گفتگو با خانم فاطمه امیری – قسمت پنجم
سازمان وقتی در ایران فعالیت آغاز کرد برادر من هیچگونه شناختی از سازمان نداشت و اطلاعی از هدف و راه سازمان نیز نداشت برادر من و امثال ایشان در واقع فریب افراد سازمان را در کشورهای خارجی خوردند چون تحت فشار بودند فشار مالی و عاطفی. برادرم برای کار و زندگی بهتر به خارج از ایران رفته بود اما چون او تحصیلات و تخصص مناسبی نداشت و نه امکانی برای پناهندگی در نتیجه دچار سرخوردگی شد و در این شرایط به تور رابطین فریبکار سازمان در ترکیه افتاد.
گفتگو با خانم فاطمه امیری – قسمت چهارم
خانم فاطمه امیری: من انتظار دارم که اینها یعنی رهبران مجاهدین کمی به خود آیند و به انسانها احترام بگذارند. خود را تافته جدا بافته ندانند. بالاخره من و اعضای خانواده ام مثل مادرم یا خواهر و برادرانم و یا پدرم حق داریم با علیرضا تماس تلفنی داشته باشیم. ما باید امکان تماس را بعد از ده سال با برادرم داشته باشیم. آیا این حرف من غیر منطقی است؟ چرا رهبران سازمان به نامه های متعدد ما که در آن به تماس تلفنی با برادرم تاکید داشتیم اهمیتی ندادند. واقعا این موضوع برای من جای سوال دارد
دیدار اعضای انجمن نجات خوزستان با خانواده آلبوغبیش و حنظل زاده
روز چهار شنبه و پنجشنبه 25 و 26 شهریور ماه اعضای انجمن نجات شاخه خوزستان متشکل از آقایان حمید دهدار حسنی،علی اکرامی، سید ویبرقنواتی با خانواده های آلبو غبیش وحنظل زاده در دفتر ماهشهر دیدار و گفتگو کردند. در این دیدار خانواده ها ضمن تشکر از اعضای انجمن نجات اظهار امیدواری کردند که با توجه به دوری مسافت، بازگشایی این دفتر بتواند گامی در جهت ایجاد رابطه هرچه فعال تر آنها با انجمن باشد.
نامه به مسئول کمیته بین المللی صلیب سرخ – دفتر تهران
آقای مهدی پالیده از اینکه رهبران مجاهدین بر خلاف همه ی ادعاهای حقوق بشری به خواسته وی مبنی بر امکان ملاقات یا تماس با برادرش اهمیتی قائل نشده اند شدیدا معترض بودند. آقای پالیده معتقدند رهبران مجاهدین و مسئولین قرارگاه اشرف به پرنسیب های اخلاقی دنیای مدرن ارزشی قائل نیستند چرا که امکان ارتباط گیری را از برادرش و نیز اعضای خانواده وی سلب کرده اند که هیچگونه توجیه اخلاقی و یا سیاسی ندارد.
ابراز نگرانی خانواده مهربان بالایی از وضعیتش
خانواده مهربان بالایی – از مجروحان و دستگیرشدگان درگیریهای اخیر پادگان اشرف – بشدت نگران سلامت و آینده وی بوده و بمنظور بازگشت وی به وطن و کانون گرم و پر مهر خانواده از دولت ایران وعراق و از تمامی مجامع حقوق بشری استمداد طلبیدند
گفتگو با خانم فاطمه امیری – قسمت سوم
آنها اجازه تماس تلفنی به برادرم ندادند و متاسفانه پس از درج نامه های ما در سایت انجمن نجات و یا ارسال آن به مقامات صلیب سرخ و نهادهای حقوق بشری، برادرم را در تلویزیون سازمان وادار به گفتن حرف هایی کردند که ابدا واقعیت نداشت. برادرم منکر حرف ها و خواسته ی اعضای خانواده اش شد و گفت این نامه ها را خواهر یا مادر من ننوشته است و خواهر و مادرم را تحت فشار قرار داده اند او سپس منکر همه چیز شد.
درخواست خانواده های گلستانی مبنی بر اعتصاب غذای دروغین رجویها
بین فرقه مجاهدین حتی از خانواده ها نیز خواستند استفاده کنند و با به میان آوردن نام آنها شکست مفتضحانه خود را درخواست خانواده ها قلمداد نمایند ولی خانواده های کشور عزیزمان ایران و علی الخصوص استان گلستان آگاه بوده و با ارسال درخواستهای خود مبنی بر اینکه اعتصاب غذا یک عمل غیر انسانی بوده که بر روی فرزندان خانواده ها از سوی سران جنایتکار مسعود و مریم رجوی خائن تحمیل شده آنرا به شدت محکوم کردند.
بیزاری مادران از رهبری عقیدتی مجاهدین
مادران و پدران چشم انتظار سالهاست نگران وضعیت و سرنوشت عزیزان خویش در قرارگاه اشرف هستند آنها بیش از دو دهه نظاره گر اسارت فرزندانشان در دنیای تاریک و سیاه مجاهدین می باشند. این مادران و پدران بیقرار برای رهایی عزیزانشان از دنیای زشت و خفقان آمیزی که رهبری عقیدتی مجاهدین برای آنان ساخته و پرداخته است سخت در تلاشند. نامه ی خانم پوراندخت حسین ابیضی که با سوز و اشک و خطاب به فرزند دلبندش آقای عبدالله مقدسی نوشته شده است دربرگیرنده ی واقعیاتی تلخ و دردناک است.
نامه خانواده های عضو انجمن نجات گلستان به سفیر عراق در تهران
در شرایط بوجود آمده که محاصره پادگان نظامی اشرف توسط پلیس دولت عراق ضربه کاری به پیکره فرقه ظالم رجوی وارد آورده و نیز افراد اسیر داخل آن که مورد شستشوی مغزی قرار گرفته اقدام به اعتصاب غذا نموده اند، ترتیبی اتخاذ نمائید تا ما خانواده ها در شرایط مناسب و با حضور مسئولین صلیب سرخ و دولتمردان عراقی ملاقاتی با فرزندانمان در محیط امن و آرام و بدون حضور جنایتکاران فرقه مجاهدین انجام دهیم
گفتگو با خانم فاطمه امیری – قسمت دوم
برادرم در مقر پذیرش دو نوبت می ماند و به ارتش منتقلش نمی کنند چون او مقاومت می کرد و حاضر نبود به ارتش آزادیبخش منتقل شود. من در نامه های خویش به مقامات صلیب سرخ و رهبران مجاهدین اشاره به خودکشی برادرم کردم و اینکه او و خیلی از افراد دیگر را به زور در اشرف نگه داشته اند
در خواست کمک خانواده های انجمن نجات اراک از سفیر سوئد
رفتار فرقه رجوی در طول سالیان گذشته با خانواده های اعضای این سازمان گویای بسیار شفاف از ایدئولوژی این فرقه در برابر منطق وقوانین می باشد. خانواده هایی که سالها از فرزندانشان بدور بودند و سازمان این حق را به خانواده ها نمی دهد که با فرزندانشان ملاقاتی صورت گیرد. ما از دولت سوئد به عنوان یک کشور مدعی بیطرفی و حامی حقوق بشر انتظار داریم به جای حمایت از یک فرقه تروریستی از حقوق خانواده ها برای دیدار مجدد فرزندانشان دفاع کنید. دیداری که موجب دمیده شدن مجدد روح زندگی می شود.
پرسش های بنیادین خانواده ها از رهبران مجاهدین
اعضای خانواده ی آقای علیرضا امیری با مراجعه به دفتر انجمن نجات ارومیه و تقاضای انعکاس دیدگاههایشان در واقع در جستجوی راهکارهایی برای نجات و رهایی علیرضا امیری از حصارهای ذهنی و فیزیکی رهبری عقیدتی مجاهدین هستند.تامل در سخنان خانم فاطمه امیری که برادرش مدت ده سال است با فریبکاری به اشرف منتقل شده است، می تواند ذهنیت، نگاه و بینش خانواده ها را نسبت به رویدادهای تلخ اخیر و بیزاری آنان را از رهبران مجاهدین بوضوح به تصویر کشد.