بررسی نقض حقوق بشر در فرقه ی رجوی – قسمت بیست و ششم
یاد حرف های امیر یغمایی افتادم.پدر ایشان عضو شورای ملی مقاومت است. امیر یغمایی و مادرش را بردند به سالن میله ای. ماجرا را امیر در کمپ امریکا برایم تعریف کرد. امیر گفت: فرماندهان مجاهدین من و مادرم را روزی به سالن میله ای بردند بعد به مادرم گفتند که تف کن تو صورت امیر و بگو این بچه من نیست.!! شما ببینید وقاحت و بیشرمی مسئولین سازمان را که مادری را وادار می کنند تا بر روی فرزندش تف کند!!
از تاورنی تا اشرف تناقض از حرف تا عمل
خانم رجوی لطفا برای یک بار هم که شده یک لحظه با خودتان صادق باشید وبگویید وقتی که در میتینگ تاورنی دم از آزادی میزدی دچارتناقض ولحظه نشدی که وقتی نیروهای تحت اسارت شما در پادگان اشرف سخنان شما را درباره آزادی میشنوند وبعد روی خودشان ببرند وبه ریش شما ببخشید به آن چهره هزاران بار رنگ و لعاب شده شما میخندند که کدام آزادی؟خانم رجوی منظورتان از آزادی یعنی شرکت در شوهای تلویزیونی واظهار ندامت و پذیرش مارک مزدوری رژیم ایران وبعد اسارت در زندانهای بنگالستان وعسکری زاده است؟
و مردگان قلعه رجوی
به خیل ستون های سنگی ردیف شده مزار اشرف که نگاه می کنی، می توانی اسیران و بردگانی را بیاد بیاوری، که چون بردگان فراعنه نقشی این همانی در شکل دادن و ساختن اهرام شهوت و قدرت و غرور برای رجوی بازی می کنند. با این تفاوت که رجوی بر خلاف نیاکان خود از جنازه بردگان اش معابد تازه ای برای تحمیق و فریبکاری می سازد. او بجای قرار دادن قربانیان اش در لای ستون ها، آنها را به اسباب پرستش خود تبدیل می کند. مرگ امثال رحیمی ها از این منظر کاملا تراژیک و متفاوت است.
مجاهدین از دیدگاه محمود دشتستانی؛ عضو جداشده از این فرقه – قسمت چهارم
در اواسـط سـال 82 کـه بحث خلع سلاح پیش آمد به تنها چیزی که فکر می کردیم این بود که چه بلائی سرمان خواهد آمد زیرا که یک تناقض بین کلمه ی ارتش و عدم وجود سلاح وجود داشت که این تناقض بدون پاسخ مانده است. خلاصه اینکه سلاح ها را دادیم ولی کمبودش هر روز در بحث ها و نشست ها احسـاس می شـد.
خبر فوری از قلعه اشرف
روز پنجشنبه 17 تیر ساعت 30/10 به وقت بغداد از طریق خانواده ها با خبر شدیم که یکی از اسیران در بند فرقه رجوی به سمت خانواده های چشم انتظار در حال فرار بوده و برای خلاصی از زندان رجوی با دست تکان دادن برای خانواده ها از آنها کمک می خواست تا او را از آنجا نجات دهند. وقتی این فرد بخت برگشته در وسط جاده به سمت خانواده ها در حال دویدن بود فردی به نام کاک عادل (سید سادات دربند) از پشت درختی در آمده و فرد مذکور را دستگیر می کند و بلافاصله 50 نفر از لای درخت ها در آمده و فرد دستگیر شده را زیر کتک می گیرند
حسین رحیمی رفت، تا دیر نشده دیگران را دریابیم
حسین رحیمی بنابر گفته نفرات نزدیک به رجوی، در سالهای بعد از ابتلاء به سرطان بارها خواستار بازگشت به فرانسه گردید تا بتواند به مداوای خود بپردازد ولی رجوی با توجه به سابقه حسین رحیمی در سالهای آخر و شک در مورد احتمال فرار وی در صورت خروج از اشرف، تا زمان مرگ حسین رحیمی با این خواسته موافقت ننمود. رجوی در ضمن در این سالها انبوهی اعترافات ویدئویی و دست نوشته و اعتراف از”مهرداد” را برای روز مبادا ذخیره کرد.
گزارش فرار ناموفق یکی از اعضای گرفتار در فرقه رجوی از پادگان اشرف
حوالی 10 صبح روز پنجشنبه 17 تیر ماه 1389 تعدادی از خانواده ها متوجه شدند که یکی از افراد داخل پادگان در حال فرار بوده و به سمت خانواده ها می دود. آنان سریعا خانم عبداللهی را از این امر مطلع می نمایند. وی به خانواده ها میگوید که شلوغ نکنند تا قبل از اینکه وی بتواند خارج شود کسی متوجه نشود. اما در همین حال برخی از افراد حفاظت داخل اشرف متوجه شده و جلوی فرد فراری را قبل از اینکه بتواند به درب اصلی برسد سد نموده و او را دستگیر میکنند.
نامه خانواده های متحصن در برابر پادگان اشرف به نخست وزیر عراق
لازم به تذکر است که پس از فرار چند تن از اعضای این فرقه در ماههای گذشته تدابیر شدید امنیتی در کل کمپ اشرف به اجرا در آمده که شامل قرار دادن سیم خاردارهای بلند و طولانی، دوربین های مدار بسته که رفت و آمد ها را کنترل می کند و جلوگیری از حضور افراد عادی فرقه در خیابانهای اصلی کمپ برای کارهای خدماتی می باشد به شکلی که اعضا در حصار چند لایه زندانی شده اند و امکان فرار اعضا را به صفر رسانده اند
مصاحبه با آقای ایوب کردرستمی در حاشیه سمینار پاریس
الان شرایط عراق واقعا شرایط پیچیده ای است اونا اصلا امکانات دسترسی به بیرون و دسترسی به تلویزیون رادیو هیچی ندارند و اونجا در حالت زندان در زندان آقای رجوی بسر می برند و یک زندانی که هیچ رابطه ای با بیرون نداره اصلا نمی دونند اینها بیست سال است از جامعه کشورهای بیرون اصلا فاصله دارند و هیچ اطلاعی ندارند که جامعه بیرون اصلا می توانند زندگی کنند راحت می توانند بروند هر جا که دلشون خواست زندگی عادی شون را بگذرانند اونا واقعا در زندانند
زندگی آزاد و به دور از سران فرقه رجوی
بدور از سران ظلم ستیز سازمان، و بدون اجازه تشکیلاتی با تعدادی از دوستان بازگشتی بنام طه حسینی، سعید فیروزی، فاضل فرهادی، فواد بصری جلسه ای صمیمی در دفتر انجمن نجات اراک برگزار شد. کسانی که در فرقه مخرب رجوی مجاز نبودند دو نفره با یکدیگرگفتگو کنند الان آزاد دور هم جمع شده بودند و با هم محفل می زنند و گذشته های تلخی که در فرقه رجوی داشتند را برای یکدیگر تعریف می کنند.
بهره برداری مجاهدین از یک زندانی فریب خورده با مظلوم نمایی ابلهانه
ولیکن سوال دراین است که چگونه است که سازمان توقع دارد سعید ماسوری که بقول خودش صرفا به اتهام ارتباط وهمکاری با همین سازمان به زندان افتاده وازحکم اعدام به حبس ابد تقلیل یافته بایستی از امتیاز مرخصی برخوردار باشد اما اسرای اشرف که روزگاری به هرنحوی که خود جای تامل دارد به گروگان گرفته شدند حق ندارند که دردرون مناسبات لحظاتی با خود خلوت کنند
جام جهانی فوتبال و خاطره هایی از درون فرقه رجوی
گفتم فضا باز شده و دیگر مشکلی نیست من هم نتایج را زدم خب من قبلا فوتبالیست بودم. گفتند باید بری عادی گریت را بخوانی این فوتبال را که ما نشان میدهیم برای افراد پایین است نه مسئولین سازمان گفتم خواهر… مگر ما آدم نیستیم و دل نداریم این که دیگر نه ج هست و نه ف ورزش است. اما قبول نکردند و گفتند مسابقه ایران و امریکا را هم به دلیل اینکه کار سیاسی سازمان بود نشان دادیم! بله این شد که ما جزو مخالفین در لیست سیاه قرار گرفتیم.