گفتگو با آقای نصیر حیدری عضو سابق مجاهدین و ارتش آزادیبخش ـ قسمت هفتم
انتخابات در درون تشکیلات سازمان همیشه صوری و غیر واقعی بود به نظرم در مورد انتخاب صدیقه حسینی در آن شرایط خاص که سازمان خلع سلاح شده بود و از سوی اتحادیه اروپا، امریکا و کشورهایی نظیر کانادا یک گروه تروریست قلمداد می شد سازمان سعی داشت از زیر فشار خارج گردد. خوب برای همه ما که در اشرف حضور داشتیـم و از نزدیـک مناسبـات سازمـان و شـگردهـای آن را می دانستیم معلوم بود قبلا مسئول اول سازمان انتخاب شده است به دلیل اینکه رهبران رده بالا همیشه افراد مسئول را انتخاب می کردند
سخنان آقای آنتوان گسلر نویسنده و پژوهشگر سوئیسی در سمینار پاریس ـ قسمت دوم
مجاهدین از زوریخ با من تماس گرفتند که به من توضیح بدهند سازمان مجاهدین چیز خوبی است. اون موقع هم روی این بخش کار می کند که کدام سازمانها در کدام کشورها برای آزادی کار می کنند، در رابطه با همه کشورها نه فقط ایران. سعی می کردند به من توضیح بدهند که مجاهدین مثل ملت ایران است ولی می فهمیدم که نه اصلا فرق می کنه ایدئولوژیهاشون. در سال 1990 چند تا مقاله نوشتم روی موضوع مجاهدین بعد دیدند خوب ننوشتم آنها سعی کردند کارت خبرنگاری من را بگیرند ولی نتوانستند هر چی بیشتر اذیتم می کردند من بیشتر می خواستم بفهمم چرا؟
مجاهدین از دیدگاه محمود دشتستانی؛ عضو جداشده از این فرقه – قسمت سوم
در سال 73 با انتصاب مریم رجوی به عنوان رئیس جمهور موقت انقلاب، اردوگاه شکل دیگری به خودش گرفت. نهادی را تشکیل دادند به عنوان شورای رهبری. این شورای رهبری متشکل بود از بنیادترین کادرهای زنان که می گفتند صلاحیت خودشان را به اثبات رسانده اند. البته در سرسپاری و تهی شدن از همه چیز خودشان و البته لگد زدن به کادرهای پائین تر. به همین دلیل همه مسئولین اجرائی، تشکیلاتی و ایدئولوژیک لایه های پائین تر را زنان تشکیل می دادند.
نامه سرگشاده خانواده های مستقر در خارج از قرارگاه فرقه ای اشرف به مریم رجوی
خانم مریم رجوی آیا شایسته نبود تا به پاس سالها خدماتی که فرزندان و بستگان و عزیزانمان به اجبار در خدمت سازمان مجاهدین خلق در قرارگاه اشرف به انجام رساندند و جوانی خود را در این راه به هدر دادند، پس از شعارهای آزادی و دمکراسی که دراین جشن و سرور نطق کردید برای حاضرین درخصوص قوانین حاکم بر روابط درونی قرارگاه اشرف سخن می گفتید
رجوی اسیران اشرف را مجبور به حمله به خانواده های خود می کند
بدنبال افشاگری های اعضای رها شده و خانواده های دردمند اعضای گرفتار در فرقه رجوی درجمع خبرنگاران و شیوخ طوائف و مقامات عراقی در خارج از قرارگاه اشرف و همچنین بعد از برگزاری کنفرانس پاریس به حمایت از خانواده ها و خصوصا صحبت های خانم بتول سلطانی عضو سابق شورای رهبری فرفه، روز پنج شنبه از ساعت 11.30 به وقت بغداد تعدادی از عناصر مغزشوئی شده فرقه رجوی با استفاده از بلندگو های بسیار قوی در مقابل خانواده ها قرار گرفته و اقدام به تهدید و فحاشی نمودند.
مصاحبه با آقای علمدار شایگان از آخرین اعضاء جدا شده از مجاهدین
از زمانی که از سازمان خارج شده ام فهمیده ام که طی این سالیان سازمان حتی یک حرف راست به نیروهای خودش نزده است. دروغ جزء جداناشدنی فرقه رجوی است. رجوی هر چه می گوید دروغ است و جز شیادی و حقه بازی کار دیگری بلد نیست. کسانی که در اشرف مانده اند تماما بر پایه دروغ های رجوی و مسئولین سازمان مانده اند. آنها هیچ ایده ای از دنیای خارج از اشرف ندارند. سازمان اجازه هیچگونه ارتباط با بیرون را نمیدهد. اجازه ارتباط به هیچکس بخصوص اعضای خانواده داده نمیشود.
بیانیه آقای اکبر زاده از خانواده اسرای اشرف
حال من همراه با صدها خانواده اعم از پدران و مادران پیر و سالخورده و برادران و خواهران در انتظار دیدار و ملاقات عزیزانمان در یک فضای آزاد و بدون حضور فرماندهان خارج از چهارچوب سرکروبگرانه تشکیلاتی در این اسارتگاه هستم و از شما عزیزان که همواره ما خانواده ها را با پیامهای بسیار با ارزش خود امیدوارکرده و پنجره هایی گشوده به تابش نور به غارمتروک اشرف برای آگاهی کامل فرزندانمان که هنوزدر چنگال این دیوصفتان گرفتار هستند و با این اقدام جدید که صدای این پدران و مادران سالخورده که سالها موفق به دیدار فرزندان اسیر خود نگردیده اند، صدا و درخواستهای انسانی که حداقل حقوق تعریف شده اسیران وخانواده های آنهاست به گوش مجامع بین المللی برسانید و از همه آنها استمداد کمک داریم.
پیام محمد کرمی به اعضای اسیر در اشرف
بچه ها دنیا همان چهار دیواری اشرف که سالیان است در این حصار اسیر شده اید نیست. شما الان مانند احزاب کهف درغار هستید و از تمام دنیا بی خبر در سازمان هم بجز اخبار دروغ چیزی نمی شنوید. دوستانی که به طور قاچاق رادیو گوش می کنند می توانند بر این موضوع شهادت بدهند. در این دنیا خیلی چیز های قشنگی وجود دارد عشق، محبت، صفا و صمیمیت، زندگی،خانواده، پدر و مادر…. بر خلاف سازمان که فقط کینه و نفرت بر علیه هم گزارش دادن است.
مجاهدین از دیدگاه محمود دشتستانی؛ عضو جداشده از این فرقه – قسمت دوم
نشست های بزرگ تر گاهاً تا هفته ای 100 ساعت طول می کشید. در این 100 ساعت به جز وعده وعید براندازی و این که شما ایران آینده هستید و شما در راه امام زمان قدم برمی دارید و مردم ایران منتظر شما هستنـد آن هـم بـا رنگ و لعـاب های خاص خودشان بحث دیگری نمی شود. اگر کسی بگوید قصد رفتن دارم با او صحبـت می شود یـا مسئولین بالا با او صحبت می کنند که ذهن او را بچرخاند یا در جمع دوستان و رفقای قدیمی اش آورده و جمـع را وادار می کنند تا در رابطه با رفتن او حرف بزنند و نظر او را بچرخانند.
برای روح مادرم…
به بیست و پنج سال قبل بر می گردم. به زمانی که شوری در سر داشتم و دل در گرو آینده ای سرشار از امید. و دست به تمنای دعای مادری که هر روز و شب بعد از نماز مرا نثار می کرد. به عشقی که از آنها در دل و یاد داشتم. و دست آخر به یکی از روزهای نسبتا سرد اسفند ماه 1364. و آخرین هدیه ای که به مادر دادم، تمثالی از حضرت علی که با کمک پدر برای او تهیه کرده بودم. و بعد از آن هیچ چیز به خاطر ندارم. حالا بعد از این همه سال شاهد حضور مادرانی هستم که به امید دیدن فرزندان شان در چند صدمتری من لحظه شماری می کنند
خاطرات قادر رحمانی عضو سابق ارتش آزادیبخش و مجاهدین – قسمت سوم
در حین آموزش نظامی و ایدئولوژیک انگار آسمان دهن باز کرد و معجزه ای خواهد شد؟ مسئولین به ما گفتند بچه ها بیائید انقلاب شده یک بحث جدید داریم خیلی هم تاخیر کردیــم ما باید این انقلاب(ایـدئولوژیک)را نیـز مـی انداختیم روی انقلاب 64. فیلمی برایمان گذاشتند مسعود در حال سخنرانی بود. از این پس مریم مسئول اول و هر مجاهدی باید از خودش بپرسد چرا مریم؟ من که چیز زیادی نمی فهمیدم ابتدا به بحث امام زمان گوش دادیم این بحث به حدی بی پایه و اساس بود که باید اعتراف کنم کسی چیزی از آن نفهمید استنباط اغلب نفرات این بود، رهبر عقیدتی می خواهد از نام امام زمان سوء استفاده کند ولی جوهره حرف چیست؟
مجاهدین از دیدگاه محمود دشتستانی؛ عضو جداشده از این فرقه – قسمت اول
اگر اشرف جابجا شود و یا اعضای آن گروه به کشور دیگر جابجا شوند، چیزی از تشکیلات باقی نمی ماند و حدود 50 و 60 درصد آن ها رفتن پی زندگی و خانواده شان را در ماندن در یک مسیـر بی هدف و نافرجام را ترجیح می دهند. البته این یک بحث توی هوا نیست و واقعیتی امکان ناپذیر در شرایط عینی و ذهنی تک تک اعضا از یک طرف و یک واقعیت سیاسی از طرف دیگر است. زیرا که هم اکنون به این لحاظ سرکردگان آن ها در یک منگنه سیاسی و بین المللی قراردارند.