گفتگو با آقای سیروس غضنفری درباره سازمان مجاهدین – قسمت سوم
رجوی با فرستادن مریم به خارجه می خواست چرخش فکری افراد را با فشارهای تشکیلاتی برای اطاعت پذیری لازم در درون تشکیلات ایجاد کند و به راحتی اندیشه های افراطی و خشونت زا را در اذهان عمومی قرارگاه اشرف جا بیندازد. لذا با راه انداختن نشست ها وبا ادای این جمله ها که” الان با کسی شوخی ندارم” یا” مریم را به خط اول جبهه فرستاده ام تا راه سرنگونی را حل کند وشما باید تمام عیار دراختیارسازمان باشید تا سازمان راه بن بست را باز کنند”
ضربه آخرخانواده ها به مجاهدین
اکنون بعد از گذشت بیست ماه از اولین تحصن خانواده ها و در حالیکه کمتر از 3 ماه به مهلت تعیین شده از طرف دولت عراق برای خروج نیروهای فرقه رجوی نمانده سیل جدیدی ازاعزام خانواده ها به سمت اسارتگاه اشرف آغاز شده است. سیلی که عزم خود را جزم کرده تا بنیان فرقه رجوی را برکند وبرای همیشه به زباله دان تاریخ بفرستد.
آب در هاون کوبیدن فرقه رجوی – قسمت چهارم
آقای رجوی روزی که صدام بود و به شما پول و زمین هدیه می داد و پسرانش سر بریده عراقیها را هدیه می کردند که اگر کسی به شما چپ نگاه کند سر از بدنش جدا می شود و شما برای آنها رقص رهایی می گذاشتید چه شد که یک مرتبه آنها رفتند! با دشمن آنها دوست و در پارک مریم گوسفند قربانی کردید و توسط رقاص های مریم، رقص رهایی راه انداختید؟ آیا ایدئولوژی چپ شما این ها بود؟
شبکه های اجتماعی و مجاهدین خلق
مجاهدین هم از این خیل عقب نمانده و تلاش نموده اند متامع خود را از طریق چنین سایت ها و شبکه های اجتماعی و به طور سایبری پیش ببرند. گرچه به دلیل حضور حامیان حقوق بشری و صاحب نظران مسائل بین المللی و سیاسی و حقوق بشری و همچنین فعالان سیاسی و خیل جداشدگان ساکن ایران و اروپا در این گونه شبکه های اجتماعی، مجاهدین نتوانسته اند آن گونه که دلخواهشان بود به نشر اکاذیب مطابق با اهداف خود دست پیدا کنندو در این جبهه هم شکست خوردند.
گفتگو با آقای سیروس غضنفری درباره سازمان مجاهدین – قسمت دوم
رهبری سازمان فهمید که در غرب کسی برایشان تره خرد نمی کند. مریم رجوی هم که به دستور مسعود به فرانسه رفته بود تا عرض اندام تبلیغاتی و سیاسی کند و نام سازمان را در میان سیاست مداران اروپایی مطرح کند به بن بست خورد و”راه سرنگونی” برای همیشه بسته شد. و این کار به حدی انقباض روحی و روانی در عملکرد بیرونی و درون تشکیلاتی مجاهدین ایجاد نمود که مریم قجر دست از پا درازتر به اردوگاه اشرف برگشت ورجوی در کمال ناباوری اعضای سازمان در اشرف، این مراجعت را جشن گرفت و ادعا نمود که زمینه سیاسی برای سرنگونی توسط مریم فراهم شده
گفتگو با آقای سیروس غضنفری درباره سازمان مجاهدین – قسمت اول
شاید با ترفند های خاص و معامله گری بتواند با ایجاد حقوق شهروندی عراق و زیر نظر ارگان سازمان ملل، کارهایی را برای این گروه تروریستی انجام دهد وشاید همین هم باشد ولی این را رهبران گروه تروریستی قبول نمی کنند چون بخوبی می دانند خروج نفرات ازاردوگاه اشرف یعنی پایان عمرتشکیلات وبه همین خاطر خواستار ماندگار شدن آنان و مورد قربانی قرارگرفتن آنانند.
بُن بست استراتژیک فرقه رجوی
موضع گیری قاطع دولت عراق در رابطه با بستن اُردوگاه اشرف تا پایان سال 2011 باعث شده رهبران فرقه در خارجه بد جوری خودشان را به در و دیوار می کوبند که راه حلی برای این موضوع پیدا کنند. سر رهبران فرقه در این رابطه به سنگ خورده. قرار است آژانس پناهندگان سازمان ملل با تک تک اشرفی ها بصورت فردی و به دور از سران فرقه مصاحبه کنند. ظاهرا رهبران فرقه طرح را پذیرفته اند ولی در درونشان عزا گرفته اند.
دغدغه های سازمان مجاهدین در قبال دولتمردان عراقی
قاطعیت و سرسختی وزیر خارجه عراق در تاکید موضوع اخراج مجاهدین حتی قبل از موعد مقرر در نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک در چند روز اخیر آب سردی بود که در ایام کمتر از 80 روزمانده به مهلت اخراج برسر تشکیلات مجاهدین پاشیده شد. در هرحال فاز جدید مواضع سازمان در عراق در روزهای آتی بنمایش گذاشته خواهد شد. ضمنا گمانه زنی های کارشناسان مربوطه این است سازمان تا مرز حفظ تشکیلات در عراق شاید به مراوداتی دست زند ولی نهایتا همکاری نکرده و در صدد ایجاد حمام خون تازه ای برای کشته سازی اعضای حاضر در حصار پیش خواهد رفت.
آب در هاون کوبیدن فرقه رجوی – قسمت سوم
رجوی بعد از این خیانت ها به کردها و نیروهای خود شرایط داخل را برای نفرات سخت کرد طوری که در سال 73 ماموریت جداسازی انجام گرفت.که ثمره آن سربه نیست ها وخود کشی ها بود باید یک نکته را در اینجا بگویم رجوی همان شرایط را که برای نیروها الان ترسیم می کند که اگر شما بی قانونی کنید کسی نمی تواند با شما کار داشته باشد آن موقع هم رجوی به زندانبانان و شکنجه گران می گفت که خودتان انقلاب کرده هستید هر کسی در تشکیلات جوم خورد تا زمانی که اعتراف نکرد که من نفوذی هستم بزنید و بکشید کسی به شما تو هم نمی تواند بگوید و قیمت ماندن شما این است.
مجاهدین و خواسته های کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل
چنانچه مطلعیم بالاخره موضوع تمکین مجاهدین برای استارت کار درخواست پناهندگی و مصاحبه انفرادی افراد در محلی به تشخیص کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل و قطعا دور از اردوگاه عراق نو (اشرف) آغاز شد. اولا بخوبی مشخص شد سازمان صد در صد از مواضع حتی 70 روز پیش خود و گنده گویی هایش کوتاه آمده بطوریکه حرفهای مریم قجر که می گفت ما دراشرف می مانیم و سر این هم با کسی مذاکره نمیکنیم، بطور کلی پنبه شد
عجز و ناله های مریم رجوی در ناتوانی از نتایج برگزاری کنفرانس های تبلیغاتی
حجم کنفرانس های قبل از اعلام لیست درحد ماکزیمم های تشکیلاتی مجاهدین دنبال می شد تا سازمان بتواند حداقل هایش را با حفظ اردوگاه اشرف بدست آورد ولی بالاخره جداشدگان، فعالین حقوق بشر و جامعه جهانی و ملت ایران و حتی کارشناسان و تحلیل گران گروههای تروریستی امریکا هم مسیر دیگری را برگزیدند و اینک سازمان در تعجب این اتفاق ناگوار ناچارا و بالاجبار روبه تنها گزینه موجود نموده و با کلنجار رفتن با مواضع مشخص کمیساریای ملل متحد و طرح عناوینی همچون درخواست پناهندگی جمعی
فتح مبین یا پذیرش ذلت بار انحلال اشرف
اگر از شعر و شعارهای سالهای قبل مریم قجر و رهبری سازمان که خروج از اشرف را مرز سرخ ایدئولوژیک خود قرار داده و ادعا می کردند که اشرف، شرف و همه چیز ما می باشد و برای حفظ آن باید از همه چیز خودمان گذشت کنیم (که همین امر در طول دو سال گذشته باعث مرگ بیش از 50 نفر گشته است) بگذریم، امروز شاهد آن هستیم که رجوی در زیر فشارهای بین المللی و دولت عراق و پایداری خانواده ها در جلوی اشرف مجبور به عقب نشینی آشکار شده است

