جلسه ویلپنت، برگردانی از لیبرتی
آن روی سکه نمای پرزرق و برق ویلپنت، واقعیت دردناکی است که در لیبرتی جریان دارد. علیرغم گذشت نزدیک به یکسال از انتقال به این مکان هنوز کشوری به صورتی جدی حاضر به پذیرش آنها نشده است. لیبرتی به تلهای برای نفرات تبدیل شده است. تلهای از نوع زندان و بدون دفاع. شاید رجوی فکر نمیکرد که در مقابل توافق با آمریکا، عراق و سازمان ملل اینطور رو دست بخورد. باید بگوید آیا دادن این خونها و شرایط جدیدی که برای نفرات در لیبرتی به وجود آمده در مقابل خارج شدن از لیست سازمانهای تروریستی ارزشش را داشته است یا خیر.
فرار دسته جمعی اعضا، سرآغاز فروپاشی محتوم فرقه رجوی
فرقه رجوی بدنبال عقب نشینی مفتضحانه از اشرف و تمامی شعر و شعارهایش، با استقرار در کمپ لیبرتی که به لحاظ ساختار تشکیلاتی و سیستمهای اعمال کنترلهای عینی و ذهنی نیروها، کیفاُ در مدار متفاوتی با اشرف قرار گرفته است، با بحران فزاینده اعتراضات نیروها مواجه شد. افزایش این اعتراضات در بدنه تشکیلات و متعاقب آن افشاگریهای بی امان اعضای جداشده در انظار داخلی و بین المللی و آگاهی شگفت انگیز خانواده ها در خصوص ماهیت عمیقاّ ضد انسانی این فرقه به جدایی آقایان دکتر کریم قصیم و روحانی در شکاف و انشعاب در راٌس رهبری انجامید.
انتخابات ایران، عقب نشینی لابی ضد ایرانی و ورود سازمان مجاهدین خلق به فاز سقوط آزاد
با توجه به نتیجه انتخابات اخیر در ایران، مسعود رجوی امیدوار است که این دفتر لابیگری واشنگتن بتواند محل تمرکز بیشتر محافل ضد ایرانی در غرب بشود. پیروزی اخیر یک رییس جمهور اصلاح طلب و یک مذاکره کننده پراگماتیک طبعا خبر بسیار بدی برای مجاهدین خلق و دیگر جنگ طلبان است ولی همه امیدشان هم از بین نرفته است. مطبوعات خبری غرب و سرتیتر ها بیشتر به واکنش عصبی اسرائیل توجه می کنند تا به خواسته های انتخاب کنندگان ایرانی و نظراتشان.
حماسه ملت
پیشاپیش گفته بودیم که برغم شیطنتهای دشمنان و خلاف خواست ضد ایرانی شان در مقطع انتحابات ریاست جمهوری ؛ مردمان ایران زمین با درایت وموقع شناسی خود بسا پرشورتر از قبل دراین آزمایش به صحنه خواهند آمد و الحق که مافوق تصور خوش و زیبا درخشیدند طوریکه ابتدا به ساکن دشمنان ما امکان انکار حضور حماسی ملت ایران را نیافتند و بر این حقیقت محض مهر تایید و تاکید گذاشتند و انعکاس دادند که حضور مردم در تعیین سرنوشت خود بسیار چمشگیر بوده و البته قابل احترام میباشد.
با وحدت ملت ایران در انتخابات، فرقه رجوی از درون شقه و از بیرون بی آبرو شد
رجوی مدعی بود که جمهوری اسلامی دچار شقه شده و حساب زیادی روی انتخابات ریاست جمهوری بعنوان کاتالیزوری برای سرعت بخشیدن به این شقه باز کرده بود، اما نه تنها تمام محاسباتش درباره ایران مثل همیشه غلط از آب در آمد بلکه به لطف خدا و در آستانه انتخابات در ایران، در فرقه رجوی و در بالاترین سطح، خود دچار شقه و شکاف شد و دو تن از قدیمی ترین افراد شورای باصطلاح مقاومت با صدور اطلاعیه و بیان بخش کوچکی از حرف های نگفته خود در این سالیان، رسما از این فرقه جدا شدند.
باز هم تحلیلهای رجوی پوشالی بود
خطاب به رجوی اکنون که دیدی انتخابات ایران هم تمام شد باز تمام مزخرفات و تحلیلهایت کشکی از آب در آمد و بدور از واقعیات بود. هم مردم شرکت انبوه کردند وهم رییس جمهور از جناح اصول گرا نبود و هم تمامی قدرتهای غربی از رییس جمهور منتخب استقبال کردند دیگر برای ماندن در عراق چه بهانه ای داری؟ دیگر چرا بچه های مردم را در بیابانهای عراق نگه میداری؟ شاید تا آخرین نفر قسم خورده ای که بکشی و نابود کنی؟!
حیاط خلوت رجوی فرو ریخت
شورای ملی مقاومت حیاط خلوت مجاهدین طی چند دهه بعنوان یک بهانه و پوشش جهت توجیه تمامی جنایات جنگی و تروریستی رجوی عمل کرده است. بنیان و اساس این مجموعه با خشت کج رجوی گذاشته شد هر آن کس که با اعتماد وارد این سیستم شد بعد از اندک زمان به واقعیت آنروی سکه رجوی از ساختن این شورا پی برد که از آن فاصله گرفت و با مرزبندی با اعمال تروریستی رجوی در شورا صف خود را از رجوی ها جدا ساخت.
مجاهدین در آینده سیاسی ایران جایگاهی ندارند
در این گزارش آمده است:”تحقیق سال 2009 موسسه رند مجاهدین خلق را به عنوان جنبشی فرقه ای توصیف می کند که دارای ساختاری نظامی بوده و جدایی جنسیتی و وفاداری شبه مذهبی به رهبران مستقر در پاریس از ویژگی های بارز آن است.”«جرمی گولکا»، به نقل از «پاتریک کلاوسون»، مدیر موسسه تحقیقاتی «سیاست خاور نزدیک» واشنگتن می نویسد:” امیدوارم در دولت امریکا کسانی باشند که درک کنند مجاهدین خلق چیزی نیست که آینده سیاسی ایران به آن تکیه داشته باشد.”
انتقال دومین گروه به آلبانی و تشدید فروپاشی فرقه رجوی
جدایی آقایان کریم قصیم و محمد رضا روحانی دوعضو ارشد به اصطلاح شورای ملی مقاومت بعد ازسه دهه، بیانگر وخامت بیش از حد اوضاع این فرقه است.این بار بحران در راَس این فرقه، آنهم درخارج از مرزهای جغرافیایی، و در کنار گوش مریم، سر باز کرده است. واقعیتهای خارج ازعراق آنقدر روشن است که افرادی امثال قصیم و روحانی را بعد از سه دهه همدستی با رجوی و شرکت در تمامی تصمیم گیریهای او، به فکرجدایی انداخته است. در حقیقت سربازکردن اختلاف و انشعاب در راس این فرقه بیانگراوج تشتت در بدنه آن است و از این به بعد باید در انتظارجدایی دیگر اعضای رده بالای آن بود.
جدایی قصیم و روحانی، بحران در راس فرقه رجوی
آنچه درمتن استعفانامه این آقایان آورده شده به خوبی اثبات گفته های اعضای جدا شده را تایید می کند.مناسبات ضد دموکراتیک وعدم آزادی بیان.اظهارات آقایان کریم قصیم و محمدرضا روحانی یکبار دیگرنشان داد که رجوی هیچ چیز وهیچ کس را تحمل نمی کند و از جریانات و اشخاص فقط در راستای اهداف ضدانسانی خود وخدشه دار کردن دیگران استفاده می کند.
استعفای روحانی و قصیم و واکنش شورا
واکنش شورای ملی مقاومت به این استعفا به گونه ای صورت گرفت که کاملا مشخص میسازد جدا شدن و کناره گیری از این شورا مترادف با خیانت و از پشت خنجر زدن و همکاری با دشمن تلقی میشود و عضویت در آن از قرار معلوم مادام العمر است. این آقایان حتی شریک توطئه علیه جان مسعود رجوی که بالاترین مسئولین فرقه اش هم حق ندارند بدانند کجاست و چه میکند معرفی شده اند. از واکنش شورا چنین بر می آید کهکسانی که به نوعی با مسعود رجوی همکاری می نمایند دیگر راه بازگشتی ندارند
لجن پراکنی و توهین به افراد نمی تواند مانع فروپاشی فرقه گردد
رجوی ها فکر می کنند همه در ناآگاهی بسر می برند سعی دارد به شیوه گذشته افراد جدا شده را خراب کرده و با ردیف کردن یک مشت اراجیف و تهمت ها از قبیل نفوذی و مهره اطلاعاتی و… آنان نتوانند دست به افشاگری بزنند. بعد از جدایی آقایان ایرج مصداقی و اسماعیل وفا اکنون نوبت نفرات نزدیکتر به سازمان یعنی آقایان کریم قصیم و محمد رضا روحانی فرا رسیده و این بار چنان ضربه ای به این تشکیلات وارد شده که رجوی ها سرگیجه گرفته و سعی دارد باز به همان شیوه قدیمی و لو رفته این افراد را خراب کند.

