چهارشنبه, ۱۰ دی , ۱۴۰۴
بیماری‌های لاعلاج و مرگ زودرس اعضای مجاهدین، جنایت دیگر رجوی‌ها 08 مرداد 1391

بیماری‌های لاعلاج و مرگ زودرس اعضای مجاهدین، جنایت دیگر رجوی‌ها

طی یکی، دو سال گذشته بیش از 40 الی 50 نفر مبتلا به سرطان، سکته و بیماری‌های لاعلاج دیگر شده و فوت کرده‌اند.سنجابی با اشاره به اینکه سالیان متمادی زندگی در شرایط سخت عراق و اردوگاه اشرف و در آب و هوای بیابانی و آفتاب 50درجه با حداقل امکانات رفاهی جز این نمی‌توانست ارمغانی برای اعضا داشته باشد، گفت: این در حالی است که مسعود و مریم رجوی در بهترین ویلاها و خانه‌ها در عراق یا فرانسه زندگی می‌کنند و هزینه زندگیشان با شاهان و سلاطین هم‌تراز است.

سر دژخیم رجوی مرد 18 تیر 1391

سر دژخیم رجوی مرد

در اولین برخورد باز هم متوجه شدم که او دارای همان برخوردی است که سال 65 از وی دیده بودم بغایت لمپنی و چاله میدانی که انگار از دوران کودکی عقده های زیادی علیه مردان دارد از خودش بروز می داد و به واقع برخوردهایش برای اعضای ستاد اشرف تهوع آور و چندش آور بود و همه از دست وی نالان و ناراحت که چگونه سران فرقه این عنصر کثیف را به فرماندهی رساندند.

بتول رجایی، آیا در آن دنیا جوابی برای اعمالت داری؟ 17 تیر 1391

بتول رجایی، آیا در آن دنیا جوابی برای اعمالت داری؟

بتول رجایی از مسئولین قدیمی و از اعضاء اولیه شورای رهبری مجاهدین بود. ایشان مسئولیتهای مختلف تشکیلاتی و نیرویی بسیاری را عهده دار بود که از اصلیترین و کلیدی ترین آن میتوان به مسئول ورودی و خروجی (پذیرش)سازمان نام برد! بچه های سازمان میدانند که این مسئولیت در سازمان بهرکسی حتی دررده های بالا داده نمیشود.شخصی که عهده دار این مسئولیت میشود بایستی از لحاظ سرسپردگی و البته بی رحمی و دجالگری کم و کاستی نداشته باشد که بتول رجایی تمامی این خصوصیات را دارا بود!

مرگ دو عضو گروه مجاهدین در اردوگاه اشرف 14 تیر 1391

مرگ دو عضو گروه مجاهدین در اردوگاه اشرف

منابع آگاه امنیتی عراق از مرگ دو تن از اعضای گروه تروریستی مجاهدین در اردوگاه اشرف واقع در استان دیالی خبر دادند.بر اساس این گزارش، سرکرده‌های گروه تروریستی مجاهدین مانع انتقال این دو تن که از بیماری سرطان رنج می‌بردند، به خارج از اردوگاه و درمان آنها می‌شدند.گفته می‌شود اسم یکی از این افراد،”حمدالله رحمانی” است.

بتول رجایی میخواست حق خواهر مریم را از حلقوم ما بیرون بکشد!؟ 13 تیر 1391

بتول رجایی میخواست حق خواهر مریم را از حلقوم ما بیرون بکشد!؟

بتول رجایی وارد سالن شد میکروفن را در دست گرفت بدون مقدمه شروع کرد به فحش های رکیک به ما که در سالن نشسته بودیم. در ادامه گفت بچه ها دارند به عملیات می روند و ماموریت خود را انجام می دهند و روی خواهر مریم را سفید می کنند، آنوقت شما در مقر می خورید و می خوابید. شورای رهبری تا صبح خواب ندارد کارهای عملیات را دنبال می کند شما چه ارزشی در سازمان دارید حیف نان و آبی که سازمان به شما می دهد چرا درخواست نمی کنید در عملیاتها شرکت کنید.

آب در هاون کوبیدن فرقه رجوی – قسمت پنجم 13 تیر 1391

آب در هاون کوبیدن فرقه رجوی – قسمت پنجم

روزگاری مسعود رجوی برای ادامه نشست های خود و نشان دادن قدرت خود در نشست های درونی به نیروهای در زنجیر دستور انجام عملیات در مرزها را می داد. این عملیات ها اگرچه برای رهبران فرقه بار منفی داشت اما بدلیل نیاز داخلی و سرکوب نیروها، تشکیلات پیه آن را به تن می مالید تا بتواند آنچه می خواست در نشست های درون تشکیلاتی بدست آورد

خاطرات من و بتول رجایی 27 خرداد 1391

خاطرات من و بتول رجایی

راستی دنیا دارمکافات است. مرحرمه بتول خانم خیلی به اعضای ناراضی ظلم کرد خصوصا وقتی دربخش امنیت وپرسنلی وزندان مسولیت داشت علیه اعضای ناراضی وجدایی طلب ازفرقه رجوی چه اهانتها وشکنجه های روحی و روانی و فیزیکی که نداشت و همواره تکیه کلامش این بود که شمایان را درهمین اشرف به خاک ذلت میکشانیم ومیکشیم! غافل ازاینکه مرحومه بتول خانم به حکم خدایی و جبرزندگی میبایست روزی به خاک ذلت بیفتد وطعمه خاک شود!!

در کمپ لیبرتی چه می گذرد؟ 16 خرداد 1391

در کمپ لیبرتی چه می گذرد؟

زن سابق رجوی همراه با دیگر سران فرقه در کمپ لیبرتی مثل بختک بالای سر اعضاء اسیر هستند برای آن عده که نوبت مصاحبه با کمیساریای عالی پناهندگی شان می رسد نشستهای مختلفی برگزار می کنند که فرد وقتی با مصاحبه کننده روبرو شد بگوید تمایل اش ماندن در عراق است. این حرف را سران فرقه به اعضا یاد می دهند و آنها را میترسانند که اگر به غیر این بگویید از کانالهای خودمان خواهیم فهمید که چی در مصاحبه گفته اید و هر کس به جزء انچه مشخص شده حرفی زده باشد خیانتش معلوم خواهد شد!

از پاکترین مناسبات تا چاقوکشی بین نیروها در فرقه رجوی 08 خرداد 1391

از پاکترین مناسبات تا چاقوکشی بین نیروها در فرقه رجوی

در خبرها خواندم که افراد فرقه رجوی یکی از همگروههای خود را وقتی که قصد داشته خود را از آنان جدا کرده و به نیروهای عراقی پناهنده کند مورد ضرب چاقو قرار داده اند. بطوریکه بدلیل شدت جراحت او را به بیمارستانی در بغداد منتقل کرده اند! این موضوع کاملا قابل پیش بینی بود. این دستور سالیان پیش توسط شخص رجوی به نیروها داده شد که اگر روزی به نقطه نابودی و شکست کامل رسیدیم هر آن کس که قصد جدا شدن از ما را داشت بایستی توسط یک مجاهد خلق به هلاکت برسد! واین از ویژگی فرقه است.

حقایقی درباره جنایات و شکنجه های سران مجاهدین – قسمت ششم 07 خرداد 1391

حقایقی درباره جنایات و شکنجه های سران مجاهدین – قسمت ششم

در بیشتر نشست های عملیات جاری و نشست دیگ، نفرات که سوژه می شدند فرماندهان زن قرارگاه مثل رقیه عباسی FA و فرمانده قرارگاه 4 که روبروی دفتر مقر فرماندهی او محل نشست بود یا فرشته شجاع مسئول پذیرش در سال 80 و فرمانده قرارگاه 12 در سال 82، مکرر سوژه ها را تهدید به قتل می کردند اگر سوژه ها از قبول حرفهای افراد نشست که به آنها فشار می آوردند، خودداری می کردند و سلطه بی چون و چرای سازمان را نمی پذیرفتند به آنها می گفتند: تو را جر می دهیم!

انسانها در چه شرایطی تن به فرار می دهند؟؟ 31 اردیبهشت 1391

انسانها در چه شرایطی تن به فرار می دهند؟؟

حال نگاهی به این چند روز که مقداری تشکیلات رجوی بهم ریخته و فضائی بوجود آمده که امکان فرار را ساده تر می کند در طول این دو هفته چند نفر فرار کردن آن هم با رده های تشکیلاتی بالا راستی چرا؟ آیا زندان است. دیکتاتوری بر آن حاکم است و…… با یک نگاه ساده در جامعه ای که ۲۵۰۰ نفر است طی ده روز ۶ نفر فرار کردن. جایی که رجوی آن را پاک ترین جای دنیا می نامید

پای صحبت محمد کریم میری از جدا شده های مجاهدین 20 اردیبهشت 1391

پای صحبت محمد کریم میری از جدا شده های مجاهدین

در جریان 19 فروردین موضوع این بود که سازمان قضیه را از قبل میدانست ولی هیچ اطلاعی به افراد خود نداده بود. نیروهای زیادی را در اضلاع خصوصا در شمال پادگان چیده بودند و شرایط عملا حالت آماده باش داشت. ساعت 12 شب به ما اطلاع دادند که عراقی ها همراه با نیروهای رژیم میخواهند حمله کنند و افرادی را دستگیر کرده و تحویل ایران بدهند. آنشب تا صبح نگذاشتند بخوابیم. مدام تأکید میکردند که باید با تمام قوا جلوی ورود نیروهای عراقی به داخل پادگان را بگیریم که یا کشته شویم یا مانع آنان گردیم. مدام صحبت میکردند و ما را تحریک می نمودند که باید از اشرف که شرف هر مجاهد خلق است تا پای جان دفاع کنیم و نگذاریم پای هیچ غریبه ای به آن برسد.

blank
blank
blank