نامه بنیاد خانواده سحر به دبیر کل ملل متحد جهت اعزام گزارشگر به اردوگاه اشرف
بیش از شش ماه است که جمع کثیری از خانواده های اعضای گرفتار در اردوگاه فرقه ای اشرف در مقابل دروازه این مقر در شرایط فوق العاده دشوار دست به تحصن زده و اعلام نموده اند که تا به دیدار عزیزان خود نایل نشوند محل را ترک نخواهند کرد. در چنین شرایطی آیا ضرورت ندارد که گزارشگر ویژه حقوق بشر ملل متحد همراه با افرادی که از این گروه جداشده و به شرایط درون آن آگاه هستند و همچنین خانواده های افراد مستقر در آن از این مقر فرقه ای بازدید نمایند؟
فرار موفقیت آمیز یکی دیگر از قربانیان فرقه رجوی از پادگان اشرف
روز شنبه 6 شهریور 1389 آقای مرتضی بدن آرا مرز دشتی فرزند محمد از اهالی رشت، که در سال 1382 جهت یافتن کار در اروپا عازم ترکیه شده و سپس توسط عناصر فرقه رجوی در آنکارا فریب داده شده و به عراق برده شده بود، موفق به فرار از پادگان فرقه ای اشرف گردید. آقای دشتی توانسته بود در یک موقعیت استثنائی خود را به نیروهای عراقی رسانده و درخواست خروج از اشرف را بنماید.
رقص رهایی یا انحطاط اخلاقی در فرقه رجوی
مصاحبه اخیر خانم بتول سلطانی موضوع بسیار تکان دهنده ای بود که حتی برای اعضای سابق مجاهدین که سالیان با این بحث آشنا بوده و در نشست های مختلف رجوی شرکت نموده بودند ابعاد جدیدی از نگرش فرقه ای و استثمار جنسی رجوی را برایشان باز نمود. با توجه به این موضوع انجمن استان مازندران تصمیم گرفت برای روشنگری هر چه بیشتر افکار عمومی و خانواده ها، جمعی از اعضای جدا شده سازمان را دور هم جمع نموده و از آنان بخواهد نمونه ها و فاکتهایی که انحطاط اخلاقی که سازمان بعد از انقلاب طلاق دچار آن شد را بیان نمایند.
رجوی شکنجه گر مدعی حقوق زندانیان سیاسی است
سران فریب کار فرقه که در شرایط حاضر حرفی برای گفتن ندارند با دغلکاری، نفراتی از گوشه و کنار قرارگاه اشرف که به کارهای صنفی و تدارکاتی و پشتیبانی مشغول هستند را به صحنه آورده تا با بیان اکاذیب و تره هات فرقه ای، وقت برنامه تلویزیونی خود را پر کنند. از طرف دیگر این شو شگرد دیگری نیز برای خراب کردن پل پشت سر افراد است تا بدین طریق بتوانند افراد را در قرارگاه نگه دارند.
خبرهای خانواده ها، ورودی اسارتگاه اشرف
زمانی که خانواده های متحصن در ورودی پادگان فرقه ای اشرف مصاحبه خانم بتول سلطانی تحت عنوان”رقص رهایی” را خواندند به شدت متأثر شدند و عرق شرم بر پیشانی شان نشست. برخی حاضر به شنیدن ادامه مطالب نبودند و برخی اشک در چشمانشان حلقه زده بود و تعدادی از خشم برافروخته شده بودند. یکی از مادران می گفت:”خداوندا! فرزندم درچه گروهی گرفتارشده است؟”.
گفتگو با آقای نصیر حیدری عضو سابق مجاهدین ـ قسمت هشتم
مسعود برگه های اعتراف را نشان ما داد و گفت: شما این اعتراف ها را نوشته اید و در حالی که آنها را جمع و جور می کرد در کشوی میزش گذاشت. سپس شروع کرد به سخنرانی. او در کمال ناباوری به ما گفت: چرا اعتراف کرده اید!! این اعتراف ها همه دروغ است!! شما مجاهد هستید و کلی تعریف و تمجید از ما کرد بعد بحثی را شروع کرد و شکلی در تابلو کشید. همه ما گیج و منگ بودیم که این چه سناریویی است که برای ما نوشته شده است؟
اسارتگاه مجاهدین یا شهر اشرف؟!
در این شهر فرقه رجوی که بقول خودشان”از آزادترین و پیشرفته ترین و دموکراتیک ترین” شهرهای عالم است فقط با یک دسته کاغذ در مقیاس A4 مواجه می شوید که به آن بولتن می گویند و اگهی تبلیغاتی در آن یافت نمی شود و فقط اخباری خاص و یکطرفه مورد علاقه فرقه در آن درج میشود و به خورد ساکنین کمپ داده می شود. از کافی نت و تلویزیون و ماهواره هم خبری نیست و فقط فیلم هایی که فرقه دوست داشته باشد پخش می شود.
اختناق در ذات فرقه رجوی است
وقتی این فرقه با هر روشی که از دستشان بر بیاید می خواهند مانع از دیدار یک مادر با نمایندگان یک ارگان بین المللی شوند، دیگر می توان براحتی خواند که در درون اسارتگاه اشرف چه جو اختناقی را حاکم کرده است و بی دلیل نیست که اعضای فرقه را از دسترسی به کلیه وسایل ارتباطی و ارتباط جمعی منع نموده است.
خاطرات قادر رحمانی ـ قسمت چهارم
مجدداً نشست رهبری شروع شد اما موضوع بحث در رابطه با جدید الورودها نیست. اینبار درباره ی مریم است. مسعود به خوبی با کلمات و واژه ها بازی می کرد و اما در نهایت چیزی که تلخ بود خالی کردن محتوای این اصطلاحات و کلمات از معانی حقیقی خود و جایگزین کردن تعاریف و ایده های فرقه ای و خشونت طلبانه.
شورش اعضای ناراضی مجاهدین در اردوگاه اشرف
اعضای ناراضی مجاهدین در پادگان اشرف در ادامه نارضایتی از حضور اجباریشان در این پادگان دست به شورشهای پراکنده زدهاند. طی روزهای اخیر برای جلوگیری از فرار اعضای ناراضی، فشار و کنترل بر روی این افراد در پادگان اشرف به شدت افزایش یافته که این امر باعث بروز نارضایتی، انتقادات و شورشهای پراکندهای در این پادگان شده است.
میزگرد نقد مناسبات حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت سی و هشتم
یادم است مسعود می گفت وقتی امریکا عراق را اشغال کرد ما شجاعانه به سمت ایران به سوی خانه مان خواهیم رفت!! و هر کی از امریکائیها به ما گفت: آقا کجا میخوای بری به او خواهیم گفت که آقا مِستِر ما به سمت خونه ی خودمان می رویم با شما هم کاری نداریم!! واقعا اگر مسعود رجوی کمدین می شد بیشتر موفق بود تا اینکه این جوری در عالم سیاست مضحکه زمین و آسمان شود. حال خوب است که به مسعود بگوییم کجایی دون کیشوت قرارگاه اشرف؟
آزادی و اندیشه ی فاشیستی مجاهدین
در حقیقت واکاوی و تحلیل عصاره و جوهره ی سخنان و نوع نگرش مسعود رجوی به رویدادها، مفاهیم و تحولات سیاسی که به شکلی صوتی این روزها برای افراد تحت اسارت در اشرف پخش می گردد، حکایت تلخ و درخوری از عقب ماندگی ذهنی و روانی رهبر عقیدتی مجاهدین است.