تاورنی و بهای گزافی که هنوز سازمان مجاهدین می پردازد
در ژوئن گذشته جمع کردن تعدادی آدم در شهر تاورنی برای مجاهدین هزینه هنگفتی به همراه داشت ؛ صحبت از رقم مادی ده میلیون یورویی که مجاهدین متحمل شدند نیست ؛ بحث هزینه های هنگفت سیاسی و تشکیلاتی است که بعد از سه ماه از آن تاریخ تمام قد رخ نموده است ؛ اکنون با فروکش نمودن تب و تاب تبلیغات مجاهدین ؛کابوس تمام عیاری از این گردهمآیی مقابل مسئولین سازمان قد برافراشته است ؛ کابوسی در دو بعد تشکیلاتی و سیاسی
مجاهدین: بریده باشید اما فرار نکنید
بعد از سرنگونی صدام و جدا شدن قریب به 1000 نفر از سازمان و رفتن به کمپ آمریکایی ها، رجوی اینبار برای فریب و ممانعت از فروپاشی فرقه اش، درست معکوس حرف هایی که در نشست های طعمه زده بود به افراد جدا شده پیام داد که: « ایران نروید و بروید به خارج از ایران، به اروپا… و حالا که دیگر تمام ترفند های قبلی اش نقش بر آب شده و با وجود خانواده ها در بیرون درب اشرف، امید در دل نفرات اسیر زنده شده و پی در پی اقدام به فرار می نمایند، مسئولین فرقه برای فریب افراد می گویند: « بریده بودن مشکلی نیست اما فرار نکنید »
شکست مفتضحانه مجاهدین در نشست بررسی خشونت علیه زنان در ایران
در پانل بررسی خشونت علیه زنان که در مورد ایران، کشمیر و مغرب، در پانزدهمین کنفرانس حقوق بشر سازمان ملل در ژنو برگزار شد، پرونده ایران با سخنرانی اعضای انجمن قربانیان ترور کشورمان بسته شد. در این پانل که مجاهدین خود را به جای مدافعین ملت ایران جا زده و تلاش داشتند با NGO های پوششی از فرانسه و بلژیک در جلسه با تحریف واقعیات، فضایی منفی علیه جمهوری اسلامی ایران به راه اندازند، با روشنگری خانوادههای قربانیان ترور کشور در خصوص جنایات آنها با شکست روبرو شدند.
رهایی اسیران از بند رجوی خائن نوید بخش از هم پاشیدگی فرقه مجاهدین
آقای مرتضی دشتی پس از رهایی خود از فرقه رجوی جزء نفراتی است که پس از حضور خانواده ها در جلوی درب قرارگاه اشرف از داخل جهنم خود را نجات داده و به آغوش این خانواده ها رسانیده است و قبل از او نیز ایمان یگانه نیز پس از حضور چندین ساله در این فرقه به پوچی و تباهی در آن پی برده و خود را به آزادی و خانواده رسانیده و هم اکنون به سلامتی به زندگی خود ادامه می دهد.
باز هم فرار از حاکمیت سیاه رجوی
این فرار که چندمین مورد فرار از اسارتگاه اشرف بعد از حضور خانواده ها در بیرون درب آن است مشخص کرد که به چه دلیل این فرقه قرون وسطایی از حضور خانواده ها در بیرون اشرف در وحشت است و این حضور چقدر تاثیر گذار بوده و چه طبعاتی خواهد داشت. بی دلیل نیست که سران فرقه هر جا می نشینند و هر کس را می بینند صحبت از این حضور کرده و دست به دامان هر کس که بتوانند می شوند تا مانع از این حضور گردند.
اعتراف رجوی وطن فروش به نداشتن نیرو در ایران
رجوی وطن فروش که بیش از دو دهه مزدور صدام بوده و بعد از آن نیز با تغییر وضعیت در عراق با جاسوسی و چاپلوسی سعی در اثبات نوکر منشی خود برای آمریکا و اسرائیل دارد، در یک اقدام احمقانه دیگر فراخوانی برای ایجاد تظاهرات و قیام در روز «قدس» داد اما فضاحت کار آنقدر بالا بود که بر خلاف فراخوان های قبلی که او به شورای خارجه نشینش دستور می داد تا برای فریب، در روز مورد نظر اطلاعیه های سریالی بدهند اینبار نه تنها قادر به این کار نبود بلکه در مطلبی که در یادداشت روز یکی از سایت هایش درج شده شاید برای اولین بار ناگزیر، به شکست اعتراف کرد.
یک گام دیگر در مسیر فروپاشی فرقه رجوی
آنچه که مهم است فرقه رجوی به عنوان یک گروه تروریستی شناخته می شود و علاوه بر ایران درعراق هم متهم به انجام و مشارکت در طرحهای تروریستی بوده و پرونده هایی نیز در جریان است پس نتیجه خیلی روشن است این فرقه راهی به جز خروج ندارد و بحران هایی که فرقه به آن دل خوش کرده دیری نمی پایند و هیچ تضمینی برای حضور فرقه در عراق نخواهند بود.
خروج نیروهای امریکا از عراق و تحصن خانواده ها نوید دهنده آزادی اسیران فرقه رجوی
نیروهای رزمی امریکا عراق را ترک نمودند و وظیفه آن بخش از نیروهای غیر رزمی به جامانده تنها آموزش نیروهای عراقی است و این بدان معناست که این نیروها تحت فرماندهی ارتش عراق قرارخواهند داشت. درچنین شرایطی ترس و وحشت سرکرده فراری فرقه از برملا شدن راز و رمزهای همچنان سربه مهر بویژه از جانب زنان درمانده و نا امید اسیر درقلعه متروک اشرف است و این دلیل و بهانه این فرد تبهکاراست که می خواهد این افراد درهمان قلعه مخوف بمانند
خروج رسمی نیروهای امریکایی از عراق و یتیم شدن مجدد مجاهدین
از امروز” اول سپتامبر 2010″ نیروهای امریکایی ماموریت نظامی خود را در عراق پایان دادند و به عنوان نیروی اشغالگر در عراق دیگر نقشی ندارند و تنها به منظور آموزش نیروهای نظامی عراق آنهم با تعداد کمتری حضور دارند. این دومین باری است که سازمان مجاهدین در عراق یتیم می شود و حامی خود را در یک کشور بیگانه از دست می دهد. هفت سال قبل با سرنگونی صدام حسین، بزرگترین حامی عربی مجاهدین از دست رفت و این بار بعد از هفت سال که سازمان مجاهدین به ارتش امریکا توسل جسته بود دوباره حامی خود را از دست داد.
فرقه رجوی و دست و پا زدن در اقیانوس سردرگمی
اخیرا یک دادگاه عراقی خواستار اخراج مجاهدین خلق از عراق و همچنین دستگیری یک سری از عوامل این گروه که در کشتار و سرکوب مردم عراق در زمان دیکتاتور سابق عراق دست داشتند شد.مجاهدین خلق بجای اینکه جواب مردم عراق و عملیات وحشیانه ای که علیه آنها با صدام داشتند را بدهند دست به دامان ارباب خوب یعنی آمریکا شدند تا از او کمک بگیرند آنها از سیستم قضایی آمریکا خواستند تا نام آنها را از لیست خارج کرده و همچنین مجوز حضورآنها در عراق را تمدید کند غافل از اینکه مصرف آنها برای آمریکا دیگر تمام شده و به آخر خط رسیده اند.
خروج آمریکا از عراق و وضعیت فرقه رجوی
فرقه فکر میکرد اگر سلاحهای خود را تحویل بدهد و در مقابل با شیطان بزرگ دست بدهد آینده خودش را تضمین کرده است ولی هرگز فکر نمیکرد قدرت هایی مثل آمریکا و یا اروپا همیشه بعنوان ابزار و نوعی کارت بازی به فرقه نگاه میکردند و نقش بیشتر و بزرگتری برای آن قائل نبودند و این عجیب است که فرقه رجوی که خود را خیلی هوشمند میدانند چرا متوجه این موضوع نشدند.
خبر دستگیری رهبران فرقه خبر پایان اسارتگاه اشرف
چرا رجوی با وجود تمام اخبار و تحلیل های ممکن که نشان از پایان کامل کار فرقه او در عراق دارد می خواهد نفرات اسیر را کماکان در اشرف نگه دارد؟آیا آنها قرار است گوشت دم توپ باشند تا رجوی جاه طلب بتواند کماکان مدعی داشتن گروه باشد؟ یا آنکه آنها سپرهای انسانی برای حفظ جان رجوی و برخی مسئولان بالای فرقه و درباریان حلقه به گوش رجوی در اشرف هستند که جانشان آنقدر بی ارزش است که حتی اجازه ندارند از اخبار دنیای بیرون از اشرف بصورت آزادانه مطلع شوند

