هیچگاه متعلق به سازمان نبوده وهمواره درپی خروج ازسازمان و پیوستن به خانواده اش بوده است.
خانواده های آذربایجان غربی به منظور ملاقات با عزیزانشان راهی اشرف شدند
اعضای خانواده های آذربایجان غربی برای دیدار و ملاقات با بستگان و عزیزانشان راهی عراق شدند. آنان انتظار دارند رهبران مجاهدین به خواسته ی مشروع و قانونی آنها مبنی بر امکان دیدار با بستگانشان اهمیت داده و به حقوق انسانی و علائق خانوادگی احترام بگذارند. خانواده هایی که راهی عراق شده اند سالهاست از سرنوشت فرزندان، خواهران و برادران خویش به علت اعمال محدودیت های تشکیلاتی از سوی سران مجاهدین کمترین اطلاعی ندارند
سفر خانواده های استان مرکزی به عراق
خانواده های استان مرکزی در حمایت از خانواده های متحصن مقابل درب پادگان الموت رجوی و با درخواستهای مکرر برای دیدار با عزیزانشان راهی عراق شدند. خانواده های عضو انجمن نجات استان مرکزی با شعار”فرزندان ما را آزاد کنید” راهی کشور عراق شدند تا شاید با صدای محبت آمیز و طنین اندازشان و به دور از نگاه های ظالمانه سران انسان ستیز سازمان بتوانند به صورت آزاد با عزیزانشان دیدار و گفتگو کنند.
در حاشیه همایش انجمن نجات گیلان واقع درشهرستان آستانه اشرفیه – قسمت ششم
این خانواده رنجدیده در دیدار با اعضای بازگشتی گیلان توانستند اخبار دقیق تری از وضعیت عزیزشان بگیرند و اطمینان حاصل بکنند که حداقل حسن درقید حیات است وپس ازآن بود که خواستند که با حسن درارتباط باشند ونامه نوشتند ودرسایت نجات اطلاع رسانی نمودند ولیکن سازمان کماکان به حسن اجازه نداد که با ارسال نامه و یا با تماس تلفنی خانواده اش را از نگرانی رهانیده تا لبخند برلبان خانواده اش نقش ببندد.
گرایش های خودکامگی و بازدارندگی رهبر عقیدتی مجاهدین
خانم کهلیک بلاغی بیش از شانزده سال در انتظار شنیدن صدای همسرش آقای قربانعلی مهینی بسر می برد. تامل در محتوای نامه ی ایشان گویای واقعیت تلخ و گزنده ای ست از مرزهای آزار دهنده ای که سران فرقه ی مجاهدین در دنیای مدرن و عصر تحولات دموکراتیک برای اسارت انسانها پدید آورده اند. براستی گرایش های خودکامگی و بازدارندگی رهبر عقیدتی مجاهدین تا کی ادامه خواهد یافت؟
درد دل مرتضی پور حسن برای برادر اسیرش در اشرف
برادرم اسماعیل. من شنیدم که گفتی من از خانواده ات نیستم. قبول اما به شرطی که به من ثابت کنی حرفهایی که زدی حرفهای دلت است که بر زبانت جاریست. بدان که من دست بردار نیستم و تو را تنها با آن سازمان جعلی و دروغین که بر پایه یک مشت اراجیف پشت پرده بنا شده ول نخواهم کرد. تنها برای این نفس می کشم که به تو ثابت کنم می توانم و تورا برمی گردانم.
در حاشیه همایش انجمن نجات گیلان واقع در شهرستان آستانه اشرفیه – قسمت پنجم
آقای مرتضی پورحسن از اعضای مرتبط با انجمن نجات گیلان در ادامه فعالیتهایش با مشارکت فعال در تمامی جلسات و همایش های انجمن با عناصر بازگشتی دیدار و گفتگو داشته است تا بتواند با گرفتن تجارب آنان توشه ای برای رهایی برادرش ازاسارتگاه اشرف داشته باشد.این خانواده با انگیزه صدچندان درصدد آنست که به هر قیمت خواهد توانست عضو اسیرخود را رها و به دنیای آزاد رهنمون کند و ما نیز آرزومندیم زحماتش ثمر داده و به آرزوی دیرینه اش برسد.
در حاشیه همایش انجمن نجات گیلان واقع در شهرستان آستانه اشرفیه – قسمت چهارم
آقا فریدون مراد خانی مدام با انجمن درتماس بود که بتواند به دیدارآقای کشاورز بیاید که ما هم انجام وظیفه کرده و آقا فریدون درهمایش استمداد انجمن نجات واقع درشهرستان آستانه اشرفیه از جمله مدعوین بودند.آقا فریدون دو ساعت تمام پای صحبتهای تلخ و شیرین عناصر بازگشتی تماما گوش بودند. پس از پایان مراسم نیز تلاش وافری داشتند که در حاشیه بتوانند با آنها درد دل کند و بیشتراز داوود از زبان آنان بشنود.
سخنرانی های رضا اکبری نسب در مقابل درب ورودی اشرف – قسمت اول
من رضا اکبری نسب، نصف روزی است که برای ملاقات حضوری، درچند صد متری محل استقرار این عزیزان مستقر بوده و منتظر دیدارشان بودم که ظاهرا تاکنون مقبول نیافتاده ومن چشم انتظار مانده ام.این چهارمین مراجعه ی من به شهر اشرف است که تجربه و تاریخ نشان داده که فرق اساسی با دیگر شهرها دارد. من از مقامات این کشور همسایه برای ورودم به این مکان مجوز لازم را دارم اما عملا نمی توانم از این مجوز خود استفاده کنم. چرا؟
حمایت خانواده های گلستانی از خانواده های جلوی درب اسارتگاه رجوی
ما خانواده های استان گلستان که تعداد بیشماری از آنها درجلوی درب قرارگاه حضور دارند و تعداد زیادی از آنها نیز آمادگی خود را برای اعزام به آنجا اعلام نموده اند، حمایت قاطع خود را از آن خانواده ها اعلام می داریم و به خانم عبدالهی نیز که به نمایندگی از تمامی خانواده های داغ دیده از فرقه ننگین رجوی خائن در سراسر کشور تلاش خود را برای ملاقات خانواده ها با فرزندان شان در اسارتگاه رجوی خونخوار به انجام می رساند تشکر و قدردانی می نمائیم
در حاشیه همایش انجمن نجات گیلان واقع درشهرستان آستانه اشرفیه – قسمت سوم
آقایان اکبر محبی و محمد باقرکشاورز که خود از نزدیک شاهد روحیات شجاع در مناسبات سازمان بودند و با حوصله تمام برای خانواده متولی جلالی روشنگری کردند و تاکید داشتند که پتانسیل خروج از سازمان را در روحیات شجاع به عینه دیدند ولازم است که خانواده وی با ملاقات حضوری وی را متقاعد کند که لاطائلات سازمان دروغ است و عناصر جداشده از سازمان به راحتی می توانند با امنیت کامل در ایران و یا خارج کشور به دور از سایه شوم تشکیلات سازمان زندگی کنند.