جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
اعلام جدایی شهرام حیدری از سازمان مجاهدین خلق 10 آذر 1390

اعلام جدایی شهرام حیدری از سازمان مجاهدین خلق

اینجانب شهرام حیدری متولد 1346 از استان خوزستان هستم. ازسال 1367هوادار مجاهدین خلق بودم و در سال 85 توسط قاچاقچی اعزامی از جانب سازمان از کشور خارج و وارد عراق شدم و به اردوگاه اشرف رفتم. در مورخ 24/6/90 از اسارتگاه اشرف اقدام به فرار کردم که توسط نگهبانان مقر دستگیر و تحت شکنجه و باز جویی قرار گرفتم. برایم کلی صحنه سازی کردند و انواع اقرار های ساختگی را با تهدید به قتل از من گرفتند و سپس مرا زندانی کردند.

گزارشی از کمپ اشرف به وجدانهای بیدار 10 آذر 1390

گزارشی از کمپ اشرف به وجدانهای بیدار

قرارگاهی که من روزی از آن بیرون آمدم در پناه دیکتاتوری همچون صدام در اوج قدرت و فرماندهی رجوی بود ولی هم اکنون نام قرارگاه را یدک می کشد و نمی توان با هیچ یک از اشکال هندسی آنجا را به تصویر کشید. در جایی و ضلعی و نقطه ای خانواده ها به قلب قرارگاه تردد می کنند و در نقطه ای دیگر چند صد متری وارد شده اند. این تقسیمات جغرافیایی هراس عجیبی در دل سران فرقه ایجاد کرده است چون در پس حصارهای ایجاد شده، خانواده ها با بلندگو به عزیزان خود پیام میدهند و فقط خواهان ملاقات حتی پنج دقیقه ای هستند و وحشت سازمان نیز از همین زاویه است.

مریم قجر از اوور پاریس فرمان درگیری اعضاء اسیر با ارتش عراق را صادر کرده! 07 آذر 1390

مریم قجر از اوور پاریس فرمان درگیری اعضاء اسیر با ارتش عراق را صادر کرده!

مریم قجر به سران فرقه که کنترل اعضاء اسیر در اردوگاه اشرف را دارند در پیامش گفته باید اعضاء اسیر را برای یک درگیری جدید توجیه و آماده کنند مریم فجر به سران فرقه گفته که به اعضاء اسیر گفته شود که تسلیم هرگز!سران فرقه مافیایی رجوی برای توجیه فاجعه پیش روکه طرح آن در اوور پاریس و به دستور مستقیم مریم قجر صادر شده دست به توجیه احمقانه و البته شیادانه زده اند و از هم اکنون به اسیران در چنگال خود و همچنین به جیره خواران اروپایی و ایرانی خود اینطور القاء می کنند که گویا تن دادن به جابجایی در عراق و اجازه دادن به دولت عراق برای بستن اردوگاه عراق جدید یعنی تسلیم شدن در برابر رژیم ایران!

خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت پانزدهم 07 آذر 1390

خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت پانزدهم

در باقرزاده مستقر شدیم نشست های یگانی شروع شد. همه دچار ابهام بودند که چرا این نشست را در اشرف نگذاشتند؟ چرا این همه راه آمدیم تا در باقرزاده نشست یگان و دسته بگذاریم؟ در نشست انسیه نیز حضور داشت در آن زمان انسیه فرمانده من بود.او یکی از معدود زنان در سازمان بشمار می آمد که آموزش هلی کوپتر دیده بود.نشست استارت زده شد در اوایل نشست دشنام و فحش دادن به سوژه ها آغاز گردید. نفرات یک به یک سوژه شدند. ابعاد نشست ها را گسترش دادند و نشست ها در داخل مقرها تبدیل شد به نشست لایه ای. قبل از اینکه به نشست لایه ای برویم فردی با سابقه ی عضو به نام حسن رویان سوژه شد.

گفتگو با آقای سیروس غضنفری در باره سازمان مجاهدین – قسمت یازدهم 07 آذر 1390

گفتگو با آقای سیروس غضنفری در باره سازمان مجاهدین – قسمت یازدهم

اسم این نشست ها تنگه و توحید بود که به چرایی اینکه چرا نیروهای سازمان در تنگه چارزبر کرمانشاه زمینگیر شدند می پرداخت. حدوداً یک ماه نیز این نشست ادامه داشت، بترتیب از لایه های مسئولان هیأت اجرایی، بعد معاونین، هیأت اجرایی و مسئولین ستاد، معاونین ستاد، مسئولین نهادها و معاونین نهادها و عضوها و کاندید عضوها شروع شد و حدود 6 ماه طول کشید. در قسمتی از این بحث به موضوع امام زمان پرداخته شد که با قیامش می خواهد جامعه بی طبقه توحیدی را برقرار کند و الزامات آن نیزاین است که ما مجاهدین باید یک سری از مسائل و خواسته های شخصی خود را کاهش و حذف نماییم

مزار اشرف یا دکان شهید سازی!!؟ 06 آذر 1390

مزار اشرف یا دکان شهید سازی!!؟

قبرستان در سازمان مجاهدین دکانی هست که زنده ها را تبدیل به مرده میکند و مرده ها را به گروگان میگیرد که بتواند از زنده های جدید بهره برداری کند و انها را مجاب به ماندن در فرقه کند، بعد بدل به همین دستگاه شهید سازی خودش بکند و النهایه همه جا را تبدیل به مزار شهدای خودش بکند که به کارنامه شیطانی خودش بیفزاید و بتواند به مردم القا کند که این مزار و شهید و اینها نتیجه مبارزات بر حق ماست. در صورتی که شهید تلفاتی بوده، ضایعاتی بوده و خساراتی بوده که این میداده ولی معکوس جلوه می داده

مریم رجوی!! فقط برای این است که خودت”شرم” کنی 05 آذر 1390

مریم رجوی!! فقط برای این است که خودت”شرم” کنی

آیا همان زمان به یادت هست که نزدیک همان قصر رویایی تو (در قرارگاه باقرزاده) هزاران تن از نیروهای بدبخت تو برای ماه ها در خاک و خل و در سوله هایی که کف آن با خاک بیابان مفروش بود زندگی می کردند و شب ها بر روی موکت های زبر و در کیسه خواب های نظامی استراحت می نمودند و برای هر صدها نفر آنها تنها چهار الی پنج توالت و حمام صحرایی وجود داشت و تو در تختخواب پر قوی و ناز بالش می آرمیدی؟

در فرقه رجوی؛ اگه ترا دوست داشته باشم گناهه؟ 05 آذر 1390

در فرقه رجوی؛ اگه ترا دوست داشته باشم گناهه؟

توی کاغذ نوشته بود که: مرا صدا کردند که رابطه ات با این پسره چیه؟ به اونها گفتم دلم براش میسوزه و نمیخوام اخراج بشه به من گفتند تو بااون رفیق شدی و برو هر چیزی سر او داری گزارش کن و بنویس, محمود اینها دنبال بهانه اند که ترا اخراج کنند به خدا اگر بری من میمیرم خواهش میکنم برگه اخراج را امضا نکن بالاخره یه روزی این داستان تموم میشه.

آیا رجوی زندگی می کند یا… 30 آبان 1390

آیا رجوی زندگی می کند یا…

خانم مریم رجوی بهتر است به جای این همه نگرانی های کاذب که مستمر در کنفرانس های بروکسل و… مطرح می کنید، شجاعتی هم از خود نشان داده، بگوید مهمترین نگرانی ام «مسعود رجوی» است و حاضر هستم 3400 نفر را یکشبه قربانی وی کنم تا او جان سالم بدر ببرد و در همۀ طرح و مانورها اعلام می کردید: «بایستی چهار طرف مقر 49 تمام نفرات دیوار گوشتی ایجاد کنید و عراقی ها بایستی از روی جسد تک تک نفرات عبور کنند تا به فرماندهی برسند».

پادگان اشرف رمز بقای فرقه رجوی 30 آبان 1390

پادگان اشرف رمز بقای فرقه رجوی

پایگاه فرماندهی و مغز فرقه در پاریس با حیات و تپش قلب فرقه یعنی پادگان اشرف است که میتواند به حیات خود ادامه دهد. یعنی این پادگان برای فرقه رجوی نقش و جایگاه استراتژیک و حیاتی دارد و کلیه امورات سیاسی فرقه و دکان ریاست جمهوری رهبر فرقه و دکان شورای ملی مقاومت به اتکای استفاده تبلیغاتی از این پادگان است که شکل میگیرد و معنی و مفهوم پیدا میکند. از طرفی بدلیل موقعیت جغرافیایی این پادگان و نزدیکیش به خاک ایران برای سران این فرقه از اهمیت خاصی برخوردار است.

نامه سرگشاده به خانم رجوی 30 آبان 1390

نامه سرگشاده به خانم رجوی

خانم رجوی اگر حتی ملاک حرف خود شما باشد که 5/67 درصد به زهره رای داده اند پس همان 5/32 درصد باقیمانده که دیگر وجود خارجی نداشته و ندارند. چون در سازمان هیچ وقت رای گیری به مفهوم واقعی کلمه نبوده است که شما این بار صحبت از انتخابات آزاد کرده اید. اگر منظور شما اجبار و دستور تشکیلاتی است تا افراد به زهره اخیانی رای دهند کاملا موافقم چون شما خود اعتراف کردید با تمامی جبر و اجبار حاکم در تشکیلات و سانترالیزم مطلق و غیر دموکراتیک نتوانستید این 5/32 درصد مخالف را لاپوشانی کنید

گفتگو با آقای سیروس غضنفری درباره سازمان مجاهدین – قسمت دهم 29 آبان 1390

گفتگو با آقای سیروس غضنفری درباره سازمان مجاهدین – قسمت دهم

بعد از این رسوائیها بود که یک مرتبه نیروها متوجه شدند مریم در فرانسه است و تا آن موقع محل دقیق مسعود و مریم را نمی دانستند و فکر می کردند نیروها را از محلی دیگر درعراق همراهی می کنند اما در شب 17 ژوئن که پلیس فرانسه دستگیری مریم را از طریق رسانه و خبرگزاریها اعلام کرد، نیروها متوجه این شدند که مریم در خارج می باشد و چه کلاه گشادی بر سر آنها رفته است و بدین طریق با دستگیری مریم روحیه نیروها تضعیف اساسی یافت

blank
blank
blank