رودررویی های آلترناتیوی رهبری مجاهدین
سازمان دو سوم توان سیاسی خود را در لاینحل شدن موضوع کمپ ترانزیت، آبروریزی های مستمر فرار اعضای قدیمی و افشاگری آنان و بی توجهی آگاهانه عموم مردم از دست داده است. بعبارتی هجمه توده ای شدن اقداماتش بی حاصل شده و تشکیلات را با بی هدفی به اصطلاح مبارزاتی مواجه ساخته است. امید بستن برای سرنگونی دولت سوریه و حمایت از اشرار شورشی سوریه حتما مسئله خوشایندی برای سرنوشت مجاهدین نخواهد بود.
سیلی تاریخ به مجاهدین و سرنوشت محتوم
درحقیقت این دست تکامل است که در ادامه ی سیلی های تاریخ، رجوی را وجه المصالحه کرده و صدام آنها را در سرفصل آتش بس به ایران راند و هل داد تا از شر آنها خلاص شود و در نهایت تتمه ی آنها سوخته و در اشرف تبدیل به فسیل شوند. این سریال سیلی های مکرر تاریخ دیگر برای رجوی عبرت و نقطه عطف نداشت تا سرفصل اشغال عراق و خلع سلاح وشکست استراتژی جنگ آزادیبخش که مستمسک به قدرت صدام بود و اکنون هم اخراج از اشرف و عراق و متلاشی شدن.
روزهای آینده برای مجاهدین
استفاده از ابزارهای شبکه اجتماعی برای ایجاد توهم های غیرواقعی آشوب و فتنه سازی نیز دردی از دردهای سازمان را دوا نخواهد کرد. نبود پایگاه اجتماعی و اشراف نسبی مردم و علی الخصوص قشر دانشجو و جوان مطمئنا امکان هر سرمایه گذاری و بهره برداری سیاسی و تروریستی را برای سازمان صفر نموده است بطوریکه با رجوع به سایت سازمان رویکرد فرقه این روزها فقط در گریز به اخبار نصف کاره شورشیان سوریه خلاصه شده و چندمقاله مربوط به چندماه گذشته نیز با گرد و خاک و تارعنکبوت های آویخته شده اش خودنمایی می کند. ولی هرچه هست دور نیست آن زمانیکه بمب ملاقات خانواده ها با نظارت سازمان ملل ضربه سهمگین خود را بر تشکیلات مجاهدین برای همیشه وارد نماید.
تلاش فرقه رجوی برای ماندن در عراق!
تعدادی از افراد سازمان که از فرماندهان رده بالا می باشند توسط دادگستری عراق محکوم به کشتار علیه بشریت و جنایات جنگی هستند که اگر پناهنده محسوب نشوند چنین مصونیتی را ندارند و لا جرم باید در دادگاه به جنایات خود اقرار کنند.با گذشت سالها و سقوط صدام از همان ابتدا تمامی این اعضا خواهان رفتن از عراق شدند زیرا با خلع سلاح توسط امریکا و نداشتن مرز برای عملیات حضورشان بیهوده بود اما سازمان از خروج این افراد ممانعت بعمل آورد.
لیاقت رجوی و نیروهایش آوارگی در بیاباهای عراق است!
این روزها که به وضعیت اسفناک فرقه تروریستی رجوی نگاه میکنیم بخوبی آثار به انتها رسیدن و تمام شدن یک کابوس وحشتناک و بسته شدن پرونده سراسر خیانت و نکبتشان را میتوان ملاحظه کرد! از عربده کشی های رجوی و فریادهای سرنگونی سرنگونی کردنش در قرارگاه اشرف که البته با پشت گرمی صدام بود تا با خفت از اشرف بیرون انداخته شدن و در بیابانهای عراق بقول خودشان محتاج ابتدایی ترین امکانات شدن!
پایان تلخ خیانت
سوختن گرد چراغ برق های بی احساس خیابان مصداق حقیقی این طیف از انسانهایی است که فریب ترفند های رجوی ها را خورده اند اما قضیه ی اعتماد و خیانت رهبر و مریدان دردو سرطیف بسا کشنده تر است چون رجوی این اعتمادها را به بستری برای جنایات خود تبدیل و این دسته از آدمها را به وادی و ورطه ی دشمنی و جنگ با واقعیت های موجود و دنیای پیرامون سوق داده است که در حقیقت فرجام و پایان تلخ این خیانت در چشم انداز است.
لیبرتی، شلیک آخر به بقایای رجوی
چون دولت عراق ضرب الاجل تعیین کرده بود.و از طرفی هم با لابی هایی که در آمریکا داشتند چراغ سبز را دریافت کرده و خروج از اشرف مساوی خارج شدن از لیست تروریستی وزارت امور خارجه آمریکا بود البته خارج شدن مجاهدین یک چیز را بر همگان روشن نمود و آن کاسه لیسی آنها و در مقابل اوج کینه ورزی آمریکا نسبت به ایران می باشد ولی انچه مسلم هست بیرون رانده شدن از اشرف مساوی با ضربه فنی شدن رجوی است
راه کارهای رجوی برای ادامه راه اشتباه!
بار دیگر با پیروزی دموکراتهای امریکایی آرزوهای پدر خوانده کوچک تروریسم ایرانی به گور برده شد رجوی که اعضا را برای آمدن جمهوریخواهان آماده می کرد و می گفت اگر جمهوریخواهان در امریکا سر کار بیایند جنگ را با ایران شروع می کنند و با شروع جنگ امریکا ما را تسلیح کرده و جزو نیروی ائتلاف میشویم و به ایران میرویم! فقط باید تا انتخابات امریکا و سرکار آمدن رامنی کاندید جمهوریخواهان , در لیبرتی دوام بیاوریم. اما با این وضعی که امروز اتفاق افتاد تمام آرزوهایش بر باد فنا رفت و رفت تا عبرتی برای اعضا خوش باور باشد.
اخراج از اشرف؛ باخت استراتژی مجاهدین
اکنون فکر و تفکر و ایدئولوژی و استراتژی تروریستی رجوی دقیقا مصداق واقعی آن تئوری شده و مثال آن استخوان سگ و سیکل تغییر و استحاله را طی می کند ابتدا در اشرف از خلع سلاح تا کنون درآب نمک اکنون هم مدتی در لیبرتی و سپس بایستی هر عضو و کادری به سویی رفته و از چنگ رجوی فرار و درفضای آزاد و دنیای آزاد غرق شده و از شر آن دیو ضد بشر خلاصی یابند و خود را از نجاست استراتژی تروریستی رجوی پاک کنند و این قانون تکاملی شکست استراتژی رجوی را رقم زده است.
خروج از لیست تروریستی به نفع رجوی بود یا به ضررش؟
رجوی وقتی درلیست بود با حربه ای بنام جنگ آزادیبخش از تمامی قوانین و ضوابط کلاسیک حقوقی وانسانی فرار وهمه را دور می زد و برای اعمال ضد بشری خود مشروعیت می گرفت. یکی از قربانیان این عملیات های ساختگی و تروریستی رجوی فردی به نام قربانعلی مزرعه کار بود که در قرارگاهی به نام مروارید واقع درشمال شهر جلولای عراق اجرا شد و نهایتا این سوژه مجروح و جان سالم به دربرد و اکنون به خارج کشور فرار کرده است.
خروج از لیست تروریستی آمریکا پیروزی یا شکست رجوی ها – قسمت سوم
آقای عین الله شعبانی یکی دیگر از بازگشته های جدید که سال قبل بعد از فرار از اشرف به میهن بازگشتند در تکمیل صحبت های آقای افغان افزودند:هر چند که سازمان از آمریکا خواست تا آنها را از لیست خارج کند ولی آمریکا سلاح را از دست آنها خارج کرد و در واقع نیش عقرب را کشید و آن را در بیابان های عراق رها کرد. یعنی در واقع دیگر کارآیی ندارند که این برای همه قابل فهم است.آنها به لحاظ نظامی دیگر کارآیی ندارند، از طرف دیگر در شرایط حاضر به لحاظ سیاسی هم حرف جدیدی برای گفتن ندارند.
هفته ای که کلاغ هم پر نزد
این برنامه ها برای رئیس جمهور حسرت به دلی که نزدیک به دو دهه این لقب را یدک میکشد البته غنیمت بود و مایه مسرت و واقعا به لحاظ روحی نیاز شدیدی به آن داشت , مجاهدین در رویاهایشان همیشه برای این روز و این هفته در ایران نقشه ها میکشیدند , من از زبان خود خانم رجوی شنیده ام که این هفته در ایران آینده بصورت واقعی اش برگزار خواهد شد و ایران سراسر تعطیل شاهد جشنواره های بین المللی و ملی معتبر خواهد بود. یخ این رویاها نگرفت..

