با خائن چه باید کرد؟!
در همین ایام خبر دیگری هم روی آنتن خبرگزاری های بود، خبر مربوط به فرار یکی از ماموران سیا بنام اسنودن و افشاگریهای او علیه سازمان سیا و دولت آمریکا.آمریکا اول از همه وی را بدلیل افشای اطلاعات کشور، خائن نامید. حال با این نگاه، به اقدام فرقه رجوی در افشای مسائل هسته ای ایران چه باید گفت؟ فروش اطلاعات کشور در هر حد آیا خیانت است یا نه؟
کارشناس روس: مجاهدین به آلت دست غرب علیه ایران تبدیل شده اند
کارشناس روس در ادامه مقاله خود به ناخرسندی آمریکا از قرار گرفتن مجاهدین در فهرست سازمان های تروریستی این کشور اشاره کرده است که پس از مدتی اقدام به حذف نام این گروه از فهرست یاد شده کرد. وی تشریح کرد: پس از آن آمریکا به آموزش نظامی اعضای گروه مجاهدین در پایگاهی در منطقه نوادای این کشور پرداخت و دهها میلیون دلار کمک های مالی و تسلیحاتی در اختیار آن قرار داد و این گروه از کمک های رژیم صهیونیستی هم بهره مند شد.
بدنامی؛ سهم مجاهدین از سیاست خیانت و ترور
قبل از هر چیز باید توجه داشت که مجاهدین خلق طرفدار حمله نظامی به ایران است. عوامل این فرقه تنها راه رسیدن به اهداف خود را تهاجم نظامی به کشور می دانند. بر اساس همین تلقی است که بیش از همه بر طبل جنگ می کوبند. به نظر آنها برنامه هسته ای ایران می تواند دست مایه ترغیب غرب برای جنگ با ایران قرار گیرد. لذا به طرق مختلف سعی می کنند دیدگاه دولتمردان غربی در خصوص برنامه هسته ای ایران را تغییر داده و به آنها بقبولانند که تنها راه حل مشکلات میان ایران و برخی دول غربی، راه حل نظامی است.
تاملی چند بر تناقض گویی های مریم قجر در ویلپنت
شما که می گوئید.قصد حکومت کردن را ندارید، نظر مردم را هم که الان باید فهمیده باشید، در مورد ایجاد دمکراسی در ایران هم که به واسطه کارنامه سیاهتان دراین زمینه نمی توانید ادعایی داشته باشید.پس چرا بیهوده عده ای را سالیان درعراق و اروپا برای پیشبرد اهداف و سیاست غلط خود گرفتار کرده اید و هنوز هم دست ازسر آنها بر نمی دارید؟ ولی آنچه که به واسطه کارنامه خیانت بارتان مشهود است طبعا نیت خیرخواهانه ای برای مردم ایران ندارید.
مجاهدین فرقهای دغلباز و چندشآور است
مشاور سابق پنتاگون و محقق موسس «امریکن اینترپرایز» سازمان مجاهدین را یک فرقه دغل باز و چندش آور خواند که مورد تنفر مردم ایران است.اقدامات تروریستی این گروه که منجر به کشته شدن نه تنها مسئولین نظام بلکه شهروندان معمولی شد، علاوه بر پذیرفتن کمک و سرپناه از صدام حسین پس از حمله عراق به ایران، این گروه را از چشم مردمی که ادعا می کند نماینده آنهاست انداخت.
رجوی ها روسیاه تر از وطن فروشان قاجار
فرقه رجوی مدعی شد که برنامه ویلپنت « بزرگترین گردهمایی ایرانیان خارج از کشور » بوده است. اما وقتی به سخنرانان این برنامه توجه شود خواهید دید که یک نفر بله حتی یک نفر ایرانی هم در بین سخنرانان نیست! و همه آنها از کشورهای دیگر جمع آوری شدند و در هنگام اجرای برنامه بجای پرچم ایران، پرچم آمریکا و فرانسه بر روی سن در اهتزاز است!
هدف فرقه تروریستی مجاهدین خلق از جشن در ویلپنت پاریس؟
این جشن و دهها مورد دیگر که هر روز عوامل فرقه مجاهدین خلق در بوق و کرنا می کنند و از آن به نام پیروزی یاد می کنند و علی رغم صرف هزینه های سنگین هیچ گونه بازتابی نیز ندارد تا کنون اندکی اعتبار برای رهبران تروریست این فرقه کسب کرده است؟به نظر می رسد حضور چند ده نفر شخصیت سیاسی عمدتا بازنشسته تندرو مثل جان بالتون در جمع کوچک فرقه مجاهدین خلق بیش از هر چیز نشانه تلاش رهبران این فرقه برای کسب جایگاه مزدوری است.
حماسه ورزشی ۲۸ خرداد سرگیجه و بی تعادلی فرقه رجوی
در مناسبات فرقه بر اساس ماهیت وطن فروشی رجوی اصولا به مسابقات داخلی و بازیهای تیم ملی ایران پرداخته نمی شد و یا صحبتی از آن نبود، یادم هست وقتی تیم ملی فوتبال ایران در مقابل تیم ملی فوتبال عراق مسابقه داشت اولا اینکه بازی را پخش نمی کردند، درثانی اگر احیانا تیم ایران می باخت مسئولین فرقه با پخش خبر آن درمناسبات از باخت تیم ملی ایران ابراز خوشحالی می کردند و می گفتند تیم رژیم باخت
یاوه های تکراری مریم قجر در ویلپنت ۹۲
او که اکنون فروپاشی فرقه را بهتر از هر فردی در چشم انداز نزدیک می بیند سعی داشت تا اشاره ای به اخراج اعضا از عراق ننماید این در حالی است که چهارمین سری از اعضای مسئله دار و بریده از سازمان به کشور آلبانی منتقل شدند. آن چه که از صحبت های مریم قجر بر می آید اینکه خود هم به این باور رسیده که دیگر توان سرنگونی حکومت ایران را ندارد و به همین دلیل در حرفهایش سعی می کند از کلمه سوم شخص استفاده کند و در رابطه با سرنگونی به کلی گویی پرداخته
جمع آوری مقامات سابق و اسبق آمریکایی با صرف هزینه های میلیونی
به جای اینکه تنها چند صد حامی و هوادار از نسل جدید و قدیم وطن خود به همراه داشته باشند، بدلیل اینکه مردم ایران هیچ علاقه و تمایلی به یک گروه فرقه ای و بدنام تروریستی ندارند، همراه و یار و یاوری در این زمینه نمی یابد و باز هم مثل همیشه به حمایت مقامات سابق و تاریخ در رفته خارجی آن هم از نوع امریکایی و عضو ـ سی. ای. اِی ـ پناه می برد و بدون هیچ شرمی صفحات اینترنتی خودش را هم از اسامی آنان پر می کند.
انتخابات ایران، عقب نشینی لابی ضد ایرانی و ورود سازمان مجاهدین خلق به فاز سقوط آزاد
با توجه به نتیجه انتخابات اخیر در ایران، مسعود رجوی امیدوار است که این دفتر لابیگری واشنگتن بتواند محل تمرکز بیشتر محافل ضد ایرانی در غرب بشود. پیروزی اخیر یک رییس جمهور اصلاح طلب و یک مذاکره کننده پراگماتیک طبعا خبر بسیار بدی برای مجاهدین خلق و دیگر جنگ طلبان است ولی همه امیدشان هم از بین نرفته است. مطبوعات خبری غرب و سرتیتر ها بیشتر به واکنش عصبی اسرائیل توجه می کنند تا به خواسته های انتخاب کنندگان ایرانی و نظراتشان.
مجاهدین آرزوی یک جنگ اتمی دارند، چرا؟
اکنون رجوی تمام انرژی و هم و غم فرقه اش را پشت حمایت تمام عیار از جنگ اتمی در جهان می گذارد و آرزوی درجه یک ذهنی ورشکسته رجوی فقط وقوع جنگ اتمی در منطقه و جهان است تا او همه را همدرد خود کند و اینگونه پایانی مشابه با سایرین برای خود رقم بزند و در اولویت ذهنی اش جنگ هسته ای و نابود کننده را برای انتقام از ایران می خواهد.