دبیرکل ملل متحد مجاهدین را مقصر ناآرامی اشرف شناخت
بنابراظهار نظر دبیرکل ملل متحد و تصریح وی به مخالفت مجاهدین با پلیس عراق اکنون تردیدی نیست که عامل ناآرامی روزهای 8 و 9 تیرماه و ضایعات پس از آن سرکردگان گروه تروریستی مجاهدین بوده اند و اگر وضعیت به همین صورت ادامه پیدا کند در آینده بازهم چنان فجایعی را تکرار خواهد کرد، کما این که در ماه گذشته نیز مانع دیدار خانواده هایی که برای دیدار فرزندانشان به عراق رفته بودند شد و تنها با دخالت نهادهای بین المللی حاضر شد این ملاقات را میسر سازد.
حوادث اخیر درجهنم رجوی دستور سرکردگان مجاهدین
برای حفظ قرارگاه اشرف وترساندن دولت عراق وتمام دنیا 36 بازداشتی بهترین بهانه است. ودستور این است اعتصاب غذا تا سرحد مرگ. یا دولت عراق تسلیم می شود و36 نفر را آزاد می کند که این خود سکوی سایر پیشروی برای ما (مجاهدین) و گرفتن امتیازات گوناگون خواهد شد. یا دراعتصاب غذا تعدادی کشته می شوند که جنازه های روی دست مانده را با تبلیغات گسترده جهانی بهانه ای برای طلب کاری خود از تمام دنیا خواهیم کرد.
آرمان یا حماقت، شکنجه در قرارگاه اشرف – قسمت هفتم
زهره یک سری حرفهای مفت در توجیه شکنجه افراد و کادرهای تشکیلاتی مجاهدین زد که مایه شگفتی و بهت همه ما شکنجه شده ها بود همه گیج و مات شدیم. این همه توجیه حیرت انگیز از دهان زهره اخیانی بیرون می آمد انگار نه انگار که در برابرش انسانهای با عقل و شعور قرار دارد که مخاطب سخنان مضحک و گزافه گویی هایش هستند.
استیصال روز افزون اعضای گروه مجاهدین در عراق
روزنامه صوت الفیلی چاپ بغداد نوشت: ساکنان اردوگاه اشرف دچار افسردگی شدید شده اند. این روزنامه عراقی افزود: برخی از ساکنان نسل دوم اردوگاه بدلیل محدودیت های اعمال شده علیه انها اقدام به خودکشی کردند و برخی دیگر نیز روانی شده و هر روز بدلایل واهی دست به گریبان یکدیگر میشوند که این از یاس و نو میدی انها از وضعیت کنونی حکایت دارد.
خشونت نهادینه شده در اشرف
اما فرهنگ خشونت نه تنها در خشونت فیزیکی بلکه در خشونت شفاهی نیز نهادینه شده است. در میان فعالان سیاسی، بیان سیاسی باید مؤدبانه باشد. هنگامی که فعالان به اصطلاح سیاسی سازمان مجاهدین به ویژه مریم و مسعود رجوی در سخنرانی ها و پیام های خود علیه جمهوری اسلامی سالهاست از کلمات زشت و رکیک استفاده می کنند، تنها در حال اشاعه فرهنگ کثیف سیاسی شان در جامعه خود هستند: فرهنگی که کاملاً مبتنی بر خشونت است.
نگاهی به کشتار زندانیان درسال ۶۷ و نقش مجاهدین در این جنایت هولناک
گروه تروریستی خائن رجوی درواقع بعنوان یک گروه خشونت گرا دردهه شصت بهانه ساز ریشه کنی نهال های تازه رسته دموکراسی درایران توسط رژیم اسلامی گردید _ خیانت این گروه در پروسه مبارزاتی مردم ایران برای رسیدن به دموکراسی وآزادی بسیار فراتر وعمیق تر از اقدامات حزب توده زمان نخست وزیری دکتر محمد مصدق به شما میرود که بایستی توسط محققان وپژوهشگران تاریخ مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد.
آرمان یا حماقت، شکنجه در قرارگاه اشرف – قسمت ششم
کمی شوکه شدم خواستم از فریده سوال کنم مگر من دوباره به یگان بر می گردم اما فریده فرصت سوال کردن را از من گرفت و گفت دیگر وقت ندارد و از اتاق بازجویی خارج شد. بعد از نیم ساعت برگشت و پرسید: اعتراف نامه را نوشتی؟ به او گفتم من این اعتراف نامه را تایید نمی کنم چون واقعیت ندارد و شما دارید مواردی را به من تحمیل می کنید که حتی تصورش برام مشکل است بنابراین اعتراف دروغ نخواهم کرد و چیزی هم نمی نویسم.
تخلیه اشرف، تیر خلاص رجویها
آقای رجوی نگرانی و ترس شما را از تخلیه اشرف و اصرار زیاد شما برای ماندن در عراق را درک میکنم زیرا ترک اشرف یعنی نابودی تمامی تار و پودهای عنکبوتی که سالیان به دست وپای این نیروها تنیده اید. آری باید نگران باشید چون نیروهایی که طی سالیان از دنیای آزاد محروم بوده ودر قلعه الموت شما حتی شکل موبایل و کامپیوتر را به چشم ندیده اند و به همه چیز از دیدگاه شما نگاه کرده اند در صورت خروج از اشرف و قدم گذاشتن به دنیای آزاد دیگر حتی به انقلابت تف هم نخواهند انداخت.
خانم مریم رجوی و فریبکاری جدیدش در پاریس
مریم رجوی بار دیگر در یک شعبده بازی جدید در پاریس دست به فریب کاری دیگری زد. او عنوان کرد که زنان مجاهد در اشرف جانشان در خطر است، مریم رجوی در این سخنرانی به دفاع از زنان اشرف می پردازد که باید به او یادآور شد که مگر همین خواهران تو نبودند که وقتی در تشکیلات فرقه یکی از زنان مسئله دار می شد توسط مسئوولین زن به شدید ترین وجه مورد ضرب و شتم قرار می گرفتند چه شده که اکنون دم از جان آنها زده و آنها را دختران خودت میخوانی.
آرمان یا حماقت، شکنجه در قرارگاه اشرف – قسمت پنجم
دوازده روز بعد از بازجوئی وحشیانه و شکنجه های غیر انسانی اجازه استحمام دادند. به هر کدام از ما پنج دقیقه برای حمام کردن و دوش گرفتن وقت داده شد. زمان استحمام مثل باد برای من گذشت ولی ای کاش حمام نمی رفتم چون خونهای روی بدنم که بر اثر شکنجه خشک شده بودند تازه خیس می شد. لباس تازه هم به ما ندادند تا لباس هاس کثیف و خونین شده را عوض کنیم
آرمان یا حماقت، شکنجه در قرارگاه اشرف – قسمت چهارم
برای بار سوم در یک روز، از بازداشتگاه مخوف قرارگاه اشرف به اطاق شکنجه منتقل شدم، هیجان روحی خاصی بر وجودم مستولی شده بود گاهی می خندیدم و گاهی گریه می کردم، تنش های عصبی ناخود آگاه در وجودم غوغا می کرد، توپ فوتبال شده بودم و کم کم ترس از زنده نماندن و مرگ به سراغم آمد و جالبتر از همه این بود زنهای عضو شورای رهبری که نقش بازجوهای بیرحم را برای ما داشتند خودشان را کمتر از مردان شکنجه گر نمی دیدند
آرمان یا حماقت، شکنجه در قرارگاه اشرف – قسمت سوم
سرم را پائین انداختم در دلم غوغا بود آرزو می کردم الان مسلسلی داشتم و این افشین فرجی کثیف و سایر بازجوهای آشغال سازمان را که الکی و به ناحق من و همرزمانم را زیر شکنجه و بمباران تهمت های مسخره قرار داده اند، به رگبار می گرفتم. ناله های پرویز احمدی که به وسیله افشین فرجی و بازجوهای حاضر شکنجه شده بود هنوز آزارم می داد.