کدام خانواده خوشایند مجاهدین است؟
در قاموس ایدئولوژیک مجاهدین،خانواده هایی مورد احترام و پذیرش هستند که بتوانند هستی و تمامیت خود را برای رهبری مسعود و مریم رجوی فدا کنند.هر یک خود ظواهری از مریم شده وزن و فرزند و خانواده خود را برای سربازی اجباری به پادگان اشرف یا نزد مجاهدین در اروپا بفرستند تا زیر پرچم مجاهدین با جمهوری اسلامی برزمند.
مصاحبه سایت ایران قلم با خانم بتول سلطانی ـ قسمت دهم
آقای مسعود رجوی ترجیح داده در حالیکه هنوز چند هفته به روزجهانی کارگر باقی مانده، اطلاعیه ای در حمایت از کارگران بنام سازمان مجاهدین خلق منتشر کند. آیا به نظر شما سازمانی که اعضایش را که بیش از بیست سال در این سازمان شبانه روزی از دل و جان کار می کردند، بعد از این مدت نه تنها حق و حقوق مادی آنها را حتی به عنوان یک کارگر نپرداخت بلکه به زندان و تبعیدگاه فرستاد، می توان مدافع کارگر نامید؟
آقای محمدی: رجویها به دروغ به پسرم گفته اند که پدرت فوت نموده است
آقای محمدی در رابطه با دروغ های مسئولین فرقه و دست به سر کردن افراد اعلام داشت وقتی در سال 82 به دنبال پسرم در اشرف رفتم متوجه شدم که آنها به دروغ به پسرم گفته اند که پدرت فوت نموده است و وقتی او و سایرین از حضورم در اشرف مطلع شدند مبهوت و متعجب بودند و در آنجا بود که به یکی از مسئولین زن سازمان که از بستگان می باشد گفتم« پسرم را آزاد کنید تا با من به ایران برگردد »گفت شما بروید ما سه ماه دیگر به ایران می آییم!!!
ازدواج های اجباری آن روی سکه طلاق های اجباری
ظلم و ستم مضاعفی که در مورد زنان در سازمان مجاهدین در پروسه” ازدواج های اجباری” شده است، کمتر از طلاق های اجباری نیست. واقعا آنچه که به اسم آزادی و رهایی و مبارزه برای آزادی و القابی از این دست بر سر زنان در درون فرقه مجاهدین رفته است جای واقعا حسابرسی در یک دادگاه بین المللی از شخص مسعود رجوی دارد.
مجاهدین خلق: ایدئولوژی علیه ایدئولوژی – قسمت دوم
ایدئولوژی مطلق گرای مجاهدین خلق به جامعه ای ضد عقل، بدون تنوع اندیشه و شخصیت گرا انجامیده است. آنچه باعث خشونت و استبداد از سوی ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق می شود، ریشه در تبیین نوع رابطه میان ایدئولوژی و انسان دارد. ایدئولوژی بسته مجاهدین انسان را برای ایدئولوژی خود می خواهد و بر اساس همین اصل، در عمل اجتماعی و سیاسی خویش، مشروعیتی غیردمکراتیک برای خود قائل می شود که در رابطه با مسئله « قدرت » و ساختار سیاسی آن نیز کاملاً نمود دارد.
نقابی که مریم رجوی بر چهره می زند
چگونه جناب عالی دمکراسی ماندگار را برای ایران تضمین می کنید در حالی که اعضای سازمان خود شما همه مجبور هستند حجاب داشته باشند و حتی یونیفرم نظامی بپوشند. بله بگذارید خود انتخاب کنند که چه بپوشند و چه نپوشند. چنانچه عکس ها، گزارش ها و شهادت های اعضای جدا شده نشان می دهند، هیچ زنی در قرارگاه اشرف اجازه ندارد عادی ترین پوشش یک زن را داشته باشد.
زنان در سازمان مجاهدین خلق چگونه روزگار می گذرانند
مسعود رجوی رهبر فرقه مجاهدین در ادامه فعالیت های تروریستی خود در ایران وعراق، با سوء استفاده وتبلیغات فریبنده، برای پیشبرد اهداف شیطانی خود صدها زن ایرانی را بدام انداخته، این زنان بر اساس آموزش های روانشناختی، مراحل شستشوی مغزی را گذرانده وبدون چون و چرا مانند کنیزان و بردگان مسخ شده رجوی در قلعه اشرف ودیگر زندان های فرقه بسر می برند.سالهاست که رجوی از زنان برای جلوگیری از ریزش نیروها استفاده می کند، زنان جدا شده با افشاگری های خود به موارد فاحش نقض حقوق زنان توسط رجوی اشاره کرده و گواه داده اند.
آزادی از دیدگاه مریم رجوی
چگونه خانم رجوی از نهادینه کردن آزادی صحبت می کند در حالی که خودش قادر نیست کمترین آزادی و حقوق بشر را در سازمان خود به عنـوان نمونه ای کوچک از ملت ایران، نهادینه کند؟ چه نوع آزادی مد نظر مریم رجوی است؟ در حالی که هیچ گونه آزادی (اعم از آزادی بیان، اندیشه و تصمیم گیری) در فرقه مجاهدین وجود ندارد. اعضاء حتی آزاد نیستند که با خانواده خود زندگی کنند، با آن ها تماس بگیرند یا دیدار کنند.
مجاهدین و نمایشگاه دانشگاه آزاد وسراسری تبریز
تما شا کننده ها به صحنه دیگر وارد می شوند و من به یاد پدر یعقوب هستم. مجدداً یک مرتبه سکوت برپا شد آنجا در آوردن رحم زنان، آیا می شود تصور کرد که سازمان که خود را مدافع حقوق مردم ایران می نامد با نیروهای خود چنین کند سوالها شروع شد واقعاً اینطور است، بلی زنان ستم دیده که به خاطر اینکه انقلابی باشند امروز در فرقه قربانی اعتماد خود هستند. وقتی که مسعود می گوید زن مجاهد خلق باید پا در جای پای مریم بگذارد و به نقطه اوج برسد
میزگرد نقد مناسبات حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت سی و پنجم
در نشست جمعی معصومه ملک محمدی یا رقیه عباسی یا پروین صفایی یا فهیمه در جمع افراد حاضر می شدند کنار ما می نشستند و فردی را در جمع نشانمان می دادند و می پرسیدند چه کسی انتقاد به این فرد دارد؟ معمولا اغلب افراد برای انتقاد دست بلند می کردند کسی جرات نمی کرد دست خود را بلند نکند. که در غیر این صورت به ما می گفتند: این کسی که مایل نیست انتقاد کند تافته جدا بافته میان مجاهدین شده است و زیر تیغ می رفت
درد دل حمید حاجی پور عضو جداشده مجاهدین
یکی از نکاتی که سازمان در جریان جنگ امریکا و عراق با آن درگیر بود بحث خانواده ها بود که از ایران برای دیدار فرزندان خود به عراق و به پادگان اشرف می آمدند. سال 82 که اولین دیدار را با خانواده ام بعد از 15 سال داشتم سازمان 2 ساعت برایمان جلسه توجیهی گذاشت و خط و خطوط مشخص کرد که خانواده ها را تحویل نگیریم چونکه ازنظر افکار پست رجوی خانواده بمثابه کانون فساد تلقی میشد
گفتگو با خانم فاطمه امیری – قسمت ششم
که خانواده ها سالهاست امکان ملاقات فرزندان و عزیزان خود را در اشرف نداشتند. زیرا مسئولین مجاهدین این اجازه را به ما خانواده ها نمی دهند. تاکنون تماس تلفنی و ملاقات حضوری با عزیزانمان در اشرف نداشتیم. بالاخره همه خانواده ها چند سالی است که فرزندانشان را ندیده اند. من اطمینان دارم اگر خانواده ها بتوانند با عزیزانشان ملاقات کنند و به آنها امید بدهند و از فضای ایران صحبت کنند و واقعیت را به آنها بگویند و اینکه دولت ایران با افراد بازگشتی در نهایت مهربانی و ملاطفت رفتار می کند.