بر سر خدام گل محمدی چه آمد؟
مستمرا در نشستهای عملیات جاری و غسل هفتگی مورد توهین و فشار قرار میگرفت و سازمان قصد داشت طوری وانمود کند که تمام مسائل خدام بخاطر زاویه داشتن با سازمان است. در صورتیکه خدام هم مانند بسیاری دیگر از بچه ها از بلا تکلیفی دربیابانهای عراق و در سازمان خسته شده بود و خواهان جدایی و پی زندگی رفتن بود! اما مسئولین سازمان بشدت باین خواسته وی مخالفت میکردند.
مسعود رجوی همچنان اعضای ناراضی را تهدید می کند
اخیرا موضوع جدایی افراد ناراضی از فرقه مجاهدین در کمپ های لیبرتی و آلبانی مسعود رجوی را در بن بست واقعی و همچنین به هم ریختگی روانی قرار داده است تا جاییکه مجبور به تهدید و دشنام و … اعضای ناراضی مستقر در لیبرتی و آلبانی کرده است. در همین ارتباط دوباره افراد را مجبور به توبه نامه نویسی کرده و با بدترین کلمات افراد ناراضی در درون فرقه را مورد حمله قرار داده است.
علی خلخال زندانبان رجوی بصورت مخفی به نروژمنتقل شده!
بنا به خبرهای رسیده از درون اردوگاه بد نام اشرف و لیبرتی رجوی سعی می کند یک سری از اعضاء مورد اعتماد که در جنایتهای رجوی بر علیه اعضاء شرکت داشته اند و از خیلی اسرار فرقه رجوی خبر دارند بصورت مخفی و بدون اطلاع دیگران از عراق خارج کند. علی خلخال سالها از اعضاء مورد اعتماد رجوی که در سیستم پرسنلی رجوی در درون اردوگاه بد نام اشرف تحت مسئول محمد سادات دربندی (کاک عادل) ریئس زندانبانان و شکنجه گران رجوی بود.
مرگ های مشکوک درون سازمانی مجاهدین خلق ایران
از نوشته های حسین روحانی و محسن نجات حسینی چنین بر می آید که مرتضی هودشتیان در لحظات پایانی زندگی اش از شدت فشار شکنجه و همچنین فشار روانی مضاعف شکنجه شدن توسط همرزمانش، در شرایط بسیار بحرانی جسمی و روانی قرار داشته است. وی بعد از اینکه به کمک دو تن از افراد سازمان به توالت می رود، در آنجا تعادل خود را از دست می دهد و بی هوش می شود. افراد سازمان سپس وی را به داخل اتاق منتقل می کنند، ولی وی دیگر برای همیشه به هوش نیامد.
جواد خراسان جلاد، تبهکار شکنجه گر بدنام مجاهدین خلق چرا به آلبانی منتقل شد؟
آقای خراسان و امثال او جزء دست راستی های فرقه رجوی محسوب می شوند و هر کجا نیاز به نیروی کمکی باشد مسعود (رجوی) آنها را وارد بازی می کند مخصوصا الان که مسعود به غیبت خودساخته فرو رفته و از ترس، خودی نشان نمی دهد چه کسی بهتر از جواد خراسان که فرامین او را یکی پس از دیگری به مرحله اجرا بگذارد.
چرا فرزانه میدانشاهی برای فرماندهی جبهه آلبانی اعزام شد؟
فرزانه کسی است که در اتاقی در لیبرتی در حضور زهره ومژگان ودیگر زنان شورای رهبری سوگند میخورد که” تا آخرین قطره خونم در آلبانی مثال اشرف ولیبرتی از انقلاب خواهر مریم دفاع ونگذارم آب ازآب تکان بخورد”. فرزانه میدانشاهی موجودیست که در اذیت کردن نیرو، نشانه لیاقت را از طرف مسعود گرفته بود. و حالا برای ادامه جنایات خود وارد آلبانی میشود تا اشرف ولیبرتی دیگری را در آنجا بنا کند.
فرزانه میدانشاهی شکنجه گر فرقه رجوی!
فرزانه میدانشاهی برای خیلی ها که اسیر فرقه رجوی بودند نامی آشناست با خود شیرینی توانست کرسی های مختلفی را در فرقه رجوی کسب کند چند سالی که من در مقر زهره قائمی بودم این زن معاون زهره قائمی بود زنی تازه به دوران رسیده و دنبال این بود که کرسی بالاتری را کسب کند در نشست هایی که با لایه های مختلف برگزار می کرد کارش پاچه گرفتن نفرات در مقر بود و حرفش این بود که حق خواهر مریم را از گلویتان بیرون می کشم کارش در مقر سرکوب و شکنجه روحی اسیران بود
جواد خراسان کیست؟
اسماعیل مرتضائی بلافاصله بعد از سقوط صدام حسین به یکی از افراد فعال در ارتباط گیری با نیروهای آمریکایی در این منطقه تبدیل شد. بعد از تسلیم شدن مجاهدین به نیروهای آمریکایی و استقرارشان در قرارگاه علوی و همچنین ایجاد یک پایگاه اطلاعاتی توسط نیروهای آمریکایی در این قرارگاه، وی نیز بعنوان طرف حساب رسمی اطلاعاتی سازمان با نیروهای آمریکایی به آنها معرفی گردید.
مروری بر خاطرات یک رها شده از اسارت رجوی
یک مورد دیگر وقتی که پلیس عراق می خواست در اشرف مقر پلیس ایجاد کند مسئولین برای ما نشست گذاشتند و گفتند به خواست خدا جنگ از تهران به اشرف کشیده شده و شما قبلا نگران بودید و می گفتید ای کاش ما در تهران بودیم و با بسیجی ها درگیر می شدیم (چون صحنه های تظاهرات را هرروز برای ما پخش می کردند) و در نشست ها مسئولین با ناراحتی صحبت می کردند و می گفتند جای ماها در تهران خالی است. اما حالا خداوند شما ها را دوست دارد و جنگ را به اشرف کشانده است و شماها دیگر نگران نباشید
هرکس که حساب پاک است از محاصبه چه باک
چند هفته پیش بعد از اعلام پذیرش دولت آلبانی برای بیش از دویست نفر از اعضا سازمان دوباره مثل همیشه گفت ما از قبل به اطلاعمان رسیده بود.طبق معمول همه دنیا قبل ازاینکه کاری بکنند با خانم رجوی حتما هماهنگ کرده اند و همینطور دولت آلبانی و بعد سازمان که به کمتراز همه چیزکه راضی نشده خب معامله بهم خورده است.این عین موضع گیری خودشان بود که گفته بودند ما نپذیرفتیم.بعد که شرایط را کاملا خیط دیدند با یک چرخش بسیار قابل توجه گفتند آقا ما لیست خودمان را به آلبانی دادیم ولی خب یکی دیگه نگذاشته است.
رجوی بعد از صدام جلو آمریکایی ها دامن پوشید و چاچا رقصید!
رجوی در خوش خدمتی و جاسوسی، وطن فروشی برای آمریکایی ها و جنایتکاران پنتاگون داشت بوزینه وار بالا پایین می پرید و همه شب بساط عیش و رقص برای سوگـلی های آمریکایی اش بر پا میکرد؛ چرا از آنها نخواست اقدام به معالجه رضا نصیری بکنند؟ چرا زهره اخیانی یکی از زنان رجوی می توانست با هلی کوپتر آمریکایی ها به بیمارستان های آنها تردد بکند و سرما خوردگی اش را رفع کند؛ اما رضا نصیری با این مریضی جدی که داشت این امکان برایش نبود!
مصاحبه با خانم نسرین ابراهیمی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت چهارم
حقیقت این بود که مجاهدین می دانستند گناهی ندارم و فقط می خواستند مدتی آزارم بدهند به قول خودشان حالم را بگیرند که یاد بگیرم رجوی هر چقدر هم بگوید ازانتقاد استقبال می کند ولی حق انتقاد را نخواهم داشت و چند تا اعتراف اجباری را باید که حالا توضیحش را خواهم داد، بگیرند و حسابی بترسم. بعد هم من را برگردانند به داخل قرارگاه. کتکم نمی زدند ولی شکنجه روحی را به خوبی اجرا می کردند. از داد و بیداد کردن گرفته تا تهدید کردنم به انتقال به زندان استخبارات عراق