خانواده تلاوتی: گروگانها را آزاد کنید
گماشته های رجوی ازاین خانواده زحمتکش گیلک با سنگ وفحش و ناسزا پذیرایی کردند ودلشان را شکستند واجازه ندادند که حتی صدای این مادردردمند به گوش عزیزانش برسد ولیکن این خانواده عزم جزم دارند و براین باورند که گمشده های خویش را بازخواهند یافت و با مراجعه به دفترانجمن خواستند که هرچه سریعتربه کمپ موقت لیبرتی بروند تا درشرایط مساعدی که درآنجا مهیا شده است بتوانند به سران رجوی بگویند که گروگانها را آزاد کنید وهمچنین درپس سالیان مغزشویی ودروغ وفریبکاری تشکیلات رجوی والقائات فکری به اعضای نگون بخت، احمد وامین دریابند که هنوزنقطه امیدی مانده است ومیتوانند به وطن وآغوش خانواده بازگردند.
دو هفته تلاش خستگی ناپذیر خانواده های استان مرکزی در عراق
خانواده های استان مرکزی با عزم جزم و دو هفته تلاش خستگی ناپذیر با فرقه شکست خورده رجوی به سلامت به ایران باز گشتند.ماهیت ضد بشری رهبری فرقه و سرانش آنقدر غلیظ است که خانواده های درد کشیده را دشمن خود محسوب می کنند و توسط عناصر توجیح شده فحش های رکیک به خانواده ها می دهند. در مقابل پادگان اشرف که روزهای آخر عمرش را به پایان می رساند خانواده های استان دست بردار نبودند و شعارشان این بود”تا آزادی فرزندانمان تا به آخر ایستاده ایم”
رنجنامه خانواده عظیم راد محمدعلیزاده پس از بازگشت از اسارتگاه اشرف
رنجنامه خانواده عظیم راد محمدعلیزاده پس از بازگشت از اسارتگاه اشرف
ما به رجوی ها اجازه نمی دهیم از ما خانواده ها سوء استفاده کند
خانم فکریان پس از شنیدن اخبار مربوط به اشرف و انتقال دو سوم افراد اسیر به کمپ موقت ترانزیت، از دردهایی که بر سر خودش و خانواده اش در این سالیان بر اثر اسیر شدن خواهرش در عراق، بر سرشان رفته گفت و در ادامه به رجوی ها لعنت فرستاد که اجازه نمی دهند خواهرش برای رسیدگی به فرزند و نوه بیمارش به ایران بازگشته یا حداقل با آنان تماس بگیرد. او می گفت نوه خواهرش بیمار است و فرقه در حالی که به خواهرش اجازه نداد تا با خانواده تماس بگیرد
دیگه وقتش رسیده حاصل رزم و تلاشمان را درو کنیم
امروزهم باز به اتفاق دخترم به دفترانجمن مراجعه کردیم تا سایر خانواده های متحصن مقابل کمپ اشرف تنها نمانند ولیکن این دفعه مقابل کمپ موقت لیبرتی بست می نشینیم تا عزیزمان را درآغوش بکشیم وبا خود به خانه وکاشانه خود بازگردانیم وازاین حیث وجدانهای بیدار بشری و نهادهای حقوق بشری و خصوصا دولت مردمی عراق را به استمداد می طلبیم. خدایا برچشم انتظاری واضطراب ما خانواده های دردمند پایانی نیست
خانواده رمضانی: زمینه ملاقات با عزیزان مان را در کمپ جدید فراهم کنید
آقای رمضانی که در سال 1390 برای ملاقات و رهایی خواهرش به جلوی درب اشرف مراجعه نمود ولی مسئولین اشرف اجازه ملاقات به او ندادند در این رابطه اظهار داشت با شور و شوق و انگیزه بالا برای ملاقات خواهرم رفتم و همه خانواده نیز خوشحال بودند که بعد از سالها با او ملاقات می کنم و از سلامتی او مطلع می شوم ولی رجوی دیکتاتور این اجازه را نداد وقتی از ماشین پیاده شدم مادرم با شور و شوق پرسید موفق شدی؟ که وقتی جواب منفی گرفت آهی کشید و گفت خدا لعنت کند رجوی ها
استقامت خانواده محمدی برای رهایی فرزندش به ثمر نشست
خانم محمدی که مدتها از فراغ و دوری پسرش از بیماری قلبی رنج می برد سرحالتر از همیشه با ابراز خوشحالی غیر قابل وصف و ضمن قدردانی از افشاگری و کمک افراد بازگشته، از خدای بزرگ می خواست که همه اسرای دست رجوی هر چه زودتر رها شده تا قلب همه پدر و مادر و بستگان چشم انتظار این افراد شاد شود تا درد بی کسی بر دل مسعود و مریم بنشیند. سماجت و اصرار پدر و مادر مجید محمدی برای اعزام به اشرف در دو سال گذشته قابل تحسین بود.
برادرم وصله ناچسبی در درون فرقه رجوی است
ایکاش علی قلیزاده عضو اسیراشرفی میدانست که مادرش درچشم انتظاری با آرزوی در آغوش کشیدنش در یک سانحه رانندگی به ابدیت پیوست وپدرش درحسرت دیدن یار و فرزند دلبندش دوچشم بینایش را از دست داده است ولیکن کماکان با مراجعه به دفترانجمن دنبال فرزندش را میگیرد و با امیدواری تمام تلاش دارد به اتفاق دختران و پسرانش در مقابل کمپ اشرف و لیبرتی به بست بنشیند و برای رهایی علی قلیزاده ازچنگال رجوی از مجامع بین المللی و دیگر نهادهای حقوق بشری و دولت عراق استمداد بطلبد.
تسلیت انجمن نجات به خانواده پور اصغریان
با خبر شدیم که آقای نقی پور اصغریان عموی پوران و یوسف پور اصغریان اسرای جهنم رجوی پس از سالها تلاش برای رهائی شان در چشم انتظاری دارفانی را وداع نمود. دفتر انجمن نجات مازندران به نمایندگی از خانواده بزرگ انجمن نجات این ضایعه را به همسر و فرزندان و خانواده پور اصغریان و بخصوص به این دو اسیر دست رجوی تسلیت عرض نمود و آرزوی رهائی هر چه زودتر آنان از چنگال رجوی های پلید را دارد.
تا رهایی برادر اسیرم از چنگال رجوی، کوتاه نخواهم آمد
سید طاهر محمدزاده از جمله کسانی بود که با تقبل رنج فراوان برای اولین بار با اشتیاق و آرزوی دیدار حضوری با برادر اسیرش سید ولی محمدزاده عازم کمپ اشرف شد و فعالیت چشمگیری داشت تا پیامش را به برادر اسیرش برساند که دروغ های فرقه رجوی را نخورد و خود با یک تصمیم قاطع ازفرقه رجوی کنده شده و نزد نیروهای عراقی محافظ اسرای دربند اشرفی رفته و برای همیشه درکانون گرم و پرمهر خانواده به آرامش برسد.
گفتگوی صمیمی با برادر مصطفی فروغی از اسیران اشرف
من چندین سال است کار برادرم را دنبال می کنم از طرفی مادرم خیلی نگران برادرم است قطع ارتباط و ناپدید شدن او برای من و مادرم باور کردنی نبود. من توانستم از طریق ارگانهای بین المللی ردی از مصطفی بگیرم مصطفی برادرم چندین سال است در فرقه اسیر است تعجب من این جاست که مصطفی اهل سیاست نبود چگونه فریب این ها را خورده و چندین سال است خودش را در این فرقه اسیر کرده
تبریک به مناسبت فرار عبدالحمید رئوفیان
آقای محمدبردی کلوی که عموی عبدالحمید رئوفیان می باشد با حضور در دفتر انجمن نجات از روزها و شبهای سخت و طاقت فرسایی که در پشت مقر رجوی برای لحظه ای دیدار با برادرزاده اش سپری کرده بود می گوید و نیز از زحماتی که تمامی خانواده ها و مسئولین و عزیزانی که از نزدیک برای رهایی او زحمت کشیده اند تشکر نمود و گفت که دست تک تک خانواده ها و دیگر عزیزان را که زحمات زیادی برای رهایی عبدالحمید از چنگال سران جنایتکار فرقه رجوی متحمل شده اند را از دور می بوسم