جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
ناگفته هائی از قلعه ای به نام اشرف 25 آبان 1387

ناگفته هائی از قلعه ای به نام اشرف

با فرصت طلبی گفتند زمان جنگ است و ما نمی توانیم بچه نگه داریم و به این ترتیب با یک شانتاژ دیگر، بچه ها را هم از خانواده ها جدا کردند و به این ترتیب یک طرح خائنانه ای بود که به این صورت انجام گرفت و حتی خودشان گفتند این بهانه خوبی است تا از دست بچه ها خلاص شویم. و بحث تا اینجا پیش رفت و مطرح شد. و به این ترتیب بچه ها را هم از خانواده ها جدا کردند و هدف شان این بود که افراد به صورت هر چه تمام وقت تر و حرفه ای تر بمانند و مسعود در اوج شیادی محاسبه کرده بود در شرایطی که بچه ها باشند چه انرژی کلانی توسط این بچه ها گرفته می شود.

نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۲۸ 23 آبان 1387

نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۲۸

در واقع مریم که الگو و نماد زنان تشکیلاتی مطرح می گردد خود پیرو و مرید مراد و قطب خویش مسعود است و بدینگونه به زنان قرارگاه اشرف طی القائات سیستماتیک و فرآیند پیچیده شستشوی ذهنی به افراد و زنان تشکیلاتی تلقین می کنند مسعود انسانی همانند سایرین نیست و بایستی از او اطاعت محض و کورکورانه کرد.

قربانیان مناسبات ضد دموکراتیک مجاهدین 23 آبان 1387

قربانیان مناسبات ضد دموکراتیک مجاهدین

بر همگان آشکار است چنین مناسبات و شرایطی که در قرارگاه اشرف پدید آمده است بی شک ناقض حقوق بشر و توهین به شان و کرامت انسانهاست. با مطالعه و دقت در سوابق تروریستی فرقه مجاهدین دولت های غربی پی برده اند، دارودسته مجاهدین همانند فرقه های بنیادگرا و خشونت طلبی چون القاعده دشمن دموکراسی و تمدن بشمار می روند و بدین خاطر مجاهدین را در لیست گروه های تروریستی طبقه بندی کردند.

خاطرات اسارت فواد بصری در مجاهدین – قسمت اول 21 آبان 1387

خاطرات اسارت فواد بصری در مجاهدین – قسمت اول

در مقری ما را گذاشته بودند که از بیرون شبیه به زندان بود. به لحاظ روحی خسته شده بودم احساس می کردم ذهنم به تدریج از کار می افتد رفتم با حجت موضوع فضای بسته ونبود تفریح در مقر را مطرح کردم پاسخ داد مناسبات ما همین است غیر از این نمی تواند باشد. خارج رفتن را با او مطرح کردم با حالت تمسخر، خنده خیلی بلندی کرد وگفت آنهائی که آگاهانه به ما وصل می شوند را خارج نمی فرستیم آنوقت تو که اسیر پیوسته هستی از ما می خواهی تو را به خارج بفرستیم

پارادوکس فلسفه سیاسی خانم مریم عضدانلو – قسمت دوم 15 آبان 1387

پارادوکس فلسفه سیاسی خانم مریم عضدانلو – قسمت دوم

خانم مریم عضدانلو چگونه از دفاع برای ارزش های انسانی و حقوق زنان صحبت می کند در حالی که زنان جدا شده از فرقه مجاهدین همچون خانم مرضیه قرصی مشهور به آرزو در قرارگاه اشرف و یا خانم بتول سلطانی از اعضای شورای رهبری مجاهدین و خانم آن سینگلتون عضو با سابقه ارتش آزادیبخش، به صراحت از محو ارزشهای دموکراتیک در درون مناسبات مجاهدین و فضای حاکم بر قرارگاه اشرف سخن می گویند و به فاکت های تکاندهنده ی بیشماری در خاطرات و مصاحبه های متعدد خویش، اشاره می کنند که حاکی از اجبار زنان قرارگاه اشرف به طی کردن مسیر و روندی ست که با اصیل ترین و طبیعی ترین تمایلات و عواطف زنانه و احساسات مادرانه تضاد بنیادین دارد.

آیا شما یک تشکیلات دموکراتیک هستید؟ 14 آبان 1387

آیا شما یک تشکیلات دموکراتیک هستید؟

آیا منظورتان از دموکراتیک این است که تعهدنامه هایی به زور از ما می گرفتید یا مجبور می کردید که در نشست های طولانی مغزشویی شرکت کنیم یا نشست های غسل هفتگی و وادار کردن آدم ها برای توهین و پرخاش به یکدیگر یا مورد ضرب و شتم قر ار دادن مخالفین و یا نارضیان و یا آنکسانی که به قول معروف بحث ها را نگرفته بودند و یا آنکسانی که در زندان های اشرف عمرشان تلف و در اثر فشار موهایشان یکباره سفید می شد و یا در زیر شکنجه تمام می کردند یا آن کسانی که در مخالفت بلند شدند و توسط جوخه های ترور به قتل رسیدند…

دینامیزم اختناق و مجاهدین 01 آبان 1387

دینامیزم اختناق و مجاهدین

در سازمان با گذشت اولین روز می بینید به شما اعتماد ندارند و همیشه روی شما شک است – رهبری خود تمام تصمیمات را می گیرد و فقط از شما انتقاد میشود و در مقابل هر روز شما را به انواع مختلف میکوبند و پس از مدتی میگویند که این 69 تا قانون است و هر روز بر تعداد انها اضافه خواهد شد.

زن ستیزی درفرقه رجوی 01 آبان 1387

زن ستیزی درفرقه رجوی

فرقه رجوی که وجود خانواده ها رابعلت وجود احساسات وعواطف سد راه سرکوبگری های خود می داند بنابه یک نقشه ضدانسانی ورذیلانه تحت نام انقلاب ایدئولوژیک! زن وشوهرها را درابتدا مجبور به طلاق وجدایی از هم نموده ودرراستای همین تئوری زنان جداشده را جزو اموال سرکرده فرقه منظور می نماید و به کلامی دیگر سرکرده فرقه صدها زن اسیر را با دستور تشکیلاتی تحت نام گذر ازانقلاب مسعود ومریم بعد از جدایی مجبور می نماید تا خود را دردرجه اول ازجهت ذهنی ودردرجه بعد ازجهت فیزیکی دراختیارسرکرده فرقه قراردهند!

سرنوشت نامعلوم کودکان در فرقه رجوی 30 مهر 1387

سرنوشت نامعلوم کودکان در فرقه رجوی

کودکان به قربت فرستاده شدند و به افراد و خانواده هایی عمدتا غیر ایرانی سپرده شدند، که خود بعدها زمنیه ساز مشکلات مختلف روحی و روانی و هویتی، برای آنها شد. هنوز هم معلوم نیست که بر سر آنها چه آمد، چه رنجهایی را تحمل کردند، کدامشان موفق شدند بعد ها پدر و مادر خود را بیابند و به آنها برسند، کدام توانستند با محیط پیرامون و جدید خو بگیرند و علیرغم مادر عوض کردنهای پیاپی به آنها عادت کنند، کدام توانستند هویت خود را باز یابند. کدام یک توانستند از چنگال مشکلات روانی ناشی از چنین سوء رفتارهایی نجات پیدا کنند. هیچکس نمی داند. تنها فقط از روی تعدای که بعدها موفق شدند نجات پیدا کنند، میشود حدس زد که بر آنها چه رفته است.

نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۲۷ 30 مهر 1387

نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۲۷

فکر می کنید شریف یا همان مهدی ابریشمچی در ماجرای از دست دادن مریم به عنوان یک همسر دائمی دچار تناقض نشد صدرصد شد ولی چون وابسته به مسعود بود و از خود چیزی برای ارائه کردن نداشت مجبور بود از دست دادن همسرش مریم را تحمل کند. جالب اینکه به شریف بعدها تحمیل شد تا زیر دست همسر سابقش قرار بگیرد و موقعیت تشکیلاتی برتر خود را نیز به نفع مریم از دست داد.

مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت دوم 30 مهر 1387

مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت دوم

مسعود رجوی می خواست بفهمد من چرا ناراحت هستم و می خواست بداند مشکلم چیست. من آن موقع درد بی درمانم را نمی گفتم. خیلی ناراحت بودم و خیلی از چیزهای سازمان برای من سوال شده بود که احساس می کردم همه زندگی ام را باخته ام. زندگی ام را تلف کرده ام و ما به دنبال هیچ و پوچ هستیم و حتی می دیدم که او به اصولی که خودش دارد هم پایبند نیست. مثلا ما آن موقع ها خیلی داعیه ضد امپریالیستی داشتیم، در حالی که من می دیدم چگونه در قرارگاه اشرف برای آمریکایی ها فرش قرمز می انداختند

گزارشی از جنایات هولناک سرکرده مجاهدین 29 مهر 1387

گزارشی از جنایات هولناک سرکرده مجاهدین

دبیر دوم سفارت آمریکا در بغداد همچنین متذکر شده است که رجوی برای دست‌یافتن به برخی از زنان و بانوان در این سازمان، همسران آنها را به مأموریت‌های مرگ‌بار می فرستاد و به شیوه”ناپلئون” زنان آنها را تصاحب می‌کرد و در اسناد موجود در پادگان اشرف نیز به این موضوع بر می‌خوریم که تعدادی از مرگ‌های اعضای این گروه تصادفی نبوده بلکه از قبل برنامه‌ریزی شده است.

blank
blank
blank