مهدی افتخاری (فرمانده فتح الله) که بود و چه شد؟
فرمانده فتح الله یکی از زندانیان سیاسی زمان شاه بود که هم بند رجوی بود، رجوی با چند نفری که هم بند بود یا آنها را در عملیات ها به کشتن داد و یا در قرار گاه حبس نمود تا بتواند خود را قهرمان زندان کند و به بقیه نیروها بگوید که فقط من بودم که در زندان این گروه را رهبری کردم حتی ازهمبندی های موجودش در نشست های درونی استفاده می کرد و تلاش می کرد آنها را به ماموریت بفرستد تا آنها احساس نکنند که در آینده حذف فیزیکی می شوند، یکی از آن قربانیان فرمانده فتح الله بود.
درخواست خانم زهرا میرباقری از مجامع حقوق بشری
رهبران پادگان اشرف برادرم سید علیرضا میرباقری و2 خواهرم را به گروگان گرفتند و مانع خروج آنها و امدن به نزد من و مادرم که از بیماری قلبی و دوری فرزندانش زجر میکشد می شوند. بدینوسیله از تمامی مجامع حقوق بشری و سازمان ملل متحد صلیب سرخ جهانی پارلمان اروپا و بویژه دولت عراق برای آزادی آنها استمداد می طلبم.
خاری درچشم رجوی
نقطه اختلاف مهدی افتخاری با مسعود رجوی ازبحث انقلاب ایدئولوژیک وطلاق شروع شد وبعد ازشکست درعملیات مرصاد که تعداد زیادی ازاعضای سازمان کشته و زخمی و یا اسیر شدند به نقطه اوج خود رسید. بعد ازعملیات مرصاد تمامی اعضای سازمان دراوج تعجب دیدند که وی دیگر درموضع مسئول فرماندهی نیست وبه رده H تیمی یک هوادارمعمولی تنزل پیدا کرده بود رجوی برای درهم شکستن مقاومت وعزم جزم مهدی افتخاری اورا درپایین ترین مواضع، ازجمله باغبانی گمارد.
زهرا میرباقری عضو برجسته مجاهدین از اردوگاه اشرف گریخت
“زهرا میرباقری” یکی از این افراد که عضو شورای فرماندهی اردوگاه اشرف و همچنین از اعضای اصلی گروه مجاهدین بود، در این کنفرانس مطبوعاتی گفت: بارها برای جدا شدن از سازمان (گروه مجاهدین) اقدام کردم و در پایان با همکاری نیروهای عراقی توانستم فرار کنم و به آزادی دست یابم.وی سپس با صدایی بغض آلود افزود: آنها بعد از آنکه از تلاش من برای جدایی مطلع شدند مرا شکنجه جسمی کردند و همین مساله سبب بیماری شدید من شد به طوری که تا مدت ها قادر به ایستادن یا نشستن به مدت طولانی نبودم.
اعلام جدایی آقای غفور فتاحیان از فرقه مجاهدین خلق در پاریس
من عمرم را آنجا گذاشتم بالاخره توانستم از آنجا فرار کنم واقعا یعنی سازمان یک حصارهای تشکیلاتی دارد آنجا که اصلا به این آسانی ها نیست کسی بخواهد مثلا من امروز بگویم فردا از آنجا بروم اینطوری نیست من وقتی که آنجا بودم می دیدم کسی که آنجا اعلام بکنه یعنی لحظه اش را داشته باشد مثلا جدا بشود از این سازمان لحظه اش را داشته باشد برود این لحظه اش را بگوید یا بنویسد و بگوید آقا من این سازمان را نمی خواهم و نمی خواهم اینجا بمانم اینطوری نیست کاری باهاش می کنند دیگه اسم نیاورد که من می خواهم از اینجا بروم
مهدی افتخاری سند جنایت دیگری از رجوی پلید
کینه رجوی از مهدی خدایی صفت به موضوع انقلاب باصطلاح درونی سازمان بر می گردد. جایی که مهدی بعنوان عضو هیئت اجرایی آن زمانِ سازمان و عضو ستاد فرماندهی ارتش باصطلاح آزادیبخش در مقابل تئوری رجوی ایستاد. در آن زمان رجوی هر کس را که مخالف بود تحت نام خائن از سازمان اخراج می کرد ولی مهدی حاضر به پذیرش این عنوان نشد و در عین حال که باصطلاح انقلاب رجوی پلید را بودن در تشکیلات بعنوان یک فرد انقلاب نکرده به زبان بی زبان رجوی را بعنوان خائن معرفی می کرد.
مرگ مشکوک مهدی افتخاری
افتخاری که در تابستان سال 1360 فرماندهی عملیات خروج بنی صدر و مسعود رجوی از ایران را برعهده داشت، بعد از فعالیت های مختلف نظامی و امنیتی در ارتش آزادیبخش رجوی بدلیل مخالفت آشکار با نقش دیکتاتوری و رهبری مطلقه رجوی به پائین ترین رده سازمانی یعنی هوادار سقوط کرد و بدستور مستقیم رجوی به آشپزخانه و باغبانی در اشرف گمارده شد. با وجود همه تحقیرها و فشارها مهدی در مقابل مسعود رجوی ایستاد و تسلیم انقلاب ایدئولوژیک وی نشد. بعد از انقلاب ایدئولوژیک رجوی نشستی نبود که رجوی مهدی را بلند نکند و مورد استهزا و تحقیر قرار ندهد.
زندان در اردوگاه فرقه رجوی!
این پنجمین بار بود که من به سلول زندان فرقه رجوی زندانی شدم بعد سران فرقه می گویند ما نه زندان داریم ونه شکنجه. در حالی که هر کس در زمان صدام کوچکترین مخالفتی می کرد یک راست سر از زندان فرقه در می اورد که من خود یکی از انها هستم باید که سران فرقه در یک دادگاه عدالت به خاطر زندان و شکنجه کردن افراد ناراضی محاکمه شوند و پاشخگوی جنایات خود باشند.
اسیران اشرف هم دیگر رجوی را نمی خواهند
در داخل تشکیلات با فشار نفرات را به تلویزیون می آورند تا خانواده اش فکر کند خودش درخواست کرده اما اینطور نیست نفرات از روی فشار تشکیلات به جلو دوربین می آیند و یک کاغذ را می خوانند که برای همه روشن شده است اما جا دارد دولت عراق و دادگاه عراق سران فرقه رجوی را در عراق دادگاهی کنند و نگذارند در داخل قلعه اشرف بیشتر از این فاجعه ببار بیاید و امیدوارم خانواده ها و جدا شده ها شاهد صحنه در جلوی خبرنگاران و روزنامه نگاران تماما حقیقت را بگویند و تمام دنیا از این داستان باخبر شوند.
از پارلمانترها بپرسید در کدام قانون سرباز گیری سیزده ساله ها قانونی است
فروغ و مائده معینی – یک سریال از خانواده های شاه کرمی – هستی و شقایق 11الی 12 ساله – نسترن و زهرا و شقایق عظیمی و انبوهی دیگر نمی دانستم چه باید کرد اینها فقط گوشه ای از این ظلم و اسارت بود… راستی آیا کسی هست به گوش این اقایان پارلمانتر و قانون گذار در دنیا… برساند که درکدام قانون بین المللی سربازگیری و عضوگیری زیر 18ساله انهم 13 الی 14 ساله قانونی است
خشونت راه حل رجوی برای بقای فرقه در عراق
اصولا همه فرقه ها برای بقای خود می کوشند و در این راستا از هیچ جنایتی فروگذار نمی کنند و یکی از ابزار های اصلی که استفاده می کنند خشونت می باشد و فرقه رجوی و بطور خاص خود رجوی هم از این قاعده پیروی می کند و همواره از ابزار خشونت برای حفظ خودش واندیشه پوشالی فرقه گرایانه خودش استفاده می کند وهر گاه هم که در بن بست قرار می گیرد و موجودیت خودش را در خطر می بیند بیشتر به خشونت روی می آورد و در این راستا از هیچ جنایتی فروگذار نمی کند.
اوج توحش در فرقه رجوی
بیش از یک سال است که سرکردگان گروه تروریستی مجاهدین مانع از دیدار خانوادههای این افراد با فرزندانشان میشوند و در طول ماههای اخیر با اصرار خانوادههای اعضای این فرقه برای دیدار با فرزندانشان، اقدام به پرتاب سنگ و آهن به سر و صورت خانوادههای متحصن در پشت درهای پادگان اشرف کردهاند.