شرح مختصری از محاکمه نصرالله مجیدی توسط سران فرقه رجوی
چند روز قبل مطلبی تحت عنوان «افشای چند صفحه لو رفته از قرآن سازمان مجاهدین خلق» را در سایت انجمن نجات خواندم. در این مطلب بخش هایی از کتابچه ضوابط تشیلاتی فرقه رجوی که شخص رجوی بعد از برگزاری نشست های مخوف موسوم به طعمه تهیه و ابلاغ کرده بود افشا شده و در معرض […]
در ستایش زندگی
نامه خانم نجیبه مجیدی به برادرش آقای نصرالله مجیدی فرد مستقر در قرارگاه اشرف که سالیان دراز است تحت سیطره دارودسته رجوی قرار دارد قسمت دوم از نامه ای ست که چندی پیش در افشای ماهیت غیر دموکراتیک و غیر انسانی تشکیلات تروریستی رجوی نوشته است. درونمایه نامه خانم نجیبه مجیدی اشاره به شرایط ناهنجار و موقعیت اسفبار برادرش در قرارگاه اشرف است که طی یک برنامه تلویزیونی او را وادار می کنند تا بدون رعایت معیارهای اخلاقی و خانوادگی مطالبی را به دروغ و بر علیه اعضای خانواده خویش بگوید.
در محکومیت فشارهای وارده به نصرالله مجیدی
با کمال تاسف گروه تروریستی رجوی با تحت فشار قراردادن برادرم، ایشان را وادار نموده تا در تلویزیون متعلق به گروه رجوی نامه ی مرا که به درخواست خودم در سایت انجمن نجات درج شده بود و حاکی از احساس خواهرانه ی من نسبت به برادرم نصرالله است و نیز افشای ماهیت پلید گروه رجوی به خاطر دروغ پردازی هایی که در مقاله ای در سایت متعلق به گروه رجوی به قلم برادرم منتشر کرده بود، مخدوش جلوه دهد و بخش اول نامه را از بخش دوم آن تفکیک نمایند.
سریال برنامه پرونده فریبکاری آشکار یا فرافکنی های فرقه رجوی
دنیای غریبی ست. جداسازی اعضای خانواده ها به هر نحو ممکن برای ارضای میل به قدرت طلبی. استفاده از دروغ آشکار و عریان، بی هیچ شرم و مکثی وبه نام مقدس آزادی و دموکراسی، پیوند های خانوادگی را از هم گسستن و بذر نفرت و کینه را در بین آنان کاشتن، شیوه ای ست که شاید در این دنیای بزرگ مختص رهبران و سردمداران فرقه رجوی باشد. این همه دروغ، این همه شانتاز این همه وارونه نمودن حقایق و واقعیات به هر شکل و عنوان مایه حیرت و بهت همه کسانی ست که با متن رویدادها و واقعیات مواجه اند.
زمان از دست رفته، امیدهای فرا روی – قسمت دوم
بخش دوم نامه آقای قادر رحمانی (عضو با سابقه گروه رجوی و ارتش به اصطلاح آزادیبخش ملی) به آقای نصرالله مجیدی (فرد مستقر در قرارگاه اشرف) در واقع روایت درخوری ست که علیه دنیای تاریک و سیاه فرقه رجوی، مناسبات و روابط زشت و غیر انسانی قرارگاه اشرف می شورد. او در بیان واقعیات، حقایق و نیز واکاوی و نقد آن چه که در قرارگاه اشرف گذشته است قصد بر پایی جهانی زیباتر را دارد،
افشای تحریفی آشکار، رسوائی دارودسته رجوی
چند روز پیش سردمداران فرقه رجوی به نام آقای نصرالله مجیدی مقاله ای را در سایت متعلق به خود منتشر کردند که مطالب مندرج در آن سراسر دروغ، کذب و عاری از حقیقت بود. در رابطه با محتوای مقاله مذکور خانم نجیبه مجیدی خواهر نصرالله جوابیه ای را جهت درج در سایت تحویل انجمن نجات ارومیه دادند که حاکی از چگونگی وارونه نمودن حقایق و واقعیات به وسیله سردمداران دارودسته رجوی است.
زمان از دست رفته، امیدهای فرا روی
آقای قادر رحمانی چند روزی ست که از جشن عروسی اش گذشته است. او بر خلاف سالهای اقامتش در قرارگاه اشرف به زندگی نگاه دیگری دارد.او هم اکنون در کنار اعضای خانواده و نیز همسرش روزهای خوشی را سپری می کند.آقای قادر رحمانی می گوید:”احساس می کند دوباره متولد شده است و سرشار از امید و احساس و عواطف انسانی است. زیرا در مدت طولانی هیجده سال اقامت در قرارگاه اشرف و سایر قرارگاههای مجاهدین در عراق رهبری و سران گروه رجوی جز” نفرت و خشم” مفاهیم دیگری را به او و سایر افراد مستقر در قرارگاه اشرف آموزش ندادند و آنچه که واقعیت داشت اینکه در تشکیلات رجوی ابراز عواطف خانوادگی جرم محسوب می شد و مفهوم”عشق و دوست داشتن گناهی نابخشودنی.”
جنگ روانی دارو دسته مجاهدین بر علیه خانواده ها
خانم زرین تاج دانشی مادر آقای نصرالله مجیدی (فرد تحت اسارت فرقه رجوی) با ارسال نامه به دفتر انجمن نجات ارومیه تقاضا کرد تا نامه ایشان را که مخاطب آن فرزند دلبندش می باشد و درددل مادری چشم انتظار با فرزند محبوبش می باشد و به مدت بیست و چهار سال از دیدن او و شنیدن صدایش محروم مانده بود، در سایت انجمن نجات انتشار یابد. و بدینگونه سرنوشت غم انگیز او و پسردور افتاده اش پند و عبرت برای کسانی گردد که کانون گرم خانواده را به آسانی مبدل به چراگاهی برای روباه صفتان و کج اندیشان نکنند.
تقاضای کمک خانواده آقای نصرالله مجیدی از انجمن نجات
مادر و خواهر آقای نصرالله مجیدی از افراد مستقر در قرارگاه اشرف در مورخه 14/5/1385 در دفتر انجمن نجات ارومیه حضور یافتند و دو نامه که حاکی از غم و اندوه فراوان آنان به خاطر سالها جدایی از عزیز دربندشان است را خطاب به پسرشان جهت انتشار در سایت انجمن نجات تحویل دفتر انجمن نمودند تا شاید زمینه و امکانی برای رهایی پسرشان از اسارت فرقه تروریستی و خشن رجوی گردد.