مدت کوتاهی است که به فضل خدا وبا همیاری خانواده و دوستانم درانجمن نجات و با انتخاب شایسته خودم ازمناسبات نکبت بارفرقه رجوی رهایی یافته و به آغوش پرمهرخانواده و وطن و زادگاه خود به استان گیلان و شهر رشت بازگشتم.دراین فرصت کوتاه افتخار داشتم با تنی چند از خانواده های اعضای دربند تشکیلات فریبنده پادگان اشرف ارتباط تلفنی ومشخصا دیدار حضوری داشته باشم و توانستم برای این عزیزان چشم انتظارازمناسبات بسته وکنترل شده سازمان رجوی وهمچنین از وضعیت تک تک اعضای دربندشان درپادگان اشرف روشنگری داشته باشم.
مدت کوتاهی است که به فضل خدا وبا همیاری خانواده و دوستانم درانجمن نجات و با انتخاب شایسته خودم ازمناسبات نکبت بارفرقه رجوی رهایی یافته و به آغوش پرمهرخانواده و وطن و زادگاه خود به استان گیلان و شهر رشت بازگشتم.
دراین فرصت کوتاه افتخارداشتم با تنی چند از خانواده های اعضای دربند تشکیلات فریبنده پادگان اشرف ارتباط تلفنی ومشخصا دیدار حضوری داشته باشم و توانستم برای این عزیزان چشم انتظارازمناسبات بسته وکنترل شده سازمان رجوی وهمچنین از وضعیت تک تک اعضای دربندشان درپادگان اشرف روشنگری داشته باشم. خصوصا اینکه توانستم درهمایش انجمن نجات گیلان که با حضور تعدادی ازخانواده های چشم انتظار برگزارشده بود، شرکت کرده و ضمن دیدار با پدران و مادران و سایر وابستگان به اسرای دربند، برایشان از آخرین وضعیت پادگان اشرف و از تجارب تلخ سالیان حضورم درفرقه رجوی صحبتی داشته باشم که البته درسایت نجات هم منعکس شده است.
دراین ملاقات و دیدارحضوری و بعضا ازخانواده ها که با من تماس تلفنی برقرارمی کردند، با صحنه های دردناک مواجه شدم که خانواده ها از ظلمی که رجوی برآنها روا داشته، پرده بر می داشتند که به جد عمیق تربه ماهیت ضد انسانی رجوی پی برده و تاثیر پذیرفتم. بودند خانواده هایی که بالغ بر25 سال ازحضور وسلامت عزیزشان درپادگان اشرف بی خبربودند ودراین سالیان چشم انتظاری میکشیدند.اما دیداربا پدرومادرسالمند و رنجدیده مسعود جوادزاده ازاسرای دربند تشکیلات رجوی بجد اشک مرا درآورد. مادرش با دیدن من عاجزانه ودردناک از خدا میخواست که فقط فرزندش را ازسازمان نجات بدهد وبه وی برگرداند و با تمام وجودش به رجوی و سران سازمان نفرین میکرد که چرا بخاطرمطامع قدرت پرستانه شان زندگی تعدادی ازفرزندان این مرز و بوم را به بازی گرفته اند و خانواده هایشان را زجرمیدهند.
خیلی تلاش داشتم ازفرزندش وخاطراتی که با وی داشتم برایش نقل کنم شاید که آرام بگیرد ولیکن خودش نیز با شتاب و هیجان توام با استرس بیشترازخاطرات جوانی فرزندش آنزمان که درکانون خانواده بود یاد میکرد و بیش از پیش به رجوی بد و بیراه میگفت و ارزوی رهایی و دیدار فرزندش را میکرد.
دراین میان خیلی برایم جالب بود که این طرف خانواده اش ازدوری فرزندش بشدت آزرده و رنجوربودند ومسعود را که ازنزدیک میشناختم درآنطرف بخاطر بریدگی ازسازمان دائما تحت برخورد وکنترل شدید سران سازمان قراردارد واذیت وآزارمیشود طوری که برغم سابقه طولانی حضور در سازمان وی را خلع مسئولیت کردند و بخاطرسرگرم کردنش به وی آموزش کامپیوترمیدادند ویا مجبورش میکردند که بیگاری بدهد وکارهای پوشالی انجام دهد.
دورنیست روزی که سران سازمان و رجوی خائن به میزمحاکمه کشیده شوند و پاسخگوی همین خانواده های چشم انتظار و خصوصا پدران ومادران ستمدیده باشند و به جزای جنایات و خیانتشان به وطن برسند. اکبرمحبی
برچسب ها
بازجویی نرم مادرانه خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و دوم
فردای آزادی ایران مهدی ابریشمچی: نهاد خانواده باید از بن برچیده شود
بررسی یک اتحاد پیچیده تروریست های مجاهدین خلق و شبکههای لابی خارجی
خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و دوم
گفتوگوی نهچندان بیخطر با پروین چند روز بعد از نشست معروف “پاسدار فتحی”، من را صدا زدند. به جای اتاق جلسات، اینبار رفتم به ساختمان غذاخوری، جایی که برای ملاقاتهای خاص سفره پهن میکردند. غذا آماده بود. بشقاب برنج با زرشک و تکهای مرغ که نشانهای روشن بود: اینجا قرار است کسی را “باز” کنند، […]
مهدی ابریشمچی: نهاد خانواده باید از بن برچیده شود
برخی از مخالفان حکومت ایران، هنگامی که از آینده مدنظرشان برای ایران پس از جمهوری اسلامی سخن میگویند، گاه نگران به قدرت رسیدن مجاهدین خلق هستند چرا که به عقیده آنها این تشکیلات پیش از این ثابت کرده است که ناقض حقوق بشر و خودکامه است. بدین ترتیب، بسیاری از اعضای پیشین این تشکیلات که […]
تروریست های مجاهدین خلق و شبکههای لابی خارجی
گروه تروریستی مجاهدین خلق طی بیش از پنج دهه گذشته همواره کوشیده با اتکا به شبکههای لابیگری در کشورهای غربی، چهرهای سیاسی و به ظاهر دموکراتیک از خود ارائه دهد و خود را «آلترناتیو حکومت ایران» معرفی کند. اما واقعیت این است که این گروه، که سابقهای طولانی در خشونت، ترور و همکاری با دشمنان […]
