کنفرانس قاهره – بازتاب وحشت مجاهدین از پیشبرد قانونی انتقال ساکنین اشرف به لیبرتی
اگر از یادآوری سوابق همکاری اطلاعاتی مجاهدین با رژیم مبارک بگذریم اینبار اما مجاهدین در قاهره هم حرف جدیدی برای گفتن نداشتند. مجاهدین در این کنفرانس هم تلاش کردند همان خواسته های غیر قانونی و غیر منطقی خود را از زبان برخی شخصیت های مصری به طرف حسابهای خود در اروپا و آمریکا و عراق برسانند تا شاید بتوانند در روند طبیعی انتقال ساکنین اشرف به کمپ لیبرتی که تحت نظارت ملل متحد و کمیساریای عالی پناهندگان پیش برده میشود اخلال ایجاد کنند.
طرح های فریب و نیرنگ مجاهدین برای هرچه بیشتر ماندن در عراق
بعلت فشارهای بین المللی و قاطع بودن دولت عراق برای خروج فرقه از خاک عراق و دو دور به کشتن دادن ساکنان کمپ که باعث افشا و تنفر جامعه جهانی از سیاست های رجوی شد، اینبار بطور رسمی و علنی دیگر نمی توانند مقاومت کنند و به همین دلیل در ظاهر جابجایی و خروج از عراق پذیرفته شد، ولی در نهان از یک طرف قصد هر چقدر طولانی تر شدن موضوع را داشته است به امید اینکه شاید در منطقه تحولات دیگری صورت گیرد و یا زد و بندهای دیگری را بتوانند به پیش ببرند
از ادعای پیروزی تا زوزه های پر درد ناشی از شکست رجویها
آخرین نمونه از این نوع پیروزی ها!!! مربوط به برخورد رجوی ها با موضوع تخلیه اشرف و تمدید زمان ضرب الاجل از طرف دولت عراق است. مریم قجر با ذلت و از ترس و تنها برای آنکه چند روزی بیشتر در عراق بمانند مجبور به پذیرش طرح خروج از اشرف شد و حتی با خواری پذیرفت که برای امضا قرارداد (که در واقع باید به آن نوعی تسلیم نامه گفت) با پای برهنه به بغداد و خدمت آقای مالکی که سالیان او را مزدور جمهوری اسلامی و جنایتکار خطاب می کرد برود
سال ۲۰۱۲ در اشرف!
در حالی سال 2011 در پادگان نظامی اشرف بپایان رسید که جهانیان شاهد فروپاشی اشرف بودند، آغاز 2012 و روزهای آغازین آن بر این پیش گویی ها مهر تأئید زد و فرقه رجوی باز در یک چرخش 180 درجه ای و استراتژیک (البته به همت آهنین خانواده ها) قبول کرد که اشرف و ظرف استراتژیک خود را تخلیه کنند، البته روزهای بعد، آبستن حوادث بسیار بزرگ و تلخی برای دیکتاتور فرقه یعنی”مسعود و مریم” خواهد بود.
چرا سران فرقه برای جابجائی نیروها به کمپ لیبرتی بهانه جوئی می کنند؟
مجاهدین گفته اند که به آنها اجازه داده شود تا اموال غیر منقول خود را بفروشند و پولش به حساب خودشان واریز شود البته نگفته اند که این اموال را از کجا آورده اند برا همه واضح و روشن هست که این اموال حق مردم عراق هست و از صدام بخاطر مزدوری گرفته اند. یکی دیگر از بهانه های سران فرقه اینست که در کمپ لیبرتی خانواده ها دیگر نیایند و با بلندگو مزاحم نشوند البته این خواسته زمانی منطقی هست که سران فرقه مزاحم ملاقات آزادانه و بی قید و شرط خانواده ها با عزیزانشان نگردند.
امروز”اشرف”، فردا”اوورسوراواز”
ارکان اورسورواز محل اقامت مریم قجر، از پیش و با فروپاشی اشرف لرزیده است و کارمان بسیار راحت تر از گام اول خواهد بود. اولاً فرانسه کشوری عدالت مدار و مهد آزادی است و حتماً دادگاههای عادلی هم دارد. ثانیاً دیگر کسی نمی تواند مانع قانونی برای شکایت جداشده ها بتراشد و ثالثاً فرانسه،عراق نیست که علیرغم حکم بازداشت سران اشرفی هیچ پلیسی نتواند وارد آن شود
سازمان مجاهدین در راه پایان
ممکن است این تناقض بوجود بیاید که چرا با وجود اینهمه پشتیبانی از سازمان در غرب باز هم سازمان در لیست تروریستی امریکا باقی مانده است. علت این است که خود امریکاییها نمی خواهند مستقیما پشتیبانی خود را از آنان نشان دهند و الا بر هر کسی واضح است که اگر امریکا این لیست تروریستی را که خود نگارنده آن است قبول داشت، هیچگاه به آنان اجازه فعالیت در خاک امریکا و اروپا را نمی داد و برای آنها وجود یک سازمان با تشکیلات در کنار مرز ایران بهتر است.
آخرین خبرهای مربوط به مجاهدین
شاید مسعود رجوی چنین می پندارد با نزدیک شدن ایام انتخابات مجلس در اسفند ماه 90 و های و هوی چند سیاستمدار وابسته به جریانات اقتصادی صهیونیستی و امریکایی و بازی داده شدن بعضی جریانات سیاسی معلوم الحال وابسته توسط ایالات متحده امریکا احتمال حمله نظامی فراهم و شاید امریکاییان از این عناصر تروریست برای طلایه دارشدن قوای شان بهره جویند.
مجاهدین و بحران خروج از اشرف
در وضعیت فعلی که بحران خروج از قرارگاه اشرف گریبانگیر مجاهدین شده آنها سعی دارند با کارشکنی و قانون ستیزی و شرط گذاری های غیر واقعی مانع جدی در پیشبرد راه حل های مسالمت آمیز و انسانی ایجاد کنند تا تشکیلات مجاهدین را سرپا نگه دارند. در این رابطه تناقضات آشکاری در موضع گیری های مجاهدین وجود دارد. آنچه که به مجاهدین تاکنون پشت گرمی میداد تا به این همه پشتک وارو زدن های مشمئز کننده در صحنه بین المللی دست بزنند، خوش خدمتی اطلاعاتی و فعالیت های جاسوسی به نفع آمریکا بود
پذیرش انحلال اشرف جام زهری که رجوی سرکشید
سرانجام استقامت و پایداری خانواده ها بعنوان سلاح استراتژیکی آنان، تاثیر خود را بر جای گذاشت و رجوی های جنایتکار را وادار نمود علیرغم تمام شعارهای پوشالی قبلی خود مبنی بر « نجنیدن اشرف » و « کانون استراتژی بودن آن »، با سرشکستگی و ذلت تن به خواسته جهانیان داده و پذیرش انحلال اشرف را رسما اعلام و قرارداد آن را امضا نمایند. اگرچه این حداقل خواسته خانواده هاست اما بی شک زمینه ساز تن دادن رجوی های دیکتاتور به ملاقات حضوری اعضا با خانواده ها خواهد بود
آخر مبارزه شوم مسعود رجوی
وضعیت اسارتگاه اشرف و اعضای اسیر در چنگال مسعود و مریم رجوی به جایی رسیده که بعد از 30 سال جنایت و خیانت و دوری از وطن، به شکلی ذلیلانه و خجالت آور باید به کشوری دیگر پناهنده شوند. زیرا در هیچ کشوری به یک گروه تروریستی امکان اقامت و فعالیت نمی دهند مگر آن که به صورت یک شهروند عادی و با فروپاشی فرقه و تشکیلات رجوی زندگی کنند. اقدامات نظامی و سیاسی فرقه رجوی در خاک عراق علیه مردم این کشور و مردم ایران به حدی گسترده و متنوع بوده که قابل چشم پوشی نیست
دهن کجی تشکیلات فرقه مجاهدین به جامعه جهانی
استراتژی آنها بند این است که در دولت عراق چه کسی صاحبخانه بشود و آنها برای برکناری دولت منتخب مالکی فعالیت می کنند و هزینه می کنند تا برکنار شود یا تضعیف شود لازم به یادآوری است این همان سازمانی است که بعد از سرنگونی صدام برای برآورده کردن همین استراتژی صاحبخانه چه میهمانی هائی مرتب در اشرف برگزار می کرد و چه مبالغی هنگفتی در عراق و جامعه عراق صرف انتخابات می کرد این همان سازمانی است که برای این منظور حدود 300 جوان عراقی را خریداری کرده بود و به پادگان کشانده و بصورت پانسیون آموزش و حقوق می داد تحت عنوان میلیشیای عراقی.

