جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
سالی که گذشت و سالی که در پیش روی ماست 16 فروردین 1391

سالی که گذشت و سالی که در پیش روی ماست

در سال گذشته خانواده ها با تلاش تمام عیار و افشاگرانه علیه مجاهدین در جلو درب کمپ اشرف دست به اقدام تازه ای زدند که باعث شد جهانیان را به واکنش وادارد. ثمره این تلاش ها یکی این بود که خانم کلینتون مجبور به موضعگیری شده و گفت چاره ای جز جابجایی فرقه سازمان مجاهدین نمیباشد. اگرچه ایشان حتی این الزام برای مجاهدین را با نوعی استمالت هم عجین کرده و وعده بررسی های مجدد در لیست تروریستی را دادند ولی به جرات می توان گفت وزیر خارجه امریکا وعده سر خرمن به رهبران همیشه گول خورده مجاهدین داده

نوروز آزادی اسیران اشرف 05 فروردین 1391

نوروز آزادی اسیران اشرف

مهمترین پارامتر وکیفی ترین تحول که ناشی از فعالیتهای خستگی ناپذیرخانواده های اعضای جداشده بود همانا عقب نشینی فرقه رجوی از پادگان اشرف به کمپ ترانزیت لیبرتی علیرغم اهمیت استراتژیک آن بود و درحقیقت آنها را مجبور کرد با وجود تمامی شعر و شعارهای سالیان مبنی برعدم خروج از اشرف مفتضحانه جرعه زهر را سرکشیده و از تمامی شعارهایش عقب نشینی نماید.

خاطرات سفر به اشرف ـ قسمت سوم 27 اسفند 1390

خاطرات سفر به اشرف ـ قسمت سوم

یکی از نیروهای بی خبر سازمان با دوربین مشغول فیلمبرداری بود من هم فرصت را غنیمت شمردم و به او گفتم به جای فیلمبرداری سخنان من را بشنو و حرف های دلم را زدم. بعد از آن سراغ دیگری رفتم به محض دیدن ما سنگ پرانی کرد. خیلی برایم عجیب بود باور نمی کردم که اینها این چنین رفتار مضحکی را از خود نشان بدهند. زیرا در میان ما تعدادی از خانواده ها بودند آنها پدران و مادران پیر و چشم انتظاری بودند که جز ملاقات با عزیزانشان درخواست دیگری نداشتند رفتار توهین آمیز مجاهدین برایم ناراحت کننده و خیلی آزار دهنده بود.

عقب نشینی و اخراج مفتضحانه فرقه رجوی از سنگر استراتژیک اشرف – قسمت آخر 25 اسفند 1390

عقب نشینی و اخراج مفتضحانه فرقه رجوی از سنگر استراتژیک اشرف – قسمت آخر

خانواده ها در حقیقت اکنون مزد تلاشهای خستگی ناپذیرخود را بصورت مادی می بینند بازشدن درب زندان مخوف اشرف و خروج نیروها یک گام بیشتر تا آزادی اسیران و به آغوش کشیدن آنها باقی نمانده است.خانواده ها باید فشارهای خود را دو چندان کنند اینبارشرایط کمپ ترانزیت (لیبرتی) با اشرف فرق دارد. دست آنها برای مراجعه به مراجع بین المللی از قبیل سازمان ملل و صلیب سرخ بازتراست.دیگرخانواده هایی که هنوز موفق به رفتن به کمپ نشده اند فرصت خوبی دارند که با دیگرخانواده ها همگام شوند و آزادی اسیران خود را رقم بزنند.

پدران و مادران در حسرت نگاهی 25 اسفند 1390

پدران و مادران در حسرت نگاهی

همه خانواده ها فقط آرزو داشتند از دور عزیز خود را ببینند اما” رجوی” از این هم دریغ می کرد و فقط خانواده ها را سنگسار می کردند! ای وای بر سنگین دلان، وای بر سیه دلان! پدران و مادران زیادی در حسرت دیدار عزیزان خود با چشمان باز و منتظر از دنیا رفتند، عده ای هم حسرت بدل، داغدار شدند و خبر کشته شدن عزیز خود را شنیدند،” آقای رجوی” لااقل اجازه بده کسانی که زنده ماندند و خود را با هزاران سختی به کنار اشرف رساندند، فقط گل خود را بو کنند، گل زیبای خود را از دور نگاه کنند

ما به شما گل دادیم شما به ما فحاشی!! 21 اسفند 1390

ما به شما گل دادیم شما به ما فحاشی!!

حضور سبز شماری از خانواده های مقاوم و چشم انتظار گیلک، به دفترانجمن گرمای خاصی بخشید این خانواده های معزز و رنجدیده از ظلم و جور رجوی متعاقب تحصن دوهفته ای درمقابل پادگان بدنام اشرف با روحیه ای سرشار و امیدی ژرف نسبت به رهایی عزیزان دربندشان ساعاتی را در دفترانجمن نجات گیلان دورهم بودند و به بازگوکردن خاطرات تلخ و شیرین حضور خود در مقابل اضلاع چهارگانه اسارتگاه اشرف پرداختند و جمعبندی حرفشان این بود که سحرنزدیک است وتا رهایی یکایک عزیزانمان کوتاه نخواهیم آمد.

رجوی حیا کن، بچه ها را رها کن 18 اسفند 1390

رجوی حیا کن، بچه ها را رها کن

. دختری که از پشت حصار پدرش را می بیند و او را صدا می کند. بابا من فرزند تو هستم ولی نفرات پدر او را احاطه می کنند تا صدای فرزندش به گوش او نرسد. نوه ای که برای دیدار پدربزرگش چشم انتظار جلوی درب اشرف نشسته است که شاید رهبران فرقه به رحم آیند و اجازه ملاقات بدهند تا او پدربزرگش را ببیند. آیا این صحنه ها، صحنه های دلخراشی نیست که آدم را در خود غرق کند و چرا؟ چرا؟ چرا؟ را با خود زمزمه می کند؟ اینها قربانی چه کسانی هستند و چه کسانی باعث قربانی شدن اینها شده اند.

همسر علی ابراهیمی از احساساتش می گوید 18 اسفند 1390

همسر علی ابراهیمی از احساساتش می گوید

آقای رجوی سوال همسر علی این بود که چرا علی به ملاقات نیامد و چه چیز او را اینطور بی احساس کرده که عشقش و دوستش را ملاقات نکرد ولی آقای رجوی سوال من این است آیا ایدئولوژی شما اینطور انسانی به بار می آورد و همه را بی احساس می کند یا جبر و ترسی که شما در تشکیلات به وجود آورده اید؟ باید که جوابی برای همسر علی و علی های دیگر داشته باشید و جواب او را بدهید و او را از این رنجش آزاد کنید.

زلزله در اشرف! 18 اسفند 1390

زلزله در اشرف!

زلزله از 2 سال پیش با تحصن تعداد محدودی از خانواده ها در جلوی درب پادگان اشرف شروع و بالاخره در دسامبر 2011 با حضور نزدیک به 500 نفر از خانواده های اسرای اسرف، به سونامی ویرانگری تبدیل شد که اشرف را جارو کرد. البته اگر کمی به عقب برگردیم در حقیقت جداشدن تک تک بچه ها و فرار شمار قابل توجهی، زلزله را در بطن ایدئولوژی کثیف و فرقه ای رجوی آغاز کرده بود، اما با سونامی ویرانگر اخیر همه چیز در هم گره خورد و به بلوغ رسید

ازکار و زندگیم دست شستم تا فرزند اسیرم را دریابم 17 اسفند 1390

ازکار و زندگیم دست شستم تا فرزند اسیرم را دریابم

خانم شهربانو مرندی مادر عضو اسیر اشرفی خسروسلیقه دار است. خانم مرندی گفتند توانستم مقاومت کورکورانه نگهبانان رجوی را بشکنم تا به من مادر سالمند فحاشی نکنند و سنگ نزنند و به درد دلم گوش فرابدهند و من فکرمیکنم فرار اخیر آقایان میریان و رحمانی محصول بلافصل فعالیت خودم و سایرخانواده های گیلانی که در مقابل کمپ اشرف حضور داشتیم بوده است

نکته هایی از سفر به اشرف 16 اسفند 1390

نکته هایی از سفر به اشرف

مادری که عکس فرزندش از گردنش آویزان بود یک مرتبه شعار داد که «این بچه ها کجان پس، چرا ملاقات نمی یان». وقتی که این شعار را هر بیننده ای ببیند ودر آن لحظه خود را جای آنها بگذارد وفکر کند که کسانی نگذارند جگرگوشه شان به دیدار آنها بیایند، آن موقع است که دیگر نمی تواند جلوی اشک های خود را بگیرد و معنای عمیقی که در آن صدای مادرانه بود را، درک می کند.

به رهایی برادرم ازچنگال فرقه رجوی امیدوارم 15 اسفند 1390

به رهایی برادرم ازچنگال فرقه رجوی امیدوارم

آقای پورحسن عضو فعال و برجسته و مرتبط با انجمن نجات همچنین افزودند که عزم و جزم دارم تا رهایی برادرم را موجب شده و پس از سالیان چشم انتظاری وی را درآغوش بگیرم و به رجوی و سایر سران تشکیلات مخوف رجوی ثابت کنم که میتوانیم با مقاومت و پایداری در برابر فحاشی و سنگ پرانی سران مغزشویی شده رجوی پیروزشده وازخواست مشروع خود مبنی برملاقات حضوری با برادرعزیزم اسماعیل پورحسن عضو اسیر اشرفی و رهایی و بازگشت وی به وطن و کانون گرم و پرمهر خانواده گامی واپس نخواهیم نهاد.

blank
blank
blank