قمپز در کردن های رجوی بدلیل فلاکت و دست خالی بودن
یکی از شگردهای کهنه شده این است که خبر را به اطلاع اعضا نرسانده و در امانت خیانت می کنند و با استفاده از ناآگاهی اعضا، آنان را وادار به کاری که به نفع رجوی هاست می نمایند. همانگونه که در فروردین 1390 اینکار را کردند. در آن زمان در حالی که عراقی ها از چند روز قبل به سران فرقه اطلاع داده بودند که می خواهند وارد اشرف شده و زمین های قسمت شمالی را بگیرند، اما به اعتراف نفراتی که بعدا فرار کردند، سران فرقه این موضوع را به اعضا نگفته و در عوض به آنها گفتند که نیروی قدس سپاه همراه با نیروهای عراقی قصد حمله به اشرف و اسیر کردن ما را دارد و ما این اخبار را از درون رژیم بدست آوردیم و بنابراین شما باید مقاومت کنید! که نتیجه آن از دست رفتن جان دهها نفر شد.
عجبا که قافیه بر رجوی بسیار تنگ آمده
در روزهای گذشته فرقه تروریستی رجوی با به راه انداختن موجی کاذب از تبلیغات دروغ و بی پایه و اساس که با نام ورق پاره های پنتاگون شروع کرد و باتمام زد و بندهایی که با لابی هایش کرده بود تا خودش را بی گناه جلوه دهد و اعضا و منتقدینی را که سالیان سال شکنجه و زندان کرده بود گناهکار و مزدورو جاسوس جلوه دهد، هراسان سر کرده فرقه تروریستی را از سوراخ موش بیرون کشیدند
مجاهدین، شکست پشت شکست، ترفند پشت ترفند
اما واقعیت و قوانین هستی کار خود را خواهند کرد. هنوز چند ماه از رفتن آخرین اکیپ از اشرف به لیبرتی و آن همه ادعای پیروز نگذشته است، که رجوی ها بعد از آنکه متوجه شدند سیاست شان برای حفظ تشکیلات و اسیر نگه داشتن اعضا از طریق تبدیل لیبرتی به کمپ پناهندگی شکست خورده و راه به جایی نمی برد، با ذلت و خواری خواهان بازگشت به اشرف شدند! حال رجوی ها باید جواب بدهند که چه شده آن پیروزی و تکثیر اشرف؟!
گزارش ساختگی مجاهدین خلق، انزوای فرقه رجوی در واشنگتن را هم افشا کرد
نگاهی که دقیق و آگاه و آشنای با این فرقه باشد بوضوح می بیند که سازمان مجاهدین خلق سالها است که دیگر در صحنه های سیاسی بعنوان یک بازیگر شناخته نمی شود و بوضوح می بیند که آنچه سازمان مجاهدین تبلیغ می کند اساسا برای مصرف داخلی است و هیچ قصدی برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران ندارد. طبعا کسی که با این فرقه سر و کار داشته باشد بسرعت به این نتیجه هم رسیده است که توقع شفافیت و عدم تناقض در گفته و کردار مجاهدین خلق مثل این می ماند که از فردی مست بخواهی که در خط مستقیم قدم بردارد.
سال سقوط شیطان
سایت های اینترنتی یکی از فرقه های مذهبی مملو از تبلیغات و شایعات منفی و کینه توزانه مبنی بر کشف سی هزار جاسوس جمهوری اسلامی در خارج از ایران است و همانطور که در ادامه آمد، کار این جاسوسان تبلیغات است. این هم مورد جدید جاسوسی است. بر خلاف آنهایی که در عراق اطلاعات محرمانه و نظامی ایران را مخفیانه به دشمنان ایران می فروختند و بابتش دلار فراوان کسب می کردند، ولی این سی هزار جاسوس جملگی علنی و علیه رهبران مجاهدین تبلیغ می کنند.
آثار فروپاشی مجاهدین خلق از عراق تا اورسوراواز
در این میان سازمان مجاهدین خلق و رهبری آن سرآمد افتضاح همه گروه ها و احزاب سیاسی وابسته به غرب در خارج از کشور است.گروهی که به روشنی آفتاب در شراکت با دشمنان رنگارنگ مردم ایران،اسلحه به دست گرفت،از مردم کشت،جاسوسی نموده و اطلاعات جنگی به دشمن فروخت،بمب گذاری کرد،دانشمند هسته ای ترور نمود،تا آنجا که توانست فریب و نیرنگ بکار بست و دست آخر از سال ها پیش بعنوان کارگران یا کارمندان معروف ترین و مهم ترین سازمان های جاسوسی غرب بکار گرفته شد.
درماندگی رجوی و ترفندهای حقیرانه برای برون رفت از بحران
مدتهاست که قداست رجوی با افشاگریهای مستمر جداشدگان در هم شکسته می شود و امروز رجوی حتی در بین اعضای فرقه اش آن هیبت و هیمنه را ندارد و به عنوان شخصیتی فاسد شناخته می شود که در قرن بیست و یکم بزرگترین حرمسرای قاجاری را برپا نموده و هزاران انسان را به عنوان برده بکار گرفته است. چنین فساد و تباهی که امروز سر تا پای رجوی را فرا گرفته، طبیعی است که پایه های قداست او را هدف قرار داده باشد و همین باعث شده که وی عنان از کف بدهد و به هر ترفند حقیرانه ای چنگ بیندازد
مجاهدین از عربده کشی های سرنگونی تا گیر کردن در باتلاق لیبرتی
روزگاری که رجوی به پشتوانه دیکتاتور سابق عراق صدام حسین فریادهایی کر کننده میکشید که مریم را ولو با چنگ و ناخن به تهران میبریم اما اکنون نیروهای فرتوت و از دور خارجش در منجلاب گیر کرده اند و مانده اند که از کدام مسیر خودشان را به اتاق خواهر مسئول برسانند تا عملیات جاری کنند! نیروهای آموزش دیده و جنگ آور رجوی که قرار بود هر کدامشان بجای صد نفر در میدان جنگ رزمندگی کنند الان کارشان بجایی رسیده که از مار و عقرب و شرایط سخت و طاقت فرسای لیبرتی داد شکایت سر داده اند
شمارش معکوس فرقه تروریستی رجوی به انتها رسیده
از زمانی که فرقه رجوی اعلام کرده همه اعضای جدا شده که در اروپا و کشور های دیگر هستند ستاد مبارزه با ضد تروریست فرقه رجوی در راس و ستادها و وزارت خانه های کشور های مختلف در پائین به دنبال دستگیری و بازداشت منتقدین این فرقه هستند. ولی عجبا که همش خواب و خیالی بیش نیست. براستی باید از رجوی پرسید از چی میترسی از اینکه فردا راه مابقی اسیران به بیرون باز شود
تشیکلات فرقه ای که روی زمین یخی بنا شود عاقبت فرو می ریزد
آنهایی که اخیرا با مظلوم نمایی به زعم خویش قصد دارند کمپ موقت لیبرتی را که به منزله فروپاشی تشکیلات جهنمی رجویها میباشد به کمپ پناهندگان تبدیل کنند ولی غافل ازاینکه اسرای دربند فرقه که سالهاست پی به ماهیت وی برده اند قصد جدایی و رفتن دنبال زندگی عادی خویش را بصورت دسته جمعی ازفرماندهان خود تقاضا دارند. و حل مشکل فعلی اسرا این بار با تبدیل کمپ موقت لیبرتی به کمپ پناهندگی حل نخواهد شد.
جدایی دسته جمعی گام اول فروپاشی فرقه رجوی
الان زمانی است که در این تشکیلات یک چیز حاکم است و آن اینکه هر کس زورش بیشتر باشد زنده ماندش حتمی است و تصمیم گیری برای جداشدن نیز راحت تر است. وقتی که از یک فرقه استبدادی عصر جدید صحبت می کنیم باید به هر نوع آن فکر کرد، رجوی خیلی تلاش نمود که نفرات موجود در عراق را یکسره کند و به این روز که امروز با آن روبروست نرسد و قبلاً هم در نشست ها می گفت ارزش مرده شما چند برابر بیشتر از زنده شماست
چرا شعار حفظ اشرف و حال تن دادن به لیبرتی؟
چرا!! سران مجاهدین همه ی این مسائل را می دانستند ولی آگاهانه درعراق ماندند چون مرده نیروها بهتر از زنده ماندن آنها و جدایی شان از تشکیلات رجوی بود پس به کشتن دادن نیروهای مجاهد و قربانی کردنشان یک هدف برای سران و رهبری مجاهدین شد؟ سران مجاهدین جای اینکه جوابگوی این سوال باشند که چرا نیروهای رده پایین تشکیلاتی را در عراق و جلوی تیغ و تیر عراقی ها قرار داده اند؟

