سه شنبه, ۹ دی , ۱۴۰۴
تخلیه اشرف، تیر خلاص رجویها 03 شهریور 1388

تخلیه اشرف، تیر خلاص رجویها

آقای رجوی نگرانی و ترس شما را از تخلیه اشرف و اصرار زیاد شما برای ماندن در عراق را درک میکنم زیرا ترک اشرف یعنی نابودی تمامی تار و پودهای عنکبوتی که سالیان به دست وپای این نیروها تنیده اید. آری باید نگران باشید چون نیروهایی که طی سالیان از دنیای آزاد محروم بوده ودر قلعه الموت شما حتی شکل موبایل و کامپیوتر را به چشم ندیده اند و به همه چیز از دیدگاه شما نگاه کرده اند در صورت خروج از اشرف و قدم گذاشتن به دنیای آزاد دیگر حتی به انقلابت تف هم نخواهند انداخت.

خانم مریم رجوی و فریبکاری جدیدش در پاریس 29 مرداد 1388

خانم مریم رجوی و فریبکاری جدیدش در پاریس

مریم رجوی بار دیگر در یک شعبده بازی جدید در پاریس دست به فریب کاری دیگری زد. او عنوان کرد که زنان مجاهد در اشرف جانشان در خطر است، مریم رجوی در این سخنرانی به دفاع از زنان اشرف می پردازد که باید به او یادآور شد که مگر همین خواهران تو نبودند که وقتی در تشکیلات فرقه یکی از زنان مسئله دار می شد توسط مسئوولین زن به شدید ترین وجه مورد ضرب و شتم قرار می گرفتند چه شده که اکنون دم از جان آنها زده و آنها را دختران خودت میخوانی.

آرمان یا حماقت، شکنجه در قرارگاه اشرف – قسمت پنجم 26 مرداد 1388

آرمان یا حماقت، شکنجه در قرارگاه اشرف – قسمت پنجم

دوازده روز بعد از بازجوئی وحشیانه و شکنجه های غیر انسانی اجازه استحمام دادند. به هر کدام از ما پنج دقیقه برای حمام کردن و دوش گرفتن وقت داده شد. زمان استحمام مثل باد برای من گذشت ولی ای کاش حمام نمی رفتم چون خونهای روی بدنم که بر اثر شکنجه خشک شده بودند تازه خیس می شد. لباس تازه هم به ما ندادند تا لباس هاس کثیف و خونین شده را عوض کنیم

آرمان یا حماقت، شکنجه در قرارگاه اشرف – قسمت چهارم 07 مرداد 1388

آرمان یا حماقت، شکنجه در قرارگاه اشرف – قسمت چهارم

برای بار سوم در یک روز، از بازداشتگاه مخوف قرارگاه اشرف به اطاق شکنجه منتقل شدم، هیجان روحی خاصی بر وجودم مستولی شده بود گاهی می خندیدم و گاهی گریه می کردم، تنش های عصبی ناخود آگاه در وجودم غوغا می کرد، توپ فوتبال شده بودم و کم کم ترس از زنده نماندن و مرگ به سراغم آمد و جالبتر از همه این بود زنهای عضو شورای رهبری که نقش بازجوهای بیرحم را برای ما داشتند خودشان را کمتر از مردان شکنجه گر نمی دیدند

آرمان یا حماقت، شکنجه در قرارگاه اشرف – قسمت سوم 01 مرداد 1388

آرمان یا حماقت، شکنجه در قرارگاه اشرف – قسمت سوم

سرم را پائین انداختم در دلم غوغا بود آرزو می کردم الان مسلسلی داشتم و این افشین فرجی کثیف و سایر بازجوهای آشغال سازمان را که الکی و به ناحق من و همرزمانم را زیر شکنجه و بمباران تهمت های مسخره قرار داده اند، به رگبار می گرفتم. ناله های پرویز احمدی که به وسیله افشین فرجی و بازجوهای حاضر شکنجه شده بود هنوز آزارم می داد.

آرمان یا حماقت، شکنجه در قرارگاه اشرف – قسمت دوم 27 تیر 1388

آرمان یا حماقت، شکنجه در قرارگاه اشرف – قسمت دوم

زیر تهدیدها و دشنام های رکیک افشین فرجی از حال رفتم. مدتی بعد وقتی به هوش آمدم متوجه شدم داخل اطاقی که دیشب برای تیم های عملیاتی مهیا شده بود، هستم. البته چند مشت اول را که افشین فرجی و جواد عالمیان بر سر و صورتم کوبیدند به یاد دارم ولی دیگه متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد و بیهوش شدم. پس از ساعتی که به هوش آمدم درد انگشتم شدید و شدید تر شد متوجه شدم استخوان انگشت شصت ام شکسته است.

آرمان یا حماقت، شکنجه در قرارگاه اشرف – قسمت اول 22 تیر 1388

آرمان یا حماقت، شکنجه در قرارگاه اشرف – قسمت اول

این مطلب مربوط به یکی از هزار نفری است که در چک امنیتی سال 73 مورد شکنجه و آزار و اذیت مسئولین سازمان مجاهدین آن هم مستقیما به دستور رهبرانشان مسعود و مریم قرار گرفته اند، می باشد. فرد مورد نظر سعداله س می باشد که خاطرات خود را در یک گفتگوی محفلی برای آقای قادر رحمانی بازگو کرده است.

مصاحبه با آقای هادی نگراوی 18 تیر 1388

مصاحبه با آقای هادی نگراوی

سلاح و مبارزه مسلحانه وترویج خشونت جزء اساسی ترین اصول ایدئولوژی این سازمان است. وقتی که رجوی می گوید سلاح ناموس ما است وبدون سلاح نمی توانیم به زندگی تشکیلاتی مان ادامه دهیم آیا فکر می کنید چنین سازمانی می تواند دست از سلاح بردارد.آنها از سلاح وفرهنگ خشونت در سرکوب نیروهای درون سازمان هم استفاده می کنند

گرد همایی جدا شده گان از مجاهدین در مازندران – قسمت پایان 10 تیر 1388

گرد همایی جدا شده گان از مجاهدین در مازندران – قسمت پایان

مسئوولین سازمان مجاهدین با فریب و نیرنگ و با شعار درب ورود به سازمان همیشه باز نمی باشد و درب خروجی برای همیشه برای همه کس باز است افراد زیادی را اسیر خود کردند ولی واقعیت موجود عکس است ورود همه افراد مانند جانی و معتاد و فراری و بیکار و… آزاد است ولی خروج آن هرگز امکان پذیر نیست که نمونه هایش را دوستانم توضیح دادند که حداقل با کتک و زندان طولانی خواهد بود.

اقدام جسورانه پلیس عراق 19 خرداد 1388

اقدام جسورانه پلیس عراق

ورود نیروی پلیس عراق به زندان اشرف یک اقدام جسورانه برای تایین تکلیف کردن فرقه مجاهدین در عراق است و مسئولین این فرقه هم این را خوب می دانند، به همین دلیل هم قصد دارند که به هر شکل ممکن دولت عراق را به تسلیم وادارند، اما به این فرقه رو به خاموشی باید گفت: مسلمآ دوران زورگویی و دیکتاتوری شما به عنوان یک فرقه مذهبی به سر آمده و اکنون بایستی پاسخگوی تمام آن اعمال و رفتار ناشایست خود باشید.

نامه قدردانی کانون ایران قلم از خانم آنا ماریا گومش 05 خرداد 1388

نامه قدردانی کانون ایران قلم از خانم آنا ماریا گومش

بدون تردید تاریخ از شما و کلیه کسانیکه برای نجات انسان های بی گناه از حصار فیزیکی مجاهدین خلق به رهبری مسعود رجوی و مریم رجوی تلاش می کنند، به نیکی یاد خواهد کرد، چنانچه از کسانیکه برای حفظ منافع دلالان کارخانه های اسلحه سازی جهان بر طبل جنگ و خشونت می کوبند و تصور می کنند با در اسارت نگهداشتن 3400 نفر در قلعه فرقه مجاهدین در اشرف واقع در عراق می توانند از آنها برای گرم کردن تنور خشونت و جنگ استفاده کنند، به بدی و تلخی یاد خواهد کرد.

نامه محمد حسین سبحانی به نخست وزیر اسپانیا 30 اردیبهشت 1388

نامه محمد حسین سبحانی به نخست وزیر اسپانیا

لازم است خدمت جنابعالی یادآوری کنم که خودسوزی های انجام شده توسط برخی از اعضای مجاهدین خلق در پایتخت های اروپایی بعد از دستگیری رهبرشان مریم رجوی در پاریس در 17 ژوئن 2003 یک نمونه روشن از این دست است. سازمان مجاهدین خلق به مانند تمامی فرقه ها نیاز به یک پایگاه بسته با دیوارهای بلند دارد تا بتواند اعضا را نسبت به جهان خارج ایزوله نماید. ساکنان قرارگاه اشرف در عراق و همچنین کمپ اووروسورواز در فرانسه هیچ ارتباطی با دنیای واقعی، حتی با بستگان ندارند.

blank
blank
blank