تنش ها درمسیر بسته شدن کمپ اشرف
درهفته های اخیر، رهبریت کمپ اشرف، پلیس ضد شورش عراق را متهم به ورود به کمپ و تهدید 3400 ساکن آن، کرده است. مقامات غربی که با موضوع آشنا هستند می گویند که این آرایش نیروها توسط وزارت کشور که فقط در بیرون دروازه ی اشرف بوده است بدون وارد شدن به کمپ، به نظر می رسد که بیشتر نمایش قدرت باشد. با این وجود، آن ها می گویند که این حضور می تواند به راحتی به شرایطی خشونت آمیز تبدیل شود
پیام تسلیت به خانواده محمود دهقان
حاج قربان دهقان گورابی چند هفته ای بود که دیگر نای حضور در دفتر انجمن نجات را نداشت وبشدت مریض احوال بود ولیکن مستمر و روزانه با تماس تلفنی ازآخرین وضعیت فرزندش دراسارتگاه پادگان اشرف جویا میشد و تاکید داشت که به مجرد بازگشت حمید حاجی پور به گیلان وی را مطلع کرده تا با دیدار مستقیم و حضوری با حمید از فرزندش کسب خبر نماید.اما افسوس که روزگار، تقدیر دیگری برایش نوشته بود
عسکر شعبان پور: به امید رهایی برادرم از فرقه رجوی
آقای شعبان پور طی ملاقاتی دوستانه با اعضای دفتر انجمن نجات استان مازندران درد دل های زیادی نمود. نامبرده اظهار داشت که پدر پیرم دیگر طاقتش به سرآمده و بی قراری زیادی دارد. او که سالیان است چشم انتظار فرزند اسیرش می باشد، در خفا گریه و زاری می کند و آرزوی ملاقات و دیدار فرزند را دارد. اسارت 20 ساله آقای حسن شعبان پور در فرقه رجوی در اشرف و عدم هرگونه ارتباط و تماسی با او در شرایط حاضر اشرف باعث نگرانی و اندوه شدید پدر پیر و برادرانش شده است.
تقاضای خانواده آقای ارمکان از صلیب سرخ
آقای رسول ارمکان رونوشت نامه ای را که خطاب به برادرش و مسئولین مجاهدین در قرارگاه اشرف نوشته است و اخیرا در سایت انجمن نجات بنا به درخواست ایشان درج شده، جهت اطلاع و ایمیل به مقامات صلیب سرخ تحویل اینجانب داد که به پیوست تقدیم می گردد. امید است با اقدامات بشردوستانه جنابعالی و سایر مقامات محترم صلیب سرخ ضمن روشن شدن وضعیت آقای قادر ارمکان امکان تماس اعضای خانواده آقای ارمکان با عزیز دلبندشان در قرارگاه اشرف میسر گردد.
دیدار فرزند، آخرین خواسته آقای ساجدی فر
پدر غلامعلی ساجدی فر با صلیب سرخ و وزیر حقوق بشر عراق، رئیس پارلمان اروپا و مطبوعات در رسانه های گروهی سخن می گوید.او فقط یک خواسته دارد غلامعلی را ببیند وبعد… تسلیم سرنوشت شود.آیا این یک خواسته غیر منطقی است؟ آنهایی که انسانیت و وجدان بشری را به چالش می طلبند چه پاسخی در قبال این در خواست دارند.
بیانیه گردهمایی خانواده های عضو اجمن نجات خوزستان
ما برگزاری هر گونه مراسم وگردهم آیی را که با هدف سوء استفاده های سیاسی وانسانی توسط این فرقه وطولانی تر شدن اسارت هر چه بیشتر فرزندانمان در پادگان اشرف می گردد را محکوم می کنیم. انتخاب مسیر آینده وتعیین سرنوشت حق مسلم فرزندان ماست که در طی سالیان از طرف این مدعیان حقوق انسان در ابتدائی شکل آن نقض گردیده ا ست
اعضای انجمن نجات خوزستان در جمع خانواده ها
روز جمعه مورخ 22/3/1388 هیئتی از اعضای انجمن نجات خوزستان متشکل از آقایان حمید دهدار حسنی و علی اکرامی با خانواده های عضو انجمن در شهرهای اهواز،اندیمشک ودزفول دیدار کردند.در این دیدار که در فضای کاملاً دوستانه و عاطفی صورت گرفت اعضای انجمن نجات بنا به دعوت قبلی در جمع خانواده های علاف پور، بزازان وساجدی حضور پیدا کرده وساعاتی را درکانون گرم وصمیمانه آنها گذراندند.
اشرف: شهر، پادگان یا زندان – قسمت اول
آنان که خود در اشرف بودند یا حتی گذری کوتاه به آنجا داشته اند خوب می دانند آنچه که اشرف بیشتر به آن شباهت دارد یک اردوگاه کار اجباری و یا زندان اسرای جنگی است، تا شهر. برای شناخت بیشتر این مکان مجهول الهویه!! با جمعی از جدا شدگان فرقه تروریستی رجوی استان مازندران که سالیان طولانی در اشرف مقر اصلی رجوی در عراق بودند به بررسی و کم و کیف مناسبات این مکان می پردازیم تا برای همگان روشن شود که اشرف چگونه جایی است، شهر، پادگان یا زندان!!!؟
داوود پژمان، به پدر و مادر خود بیندیش
که تومیتوانی به نزد ما بیایی ودرآغوش گرم خانواده زندگی خوبی داشته باشی کما اینکه قبل ازتو صدها نفرازآن سازمان لعنتی رها شدند وبه ایران بازگشتند. خیانت سردمداران سازمان به شماها یکی و دوتا نیست ازتومیخواهیم با توکل به خدا وائمه اطهاروخصوصا امام حسین(ع) جسارت به خرج بدهی وبا کوبیدن مشت به دهان کثیف آنان خودرا برای همیشه آزاد ورها بکنی.
صادق خاوری، امیدوارم بزودی دیدار با تو میسر گردد
صادق جان نمی دانی ما (مخصوصا مادرت) چقدر دلمان برایت تنگ شده است، امیدوارم که بزودی زود این دیدار میسر گردد، پسر عزیزم از تو می خواهم در اسرع وقت به میهن خود بازگردی و همه ما پذیرای دیدنت می باشیم زیرا دوستانت که همراهت بودند اکثرا برگشتند و به زندگی خود مشغول می باشند و هیچگونه ناراحتی ندارند، صادق جان اگر می توانی به یک جای دیگر برو تا با کمک عزیزان بزرگوار بتوانیم ترا به محل خود بیاوریم.
انتظار برای یک مادر بدترین درد است
پسرم الان نزدیک به 10 سال است که ازتو بی خبرم نمیدانم خودت نمی خواهی یا اینکه نمی گذارند.من سالهاست که چشم به در دوخته ام تا شاید خبری، اثری و یا نامه ای ازتو و تماسی دریافت کنم اما دریغ از یک زنگ. نمی دانم از تو پسری که سال های سال بزرگش کردم و می شناسم بعید است. نمی دانی انتظار برای یک مادر بدترین درد است امیدوارم که یوسف گمشده ام با این حرف هایم، مرا از حال خود خبری دهد؟
گزارش همایش خانواده های عضو انجمن نجات در اهواز
در تاریخ 18/2/1388 روز جمعه راس ساعت 30/10 همایشی با شرکت خانواده های اسیران دربند فرقه رجوی درتالار آفتاب شهر اهوازبرگزار گردید.در این همایش که بیش از 50 نفراز خانواده ها به همراه جمعی از اعضای بازگشتی حضور داشتند، آقای علی اکرامی از اعضای انجمن نجات تحت عنوان” ارتباط فعال خانواده ها با انجمن ضامن آزادی اسیران در بند” به سخنرانی پرداخت.