پیام تسلیت انجمن نجات به خانواده ارمکان
آقای محمد ارمکان پدر محترم آقای قادر ارمکان (از اعضای تحت اسارت فرقه رجوی مستقر در کمپ لیبرتی) به علت بیماری جان به جان آفرین تسلیم کرد. ایشان سالها در انتظار دیدار فرزندش بود که متاسفانه سران مجاهدین هرگز به خواسته مشروع و قانونی ایشان توجهی نکردند.اعضای انجمن نجات ضمن همدردی مصیبت وارده را به آقای قادر ارمکان و خانواده محترم ایشان تسلیت گفته و از خدای مهربان طلب آمرزش و شادی روح آن مرحوم را مسئلت دارد.
حمایت انجمن نجات از خانواده ها برای ملاقات با فرزندانشان
امکان تماس تلفنی و نامه نگاری برای افراد مستقر در کمپ برای ارتباط با خانواده هایشان باید در اسرع وقت ایجاد شود. بعضی از آنها نزدیک به 30 سال است که با خانواده خود تماسی نداشته اند و سازمان آنها را از انجام این کار منع کرده است. در کجای دنیا و کدام زندان خانواده نمی تواند با فرزند و بستگانش ملاقات داشته باشد؟ ما خواهان بازگشت فرزندانمان به آغوش پر از مهر و محبت خانواده هستیم
همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظار – قسمت دوم
آقای پوراحمد ضمن سلام وخیرمقدم وخوش آمدگویی حضور سبز خانواده های اعضای نگون بخت فرقه رجوی دراین همایش با شکوه وهدفمند درراستای رهایی فرزندان آنان ازجهنم تشکیلات مافیایی رجوی اظهارداشتند: شخصا درمقابل اراده قوی وتحسین برانگیز و رجوی ستیز شما خانواده های دردمند تالش سر تعظیم فرود می آورم و از زحمات شمایان درنبرد دو و نیم ساله تان درمقابل کمپ اشرف و تحصن افتخار آفرینتان برای رهایی عزیزانتان از چنگال رجوی که تحسین جهانیان را برانگیخت
همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظار
روزچهارشنبه مورخه 28 / 4 / 1391 شماری ازخانواده های چشم انتظار از شهرستانهای رضوانشهر، تالش، اسالم، ماسال وحومه درهمایشی تحت عنوان” ملاقات درلیبرتی حق مسلم ماست” با حضور اعضای بازگشتی؛ آقایان پوراحمد، داریوش بال افکنده وصادق خاوری شرکت داشته و با امضاء طوماری مصرانه ازدولت عراق و از آقای مارتین کوبلرنماینده سازمان ملل متحد برای رهایی اعضای گرفتار در چنگال اهریمنان رجوی استمداد طلبیدند
سازمانی که به افرادش اعتماد نمی کند، هیچ پایه و اساسی هم ندارد
آقای پایکار که سال هاست پیگیر دیدار با برادرش می باشد خیلی صمیمی به گفتگو با دوستان جدا شده ای که همدردان برادرش بودند نشست و وقتی صحبت از مناسبات فرقه ای و اختناق و سانسور حاکم بر قرارگاه اشرف شد، گفت: « در سال 82 که برای ملاقات برادرم به اشرف رفته بودیم، هنگامی که برادرم را برای ملاقات آوردند، چند نفر دور و بر ما نشسته بودند و حرف های ما را کنترل می کردند.»
خانواده ها مصرانه خواهان ملاقات با فرزندانشان در کمپ موقت ترانزیت هستند
آنان ضمن اعتراض به کارشکنی رجوی دیکتاتور در انتقال همه افراد از اشرف به کمپ جدید از مسئولین حقوق بشری و بین المللی می خواهند تا با سرعت دادن به این نقل و انتقالات زمینه را برای یک ملاقات آزاد و بدون مراقب توسط مسئولین فرقه رجوی فراهم تا فرزندانشان از اسارتگاه جهنمی رجوی ها خارج تا بتوانند تصمیم جدیدی برای باقی مانده عمر و زندگی خود بگیرند.
خانم سکینه حسینی در حسرت دیدار فرزندش در گذشت
با نهایت تاسف و تاثر مطلع شدیم که خانم سکینه حسینی مادر عضو دربند فرقه رجوی”هادی آلفته”، چشم انتظار و با عشق و آرزوی دیدار و به آغوش کشیدن دلبندش دارفانی را وداع کرد و به ابدیت پیوست.مصیبت وارده برای دست اندرکاران انجمن نجات گیلان و خانواده های مرتبط با آن بسیار سخت و جانکاه بود چرا که عزیزی محترم و گرامی از اعضای بسیار فعال انجمن را از دست دادیم و به سوگ نشستیم.
مجاهدین به ملت ایران خیانت کردند و در مقابل سربازان ایرانی ایستادند
به دعوت آقای اکبرنیا برادر اسیر فرقه رجوی علی اصغر اکبرنیا به همراه تعدادی از اعضای جدا شده برای ملاقات به محل کار ایشان در بنگاه معاملات ملکی رفتیم و صمیمانه به گفتگو نشستیم. وقتی صحبت مان به خیانت و وطن فروشی رجوی ها کشید، آقای اکبرنیا در تایید حرف هایمان گفت: ما ایرانی بودیم و حق داشتیم که در مقابل تجاوزات خارجی بجنگیم ولی مجاهدین به ملت ایران خیانت کردند و در مقابل سربازان ایرانی ایستادند.
گفتگو با یکی از خانواده های اعزامی به عراق در استان مرکزی
برای رهبری سازمان و سرانش ماندم چه واژه ای را بکار ببرم یک سری عناصر توجیح شده خود را در پادگان اشرف باقی گذاشته که خانواده ها را لت و پار کنند عناصری که پشت فضای سبز خودشان را مخفی می کنند به محض مشاهده خانواده ها از پشت فضای سبز ظاهر می شوند به خانواده ها و پدر و مادرها با بی رحمی و شقاوت تمام سنگ پرتاب می کنند و فحش می دهند
جلسه صمیمی خانواده های استان مرکزی در دفتر انجمن نجات
در روز 21/3/91 جلسه صمیمی با خانواده های استان مرکزی در دفتر انجمن برگزار شد. خانواده های حاضر در جلسه از اینکه پادگان اشرف در آستانه نابودی است ابراز خوشحالی کردند به این امید که فرزندانشان بعد از چندین سال از چنگال رجوی آزاد شوند. مادران تقی صالح، مصطفی فروغی، پروانه عباسی و سعید عبدی که هر کدام از این مادران چندین سال است که از فرزندان خود محروم بودند در جلسه حاضر بودند در خواست این را داشتند که جهت ملاقات با فرزندانشان به کمپ موقت اعزام شوند.
رجوی پدرم را دق مرگ کرد، خدا او را لعنت کند
خانم حیدرزاده (خواهر پرویز) می گفت « پدرم سه سال پیش آرزو به دل مُرد، رجوی پدرم را دق مرگ کرد. ما دست از تلاش نمی کشیم تا مادرمان، برادرم را ببیند، مادرمان مریض است و ما نگران هستیم».خانم حیدرزاده از ما درخواست داشت که حتما به ملاقات مادرش برویم چرا که او بدلیل بیماری نتوانست از ییلاق به شهر بیاید و می گفت او منتظر دیدار با شماست و می خواهد از زبان شما و خصوصا آقای شعبانی که اخیرا از جهنم اشرف فرار کرده درباره برادرمان حرفی بشنود.
رجوی فاجعه بشریت است
آقای ناصر حسینی مطلق، درون باغ مرکبات خود منتظر ما بود و وقتی به مقصد رسیدیم به استقبالمان آمد. چهره اش شباهت زیادی به برادر اسیرش کاظم داشت. اما حالا او کجا و کاظم کجا؟ یکی در حال کشت و آبادانی در یک منطقه سر سبز و خوش آب و هوا، با یک برنامه ریزی چند ساله و دیگری اسیر در یک بیابان بی آب و علف با سرنوشتی که توسط رجوی های ملعون رقم خورده و اجازه برنامه ریزی، برای چند ساعت خود را نیز ندارد.آقای حسینی بعد از شنیدن آنچه در مناسبات جهنمی فرقه بر اعضای اسیر می گذرد، گفت «ما خانواده ها از این چیزها که شما می گویید خبر نداشتیم و نمی دانیم درون اشرف چه میگذرد. رجوی فاجعه بشریت است، اگر حکومت را می گرفت بدتر از هیتلر می کرد »