یکشنبه, ۷ دی , ۱۴۰۴
ملاقات با خانواده های خوزستانی که به تازگی از اشرف بازگشته اند 18 آبان 1390

ملاقات با خانواده های خوزستانی که به تازگی از اشرف بازگشته اند

همانطور که در خبر قبلی اشاره شد، خانواده های خوزستانی که بعد از دو هفته رزم و تلاش خستگی ناپذیر از پشت درب اسارتگاه اشرف بازگشتنه اند ملاقات صمیمی با اعضای انجمن خوزستان در دفتر آن انجمن داشتند.اعضای انجمن ضمن خیر مقدم و خسته نباشی به آنها ابراز امیدواری کردند که با تلاش و پیام های روشنگرانه و اگاهی بخش شما در پشت سیاج اشرف بالاخره اون قل و زنجیری که رجوی و ایادی جنایتکارش سالیان به مغز و ذهن اسیران بسته اند تا مقاصد شوم خود را پیش ببرند ازهم خواهد گسست

خانواده ها در تکاپوی رهاسازی عزیزان شان از قلعه اشرف 18 آبان 1390

خانواده ها در تکاپوی رهاسازی عزیزان شان از قلعه اشرف

با به بار نشستن تلاش و پی گیری خانواده های انجمن نجات استان مازندران مبنی بر فرار و بازگشت دو تن از اسیران اشرف آقایان محمدرضا اسکاردی و عین الله شعبانی به خاک میهن، کاروان دیگری از خانواده های استان مازندران با امید رهایی و نجات عزیزان شان از چنگال رجوی خائن به جمع سایر خانواده هایی که قریب به دو سال برای انجام ملاقات در جلوی درب اشرف به تحصن نشسته اند، پیوستند.

طلب یاری خانواده یعقوب جعفری از مجامع بین المللی 14 آبان 1390

طلب یاری خانواده یعقوب جعفری از مجامع بین المللی

آقای ایوب جعفری معتقد است سران مجاهدین آگاهانه امکان تماس و ارتباط برادرش با او و سایر اعضای خانواده اش را در طی سالهای طولانی بدون اینکه دلیل موجه و منطقی ارائه دهند، سلب کرده اند که امری غیر اخلاقی و غیر انسانی است. آقای جعفری به اینجانب توضیح داد او و پدرش در پاییز سال 1387 در ماههای آبان و آذر به ترتیب نامه ای به برادرشان نوشته و از او درخواست کرده بودند با آنها تماس گرفته و از وضعیت خود، اعضای خانواده را مطلع کند که بشدت نگران و ناراحت هستند و نامه ها قطعا در معرض دید سران مجاهدین قرار گرفت

ملاقات آقای فریبرز موزرمی با اعضای انجمن نجات خوزستان 12 آبان 1390

ملاقات آقای فریبرز موزرمی با اعضای انجمن نجات خوزستان

اعضای انجمن ضمن خوش آمد گویی به آقای موزرمی ایشان را همانند دیگر خانواده ها در جریان آخرین اخبار از وضعیت اسیران کمپ اشرف واستقامت و پایداری خانواده های محترم آنها در پشت درب این اسارتگاه جهل و تباهی قرار دادند و تاکید کردند که این استقامت و پایداری با همت و تلاش آنها بزودی به بار خواهد نشست و آزادی اسیران دربند را رقم خواهد زد وانجمن نجات هم تا تحقق آن در کنارخانواده های اسیران خواهد بود.

دیدار صمیمی اعضای انجمن نجات خوزستان با آقای سید محمد تلغری 10 آبان 1390

دیدار صمیمی اعضای انجمن نجات خوزستان با آقای سید محمد تلغری

در خاتمه اعضای انجمن به آقای تلغری امید دادند که انشاء الله با استقامت و پایداری و تلاش خستگی ناپذیرخانواده ها علاوه براینکه بزودی شاهد باز شدن درب اسارتگاه اشرف و حضور انبوه اسیران درآغوش خانواده هایشان خواهیم بود. رجوی وسران جنایتکارش هم بخاطر بیهوده ریختن خون امثال برادر شما وجنایات بی شمارش محاکمه و به سزای اعمال ننگینش خواهد رسید.

بازگشت سر افرازانه خانواده های خوزستانی از پشت سیاج اشرف 08 آبان 1390

بازگشت سر افرازانه خانواده های خوزستانی از پشت سیاج اشرف

برخی ازاین خانواده ها که برای چندمین بار بود برای رهایی عزیزانشون به این سفر رفته بودند اظهار داشتند هر بار که می رویم بیشتر به عمق جنایات سازمان مجاهدین پی می بریم که این امر ما را مصمم تردرخصوص آزادی و نجات فرزندانمان می کند. و از طرف دیگه نکات بیشتری از تاثیرات مثبت حضور و فعالیتهای افشاگرایانه خانواده ها روی تغییر دادن فکر افراد کمپ اشرف که بعنوان اسیر نگه داشته شده اند مشاهده می کردیم که نمونه مثبت تاثیر حضور خانواده ها بود

حضور آقای عادل کشمیری در دفتر انجمن نجات خوزستان 05 آبان 1390

حضور آقای عادل کشمیری در دفتر انجمن نجات خوزستان

روز جمعه 22/7/90 آقای عادل کشمیری برادر نادر کشمیری در دفتر انجمن نجات شاخه خوزستان حضور یافت و با اعضای انجمن دیدار و ملاقات نمودند…بار اول که همراه خانواده ها به نیت ملاقات ودیدن برادرم تا پشت سیاج اشرف رفتم اولا که با درب بسته مواجهه شدیم ثانیا چنان برخورد زشت وواقعا حیوانی مسئولان کمپ با ما کردند که نمونه آن را هیچ کجا ندیده بودم همان موقع گفتم خدایا بچه های ماگیر چه کسانی افتادند خوب شد که اینها به جایی نرسیدند.تازه ما خانواده های کسانی بودیم که سالیان رجوی آنها را اسیر نگه داشته وبا اسیر نگه داشتن آنها داشت نون سیاسی آن را می خورد.پس خدای ناکرده اگر اینها روی کار می آمدند با بقیه مردم چکار می کردند؟!.

خانواده های گیلانی برای دیدار با عزیزانشان در اشرف، عازم عراق شدند 01 آبان 1390

خانواده های گیلانی برای دیدار با عزیزانشان در اشرف، عازم عراق شدند

درتاریخ 27/7/90 شماری از خانواده های زحمتکش و چشم انتظار گیلک که هر کدام عضوی از خانواده خود در اسارت فرقه رجوی دارند با قلبی سرشار از امید و آرزو به منظور دیدار و ملاقات حضوری با عزیزانشان در محیطی آرام و بدور از کنترل سران بدنام تشکیلات فریبنده رجوی، با تقبل رنج سفرعازم کشور ناامن عراق شدند تا به سایر خانواده های مقاوم و متحصن مقابل پادگان عراق جدید بپیوندند.

دیدار صمیمی اعضای انجمن نجات خوزستان با آقای خسرو اسکندری 28 مهر 1390

دیدار صمیمی اعضای انجمن نجات خوزستان با آقای خسرو اسکندری

آقای اسکندری ضمن تشکر از زحمات و تلاش اعضای انجمن گفت همین که شما زحمت کشیدید وبه محل کارم تشریف آوردید نشانه تلاش و جدیت شماست و کار شما یک عمل انسانی و خیرخواهانه ست و ما خانواده ها ازاینکه می بینیم شما علیرغم تمامی مشکلات درکنارما خانواده ها برای آزادی برادر و فرزندان اسیرمان از دست مشتی خائن وطن فروش که برای هیچ وپوچ سالیان آنها را اسیر کردند تلاش می کنید بسیار سپاسگزاریم واین کار شما دعای خیر خانواده ها رابرای شما دارد وهمواره تلاش و جدیت انجمن را تحسین می کنیم.

حضور خانواده های عبدالرضا دلفی و مالک بیت مشعل در دفتر انجمن نجات خوزستان 26 مهر 1390

حضور خانواده های عبدالرضا دلفی و مالک بیت مشعل در دفتر انجمن نجات خوزستان

اعضای انجمن این خانواده های محترم را در جریان آخرین اخبار از وضعیت اسیران اسارتگاه رجوی و استقامت و پایداری خانواده های محترم آنها برای آزادی فرزندانشان و با تاکید روی اینکه بدلیل همین استقامت و پایداری و تلاش های بی وقفه خانواده ها فرقه جنایتکار رجوی دربن بست کامل سیاسی قرار گرفته بر ادامه تلاش و فعالیت هر چه بیشتر خانواده ها تا حصول تمام خواسته های به حق خود تاکید کردند.

خانواده آهنگر طبقی: رجوی ها عامل متلاشی شدن خانواده مان – قسمت دوم 23 مهر 1390

خانواده آهنگر طبقی: رجوی ها عامل متلاشی شدن خانواده مان – قسمت دوم

مسئولین سازمان از ترس این که عزیزان ما به فکر خانواده های خودشان بیفتند و دوباره عاطفه های خشکانده آنها را زنده کند و فکری برای فرار کنند هرگز اجازه حتی ملاقات از راه دور را نمی دهند. سازمان همیشه از حقوق بشر صحبت می کند و دم از دمکراسی و آزادی می زند مگر من یک انسان نیستم و حق ندارم که حتی یک بار هم شده در تمامی عمر پدرم را ببینم و یا حتی یک بار با او صحبت کنم؟

خانواده های قربانی شده سازمان از بی پایگاهی رجوی در داخل می گویند – قسمت اول 17 مهر 1390

خانواده های قربانی شده سازمان از بی پایگاهی رجوی در داخل می گویند – قسمت اول

از خاطرات تکان دهنده این سازمان در قائم شهرکه مرا تکان داد، یکی ترور تعدادی اهالی روستای قادیکلا و ترور جمعی تعدادی از افراد در ساختمان بسیج قائم شهر بود.برایم بسیار عجیب بود که آنها جلوی یک مینی بوس را گرفته و تعدادی از معلمین و مردم عادی بدون سلاح را از ماشین پیاده کرده و به رگبار بستند و بعدا طی اطلاعیه ای آن را اعدام انقلابی اعلام کردند.

blank
blank
blank