شنبه, ۱۵ آذر , ۱۴۰۴
برده داری نوین در فرقه رجوی 16 فروردین 1391

برده داری نوین در فرقه رجوی

رهبران فرقه ها همچون” رجوی” ادعا می کنند دارای مسئولیت خاصی در زندگی بوده و مسلح به دانش ویژه ای هستند. اغلب حراف و جذاب نیز هستند، رهبران فرقه ها تمایلی به اعمال اراده و تسلط بر دیگران دارند، جذبه و نفوذ خاصی در کلامشان وجود دارد! رهبران فرقه دست خود را روی مشکلات واقعی جامعه می گذارند و جوان با باور به این مشکل به فرقه می پیوندد. رهبران فرقه تمرکز را بر عشق، فداکاری و وفاداری به خود بنا می کنند.

اعضای پادگان اشرف، از حقوق اولیه خود نیز بی اطلاعند! 15 فروردین 1391

اعضای پادگان اشرف، از حقوق اولیه خود نیز بی اطلاعند!

نمایندگان سازمان ملل که وظیفه بررسی پرونده اعضای مجاهدین در عراق را برای پذیرش پناهندگی به عهده دارند، بزرگترین چالش پیش رو را بی اطلاعی این افراد از حقوق اولیه خود می دانند. بر پایه این خبر هر چند مراحل بررسی درخواست پناهندگی این افراد هنوز آغاز نشده اما گفتگوهای پراکنده نمایندگان سازمان ملل با اعضای مجاهدین نشان می دهد که ماحصل سه دهه القائات ذهنی سرکردگان این گروه و زندگی در زندان اشرف باعث شده که این افراد از کلیه قوانین و مناسبات عرف بین المللی از جمله قوانین مربوط به پناهندگی و حقوق انسانی خود بی اطلاع باشند.

میزگرد بررسی نقض حقوق بشر در فرقه ی رجوی – قسمت سی و پنج 28 اسفند 1390

میزگرد بررسی نقض حقوق بشر در فرقه ی رجوی – قسمت سی و پنج

بچه ها به من گفتند فریب محدثین را خوردند به عنوان اینکه مهمان مادران یا پدرانشان هستند به عراق آمدند در حالی که سازمان قصد داشت برای همیشه ما در عراق بمانیم حتی در ارتش آزادیبخش هم اجازه نمی دهند تا هرگاه خواستیم مادر یا پدرمان را ببینیم حال به ما می گویند باید برای همیشه در عراق بمانید و حق خروج از قرارگاه را ندارید دیگر خارجه دوستی نداریم، زندگی طلبی نداریم و از این جور شعر و قصه ها برای ما تعریف می کنند!!؟

گفتگو با آقای سیروس غضنفری در باره سازمان مجاهدین – قسمت چهاردهم 26 اسفند 1390

گفتگو با آقای سیروس غضنفری در باره سازمان مجاهدین – قسمت چهاردهم

بند”ب” یعنی دیدن عنصر زن در حریم رهبری، عکس این هم به مردها صدق می کرد. در این مرحله هر کس، هر شخصی را چه ایرانی، چه خارجی، باید در حریم رهبری می دید و این اوج زیاده طلبی یا همان مسند نشینی مسعود را می رساند که می خواست از این طریق نقطه ضعفهای هر فرد را پیدا کند و سپس روی آن کار کند تا بتواند بر نیروهایش مسلط شود و تحت سیطره خود در آورد و اینجا با دادن و گرفتن رده تشکیلاتی تعادل فکری نفرات را از بین ببرد و از این طریق بتواند اهداف خودش را به نفرات تحمیل کند

گفتگو در باره طلاق های اجباری و سرکوب امیال جنسی در مناسبات مجاهدین ـ قسمت اول 25 اسفند 1390

گفتگو در باره طلاق های اجباری و سرکوب امیال جنسی در مناسبات مجاهدین ـ قسمت اول

ابتدا می خواستم از دید علمی صرف به بررسی آنچه که به عنوان رفع تضاد جنسی و تحت واژه انقلاب ایدئولوژیک رهبران مجاهدین راه انداخته اند، بپردازم اما دیدم فاجعه ای که در جریان است و آنچه بر سر انسانهایی که تحت هر عنوانی در این تشکل و گروه هستند بوجود آمده است چنان احساسات انسانی مرا برانگیخته است که نمی توانم فقط در قالب یک بحث و تحلیل علمی بدان بپردازم و سخن بگویم. ابتدا باید از عمیق ترین حس خود فریاد بزنم واعتراف کنم آنچه که رهبر مجاهدین آقای رجوی بر سر هموطنان من آورده است آنقدر بیرحمانه و فجیع بوده که اطلاق نام هموطن را بر وی ممنوع می کند

همسر علی ابراهیمی از احساساتش می گوید 18 اسفند 1390

همسر علی ابراهیمی از احساساتش می گوید

آقای رجوی سوال همسر علی این بود که چرا علی به ملاقات نیامد و چه چیز او را اینطور بی احساس کرده که عشقش و دوستش را ملاقات نکرد ولی آقای رجوی سوال من این است آیا ایدئولوژی شما اینطور انسانی به بار می آورد و همه را بی احساس می کند یا جبر و ترسی که شما در تشکیلات به وجود آورده اید؟ باید که جوابی برای همسر علی و علی های دیگر داشته باشید و جواب او را بدهید و او را از این رنجش آزاد کنید.

گفتگو با عین الله شعبانی از رها شده های اخیر فرقه رجوی – قسمت دوم 29 دی 1390

گفتگو با عین الله شعبانی از رها شده های اخیر فرقه رجوی – قسمت دوم

اندک اندک مسئله خروج مجاهدین از عراق پیش آمد که رجوی باز هم سعی داشت با فریبکاری این مسئله را طرح کند که چون از زمان صدام در آنجا بودیم پناهنده محسوب می شویم پس دولت مالکی که بعدا سرکار آمد نمی تواند مانع ما شود و ما را اخراج کند و همین امر باعث درگیری با نیروهای عراق در سال 88 شد که باعث کشته شدن چندین نفر از سازمان شد.البته در همان موقع رجوی برای مشخص کردن افراد مسئله دار نشستی با افراد گذاشت که در آن تریبون آزاد بود و گذاشت تا افراد خواسته و مسائل خود را آزادانه مطرح کنند.

از جان رجوی چه میخواهیم؟ 22 دی 1390

از جان رجوی چه میخواهیم؟

وقتی تعداد کثیری که توانسته اند از اشرف فرار کنند همگی یک مطلب را میگویند و همگی بر بسیاری حقایق که در استانداردهای جهانی امروزی نقض فاحش اولیه ترین حقوق انسانی تعریف میگردد صحه میگذارند، باید پذیرفت که موضوع حداقل ارزش رسیدگی و دخالت سازمان های بین المللی حقوق بشری را دارد و نمیتوان صرفا آنرا به پارامتر های دیگر، از جمله مسائل سیاسی، مشروط کرده و از روی آن گذشت.

نامه سرگشاده خانم سلطانی به نهادهای بین المللی و مدافع حقوق بشر 22 دی 1390

نامه سرگشاده خانم سلطانی به نهادهای بین المللی و مدافع حقوق بشر

من باشناختی که از نوع تفکرات سران اینفرقه دارم مطمئن هستم آنها برای ایجاد اختلال درروند طرح سازمان ملل درخواست هایی را مطرح می کنند که هیچ گونه قرابتی با معیارها وقوانین پناهجویی ندارد بنابراین به شما هشدار می دهم هرگز درمقابل خواست سران اینفرقه کوتاه نیائید و طرح آزادسازی این اسیران و گروگان ها را به اجرا گذارید و به هیچ عنوان قبول نکنید که سازمان نماینده یا سخنگو معرفی کند

نعل وارونه رجوی در مورد خانواده ها 22 دی 1390

نعل وارونه رجوی در مورد خانواده ها

امروز شیادی رجوی برای خانواده ها بیشتر از هر کس و جریان دیگری روشن گشته است آنها که خود در دو سال گذشته در صحنه بودند می دیدند وقتی که در اطراف سیاج عزیزان خود را شناسایی می کردند و آنان را صدا می زدند چگونه مسئولین فرقه آنها را از محل دور می کردند تا مبادا تحت تاثیر رابطه عاطفی و خانواد گی قرار گیرند و راه فرار را در پیش بگیرند. در این مدت بیش از همه برای خانواده ها مسجل گشته است که چرا رجوی حاضر به حتی یک لحظه دیدار و ملاقات اعضای فرقه با خانواده ها نمی باشد

گفتگو با آقای سیروس غضنفری در باره سازمان مجاهدین – قسمت سیزدهم 15 دی 1390

گفتگو با آقای سیروس غضنفری در باره سازمان مجاهدین – قسمت سیزدهم

رجوی طی نشست هایی ادعا کرد علت شکستها مهر شما زنان و مردان بهم بوده و از من رهبری غافل شده اید پس چاره طلاق شما از همدیگر است. به این خاطر نشست های ازدواج و طلاق شروع شد و سازمان در سال 69 استارت طرح و اجرای بند الف از انقلاب ایدئولوژیک درون سازمانی را زد تا جلو ریزش گرفته شود و درب اشرف برای خروج نفرات بسته شود.

تقدیم به اسرای قرارگاه اشرف 13 دی 1390

تقدیم به اسرای قرارگاه اشرف

اینجا شهر غریبی است. آدم هایش هم غریبند. آنها مدام راه میروند، کار میکنند و البته حرف هم میزنند و اگر لازم باشد خود را”شهید” هم میکنند. البته آنها را خیلی وقت است که کشته اند ولی این را کسی به آنها نگفته است. آنها هر روز و هر ساعت کلامی را به زبان می رانند، شاید ترانه ای را زمزمه کنند، فریاد برآورند، ولی اینها گواه درونشان نیست.

blank
blank
blank