نقش رجوی در درگیرهای ۱۹ فروردین سال ۹۰ از زبان رستم آلبوغبیش
رجوی برای زمینه سازی بازگشت مجدد ارتش آمریکا به اشرف دست به ترفند جنایتکارانه ای زد ودرگیری با ارتش عراق را دردستور کارنیروهای خود قرارداد. ارتش عراق برای حفاظت نیروهای مستقردراشرف درصدد ایجاد یک مرکز پلیس درنقطه ای از قرارگاه اشرف بود
رستم آلبوغبیش – خاطرات دوران اسارت درفرقه رجوی – قسمت پایانی
دوهفته ای گذشت تا من کم کم باورم شد که ازدروغ هائیکه سران فرقه درمورد این هتل برای ما بافته بودند خبری نیست.تا اینکه بعد ازچندروزیکی دیگرازماموران عراقی نزد من آمد ابتدا گفت خوش آمدی، خوب استراحت کردی،مشکل ویا کمبودی نداری؟ بعد گفت تا چند روزدیگر نمایندگان کمیساریا وصلیب نزد تو خوهند آمد همچنین چون شما شهروند ایرانی هستی قراراست که نماینده ای ازطرف سفارت ایران برای حل مشکلات وشنیدن خواسته هایت به اینجا بیآئید با هرکدام که تمایل داشتی می توانی صحبت کنی وهیچ اجباری هم نیست هروقت موافقت کردی به ما اطلاع بده.من جواب دادم که اگردیدارنماینده سفارت ایران با من فقط بحث حل مشکلات من است مشکلی نیست.وبعد ازآن خداحافظی کرد ورفت.
رستم آلبوغبیش – خاطرات تلخ دوران اسارت درفرقه رجوی – قسمت نهم
راههای فراررا می بستند، درکارمصاحبه با کمیساریا اخلال ایجاد کردند ونشست های سرکوب برای ماندن اعضا درعراق را بیشترکردند!! بنابراین وقتی شرایط را اینگونه دیدم احساس کردم که باید طلسم ترس ازجداشدن ازفرقه را درخودم بشکنم وبا خودم گفتم اگر قراراست درمناسبات فرقه روزی صدباربمیرم پس همان بهتر که دربیرون توسط عراقی ها ویا درایران یکباربمیرم.بنابراین تصمیم خودم را گرفتم اما متاسفانه تا مدتی بدلیل اینکه پایم مجروح وبا عصا راه می رفتم نتوانستم تصمیم خودم را عملی کنم وعملی کردن تصمیم خودم را برای روزی گذاشتم که کمی بهترشده وبتوانم حداقل بدون عصا راه بروم.
رستم آلبوغبیش – خاطرات تلخ دوران اسارت درفرقه رجوی – قسمت هشتم
براساس تحلیل های کشکی رجوی سران فرقه موقع شروع جابجایی و دربین جابجایی گروهها به عمد بهانه گیری می کردند،مثلا ظاهرا توافق شده بوده هروسیله ای که فرقه می خواهد به لیبرتی ببرد می بایست توسط مامورین عراقی ویا نمایندگان سازمان ملل چک وبازرسی شوند،چون آنها به فرقه اعتماد نداشتند،بعنوان نمونه سران فرقه کانکسی که ازداخل کمپ سوار برتریلی ودرب آن را قفل کرده بودند،جلوی درب که رسید به بازرسان اجازه بازرسی داخل آن را نمی دادند
رستم آلبوغبیش – خاطرات تلخ دوران اسارت درفرقه رجوی – قسمت هفتم
بنابه دلایلی که گفتم تخلیه کمپ اشرف برای رجوی خیلی سنگین بود تا قبل ازآن مرتب رجوی به ما پیام می داد که باید به هرقیمت کمپ اشرف را حفظ کنید وحتی شعار”حفظ اشرف حفظ شرف”را سر می داد ومسئولین فرقه هم درمقرها بطور مرتب دراین رابطه به اصطلاح نشست های ایدئولوژیک می گذاشتند که باید به هرقیمت کمپ اشرف را حفظ کنیم! حتی تعدادی ازاعضاء را به همین خاطر بیهوده به کشتن دادند،وکشته شدن آنها را وسیله سرکوب تناقضات دیگر اعضا کردند! اما به یکباره درسال 90 رجوی رنگ عوض کرد ودراواسط همین سال بود که وی با فریبکاری برای ما ازطریق”کال کنفرانس”نشست گذاشت وبا پررویی تمام گفت” مبارک است مریم یک پیروزی سیاسی دیگری را کسب کرده، اوبا دولت عراق ونمایندگان ملل متحد برای انتقال شما به لیبرتی به توافق رسید وباعث شکست توطئه های دشمنان شد”!!
رستم آلبوغبیش – خاطرات تلخ دوران اسارت درفرقه رجوی – قسمت ششم
همان موقع هم چند دکتر آمریکایی برای رسیدگی به مجروحین ازبغداد آمده بودند وقتی یکی ازآنها مرا معاینه کرد و وضعیتم را دید گفت باید این فرد را به بیمارستان خودمان دربغداد ببریم،چند تن ازمسئولین فرقه ازجمله دکترجلاد فرقه بنام وحید ابتدا سعی کردند با انتقال من مخالفت کنند ولی نتوانستند. بهرحال مرا با هلی کوپتر به سمت بغداد بردند قبل ازسوارشدن به هلی کوپتر دکتر وحید آمد ودرگوشم گفت”برو اما در بیمارستان امریکایی ها مواظب انقلاب ایدئولوژیک خود باش”!!
رستم آلبوغبیش: خاطرات تلخ دوران اسارت درفرقه رجوی – قسمت پنجم
بدلیل پیوند دوباره روابط عاطفی عضو اسیر با خانواده اش تعدادی زیادی ازآنها با آگاه شدن دل وجرات جداشدن ازفرقه پیدا و تعدادی هم نیز فرارکردند و همین مسئله باعث عصبانیت رجوی شد که ازآن موقع محدویت ها و فشارهای مختلف براعضا را افزایش داد وازطرف دیگربا هزارترفند وبا کمک گرفتن ازآمریکایی ها توانست جلوی ورود خانواده ها را به اشرف بگیرد. اما چند ماه بعد از درگیری مردادماه خانواده ها که نگران سرنوشت عزیزانشان بودند مجددا جلوی کمپ اشرف تجمع کردند.
رستم آلبوغبیش: خاطرات تلخ دوران اسارت در فرقه رجوی – قسمت چهارم
سران فرقه با این ترفند که می توانند ازخانواده ها نفراتی را جذب ویا ازآنها اخاذی کنند قبول کردند که خانواده ها به داخل کمپ وارد شوند، بهرحال بعد ازورود خانواده ها جهت ملاقات سران فرقه درکنارهرخانواده دو الی سه نفررا گذاشته بود و آنها دستور داشتند تا مثلا مواظب ردوبدل شدن موارد اطلاعاتی بین عضو اسیر وخانواده اش وفرد اسیررا زیر نظر بگیرند تا اگر تحت تاثیر عواطف خانوادگی قرارگرفت بعد ازرفتن خانواده ها اورا درنشست سوژه کرده وزیرتیغ ببرند انتقاد ببرند!!
رستم آلبوغبیش: خاطرات تلخ دوران اسارت در فرقه رجوی – قسمت سوم
تا قبل ازعملیات به اصطلاح مروارید رجوی فقط لایه های بالای فرقه را وارد انقلاب به اصطلاح ایدئولوژیک کرده بودند.اما با بالا گرفتن موج تناقضات اعضا دردرون فرقه بخصوص بعد ازعملیات وآشکارشدن دروغ های رجوی حدودا سال 71یا 72 بود که سران فرقه ابتدا تعدادی ازاعضای معترض به اقدامات رجوی را به زندانهای چک امنیتی فرستادند
رستم آلبوغبیش:خاطرات تلخ دوران اسارت درفرقه رجوی – قسمت دوم
تعدادی را به قرارگاه دیگری در”دبس”که مربوط به فرقه برده بودند!! متاسفانه من براثر مغزشویی های سران فرقه به نمایندگان صلیب گفتم چون ممکن است بعد ازبازگشت به ایران اعدام شوم می خواهم بمانم! اما تعداد زیادی ازاسرا که بهترازمن وبقیه به فریبکاریها ودروغ های سران فرقه پی برده بودند خوشبختانه توانستند همراه با نمایندگان صلیب سرخ ازکمپ اشرف خارج شوند تا درجریان تبادل به ایران بازگردند. متاسفانه بعد ازاتمام تبادل اسرا فکر می کردیم که دیگر راه بازگشتی برایمان متصور نیست!!
رستم آلبوغبیش:خاطرات تلخ دوران اسارت درفرقه رجوی – قسمت اول
درنهایت آنها به عنوان ماموران شیطان که معلوم بود خیلی خوب هم درمکتب او درس فریبکاری وشیادی را آموخته بودند طی چندین نوبت رفت وآمد به اردوگاه وایراد سخنرانی فریبنده والبته با سوء استفاده ازشرایط بد اردوگاه وضعف ما متاسفانه توانستند عده ای ازاسرا ازجمله اینجانب را که به واقع هیچ شناختی نسبت به این فرقه نداشتیم فریب داده وبا خود به کمپ فرقه به نام اشرف ببرند وبه واقع نمی دانستیم که تازه این آغازیک اسارت دیگر است…
حضور خانواده های اسیران فرقه رجوی در دفتر انجمن ماهشهر برای دیدار با رستم آلبوغبیش
در پایان این دیدارکه حدودا به مدت 2 ساعت بطول انجامید خانوده های اعضای گرفتار ضمن تشکر از تلاش های انسان دوستانه اعضای انجمن نجات که همیشه همیار خانواده های دردمند بودند برای رستم آلبوغبیش آرزوی موفقیت در زندگی کرده و گفتند قطعا ما ازهرکوششی که منجر به نجات عزیزانمان ازدست سران فرقه رجوی بعنوان تباه کنندگان انسانیت دریغ نخواهیم کرد ودرنهایت همراه با اعضای انجمن برای آزادی ونجات اسیران دربند فرقه دعا کردند.