حضور آقای عادل کشمیری در دفتر انجمن نجات خوزستان
روز جمعه 22/7/90 آقای عادل کشمیری برادر نادر کشمیری در دفتر انجمن نجات شاخه خوزستان حضور یافت و با اعضای انجمن دیدار و ملاقات نمودند…بار اول که همراه خانواده ها به نیت ملاقات ودیدن برادرم تا پشت سیاج اشرف رفتم اولا که با درب بسته مواجهه شدیم ثانیا چنان برخورد زشت وواقعا حیوانی مسئولان کمپ با ما کردند که نمونه آن را هیچ کجا ندیده بودم همان موقع گفتم خدایا بچه های ماگیر چه کسانی افتادند خوب شد که اینها به جایی نرسیدند.تازه ما خانواده های کسانی بودیم که سالیان رجوی آنها را اسیر نگه داشته وبا اسیر نگه داشتن آنها داشت نون سیاسی آن را می خورد.پس خدای ناکرده اگر اینها روی کار می آمدند با بقیه مردم چکار می کردند؟!.
خانواده های گیلانی برای دیدار با عزیزانشان در اشرف، عازم عراق شدند
درتاریخ 27/7/90 شماری از خانواده های زحمتکش و چشم انتظار گیلک که هر کدام عضوی از خانواده خود در اسارت فرقه رجوی دارند با قلبی سرشار از امید و آرزو به منظور دیدار و ملاقات حضوری با عزیزانشان در محیطی آرام و بدور از کنترل سران بدنام تشکیلات فریبنده رجوی، با تقبل رنج سفرعازم کشور ناامن عراق شدند تا به سایر خانواده های مقاوم و متحصن مقابل پادگان عراق جدید بپیوندند.
دیدار صمیمی اعضای انجمن نجات خوزستان با آقای خسرو اسکندری
آقای اسکندری ضمن تشکر از زحمات و تلاش اعضای انجمن گفت همین که شما زحمت کشیدید وبه محل کارم تشریف آوردید نشانه تلاش و جدیت شماست و کار شما یک عمل انسانی و خیرخواهانه ست و ما خانواده ها ازاینکه می بینیم شما علیرغم تمامی مشکلات درکنارما خانواده ها برای آزادی برادر و فرزندان اسیرمان از دست مشتی خائن وطن فروش که برای هیچ وپوچ سالیان آنها را اسیر کردند تلاش می کنید بسیار سپاسگزاریم واین کار شما دعای خیر خانواده ها رابرای شما دارد وهمواره تلاش و جدیت انجمن را تحسین می کنیم.
حضور خانواده های عبدالرضا دلفی و مالک بیت مشعل در دفتر انجمن نجات خوزستان
اعضای انجمن این خانواده های محترم را در جریان آخرین اخبار از وضعیت اسیران اسارتگاه رجوی و استقامت و پایداری خانواده های محترم آنها برای آزادی فرزندانشان و با تاکید روی اینکه بدلیل همین استقامت و پایداری و تلاش های بی وقفه خانواده ها فرقه جنایتکار رجوی دربن بست کامل سیاسی قرار گرفته بر ادامه تلاش و فعالیت هر چه بیشتر خانواده ها تا حصول تمام خواسته های به حق خود تاکید کردند.
خانواده آهنگر طبقی: رجوی ها عامل متلاشی شدن خانواده مان – قسمت دوم
مسئولین سازمان از ترس این که عزیزان ما به فکر خانواده های خودشان بیفتند و دوباره عاطفه های خشکانده آنها را زنده کند و فکری برای فرار کنند هرگز اجازه حتی ملاقات از راه دور را نمی دهند. سازمان همیشه از حقوق بشر صحبت می کند و دم از دمکراسی و آزادی می زند مگر من یک انسان نیستم و حق ندارم که حتی یک بار هم شده در تمامی عمر پدرم را ببینم و یا حتی یک بار با او صحبت کنم؟
خانواده های قربانی شده سازمان از بی پایگاهی رجوی در داخل می گویند – قسمت اول
از خاطرات تکان دهنده این سازمان در قائم شهرکه مرا تکان داد، یکی ترور تعدادی اهالی روستای قادیکلا و ترور جمعی تعدادی از افراد در ساختمان بسیج قائم شهر بود.برایم بسیار عجیب بود که آنها جلوی یک مینی بوس را گرفته و تعدادی از معلمین و مردم عادی بدون سلاح را از ماشین پیاده کرده و به رگبار بستند و بعدا طی اطلاعیه ای آن را اعدام انقلابی اعلام کردند.
مصاحبه با خانواده آقای عبدی درخصوص مراجعت شان به عراق
براین باور شدم که سران سازمان علیرغم هر های و هوی و با این اتفاقات افتاده پایان کار خود را می بیند، اینکه اشرف بزودی برچیده خواهد شد و حتی آنان در این دستپاچگی نمی دانند تصور کنند که به کجا خواهند رفت و یا فرار خواهند کرد و اصلا در آن وضع بهم ریخته سه ماه بعد با چه سرنوشتی روبرو خواهند شد واگر ذره ای از واقعیتها را بگویند ریزش نیرو بطور وحشتناک تحقق خواهد یافت و حتی انتخاب مسئول جدیدشان هم اینست که بگویند طرح و برنامه داریم و کم نیاورده ایم ولی در خوابند
خانواده آهنگر طبقی: رجوی ها عامل متلاشی شدن خانواده مان – قسمت اول
پدرم مثل خیلی دیگر به خدمت سربازی رفته که آن موقع در جبهه جنگ بود و خیلی از دوستان پدرم که آن موقع از سربازی مرخص شدند الان دارای زندگی موفق هستند ولی پدرم را رجوی که آن زمان در خدمت صدام بود و برای او جاسوسی می کرد اسیر کرد و همین عامل اصلی همه گرفتاری های ما شده است.هر چند که به لحاظ مادی سعی کردیم تا خودمان را جمع و جور کنیم و یک زندگی عادی دست و پا کنیم و دارای خانواده ای باشیم ولی هرگز نتوانستیم کمبود محبت پدر را جبران کنیم و فقط آرزوی دیدار یک لحظه او را داریم.
نامه خانواده های استان مرکزی به نخست وزیر عراق آقای نوری مالکی
همانطور که در جریان هستید خانواده ها روزی نیست که در کشور شما در مقابل درب پادگان اشرف تجمع نداشته باشند. آنها یک هدف را دنبال می کنند آنهم دیدار با عزیزانشان. بعد از چندین سال ما به نوبه خودمان و با سفر های مکرر به کشور عراق سفر کرده ایم و تلاش می کردیم که با فرزندانمان ملاقات داشته باشیم ولی فرقه رجوی مانع این کار می شد. به فرزندان ما با شستشوی مغزی وانمود می کردند که ما دشمنان فرزندانمان هستیم.
نامه خانواده های بلوچی متحصن در مقابل دروازه اشرف
تعدادی از خانواده های بلوچی متحصن در مقابل دروازه پادگان فرقه ای اشرف که هم اکنون در شهرک آزادی چشم انتظار دیدار با فرزندان خود هستند نامه ای خطاب به آقای نوری المالکی نخست وزیر عراق نوشته و خواستار اقدام فوری وی شده اند.آنها اهل سیستان و بلوچستان و ازهموطنان اهل تسنن می باشند که فرزندانشان به امید پیدا کردن کار مناسب برای تامین مایحتاج خانواده شان، کشور را ترک نموده و در کشورهای همسایه به دام فرقه رجوی افتاده اند.
۲۵۰۰ کیلومترمسافت، با هدف نجات اسرای فرقه رجوی
اولین کاروان خانواده های 16 تن از اسیران در بند فرقه تروریستی رجوی، که سالهاست درقلعه اشرف، درشستشوی مغزی به سر می برند، روز پنجشنبه 24 شهریور و به مقصد عراق حرکت نمودند.این عزیزان با دلی شکسته، اما سرشار از امید و توکل به خدا وبا اراده ای قوی، مصمم هستند تا برای نجات فرزندانشان از اسارتگاه جهنمی از هیچ کوششی دریغ نورزند، چه طی مسافتی بیش از 2500 کیلومتر از اقصی نقاط جنوب شرقی کشور مانند چابهار، نیک شهر، شراوان و…….. اراده ای قوی را طلب می کند.
بازگشت داریوش (غفار) بال افکنده به وطن و کانون خانواده – قسمت دوم
آقا داریوش بسیار زیاد مورد مهر و محبت و استقبال خانواده اش قرار گرفت طوریکه ایشان از اینهمه عواطف خانوادگی که به پایش ریخته شده بود بشدت در حیرت ماند و گفت واقعا شرمنده هستم و ماندم که چه بگویم چرا که فرقه رجوی درمناسبات مرگبارخود مدام دروغ تحویل ما میداد ازجمله درارتباط با خانواده خصوصا پدر و مادرمان اخبار کذب و دروغ می بافت