سه شنبه, ۲۵ آذر , ۱۴۰۴
  • دیدار فاضل فرهادی با اعضای انجمن نجات اراک 24 آذر 1404

    زندگی در کنار خانواده، موهبتی که دوباره نصیبم شد
    دیدار فاضل فرهادی با اعضای انجمن نجات اراک

    روز سه شنبه 18 آذرماه 1404، فاضل فرهادی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق با حضور در دفتر انجمن نجات اراک، با اعضای این انجمن به گفتگو و تبادل نظر پرداخت. فاضل فرهادی که سابقه چند دهه حضور در تشکیلات مجاهدین خلق را دارد، در گفتگو با اعضای انجمن گفت: وقتی به آغوش خانواده برگشتم […]

فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت اول 24 آذر 1404

دفتر بغداد و جاذبه های مبارزه فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت اول

دیدار رضا کریمی با اعضای انجمن نجات کرمانشاه 24 آذر 1404

اگر ریسک نمی کردم همچنان در اسارت رجوی بودم دیدار رضا کریمی با اعضای انجمن نجات کرمانشاه

پیگیری مسائل اشرف از طریق سفارت عراق در پاریس 04 دی 1390

پیگیری مسائل اشرف از طریق سفارت عراق در پاریس

روز جمعه 23 دسامبر 2011، هیئتی از جداشدگان سازمان مجاهدین که طی چند سال گذشته موفق به خروج از پادگان اشرف شده اند، ضمن مراجعه به سفارت عراق در فرانسه، با مقامات این سفارت دیدار و گفتگو نموده و شرح مبسوطی از وضعیت اشرف را به اطلاع آنان رسانیدند. مقامات ذیربط سفارتخانۀ عراق، به محض اطلاع از هویت هیئت ملاقات کننده، ضمن ابراز خوشحالی از این دیدار، به طور کامل به سخنان ایشان گوش داده و در پایان اطمینان دادند که خواسته های هیئت را به اطلاع مقامات مربوطه خواهند رسانید.

فرار ۱۰ عضو گروه تروریستی مجاهدین از اردوگاه اشرف 03 دی 1390

فرار ۱۰ عضو گروه تروریستی مجاهدین از اردوگاه اشرف

یک منبع امنیتی در استان دیاله اعلام کرد که 10 نفر از اعضای گروه تروریستی مجاهدین به دلیل ظلم و ستمی که از سوی سرکردگان این گروه به آنها روا شده بود از اردوگاه اشرف فرار کردند. به گفته این منبع، افراد مذکور به یکی از مراکز پلیس شمال بعقوبه فرار کرده اند.اردوگاه اشرف که اخیرا به”عراق جدید” تغییر نام داده است، در استان دیاله عراق حدود 3500 نفر از اعضای گروه تروریستی مجاهدین را در خود جای داده است.

شکنجه های تیف، دیوید فیلیپس و معامله با سازمان مجاهدین 30 آذر 1390

شکنجه های تیف، دیوید فیلیپس و معامله با سازمان مجاهدین

وی با ده نفر محافظ به آنجا آمده و برای ما! خط و نشان کشید. ما به وی گفتیم شما به سازمان تروریستی و افراد آن احترام فراوان میگذارید اما با ما که از دست آنها فرار کرده ایم و به شما پناهنده شده ایم این کارها را میکنید معنی این کارها چیست؟ وی گفت شما تروریست هستید! شما زندانی جنگی هستید! گفتیم عجب پس حتما معامله ای در کار است. جالب اینکه من در همان تاریخ با اف بی ای مصاحبه داشتم و در حال افشاگری و شکایت علیه سازمان بودم.

اعلام جدائی مهدی نادری و جلال فیضیان از فرقه رجوی 28 آذر 1390

اعلام جدائی مهدی نادری و جلال فیضیان از فرقه رجوی

جوانیم، روحم، احساسم، عواطفم، خانواده ام، آزادیم، خاکم و حتی انسانیتم را کشتند و فدای منافعشان کردند. تف به این منافع پست و حقیر که نخواستند بگویند به بن بست رسیده اند، که نخواستند بگویند خانه از پای بست ویران بوده است. صدها سوال بی پاسخ وجود دارد که جبر تاریخ روزی پاسخ آنها را خواهد گرفت. اما خوشحالم که در این سراب گم نشدم و آزاد و رها گشتم و با پشت کردن به گذشته سیاه و تلخ، به آینده ای زیبا و درخشان امیدوارم.

رهایی شجاعانه علی قزل قارشی از چنگال فرقه رجوی 28 آذر 1390

رهایی شجاعانه علی قزل قارشی از چنگال فرقه رجوی

باری در روزهای پایانی حضور خانواده های گلستانی در جلوی پادگان اشرف خبر رسید که 3 نفر از اسیران داخل قلعه مخوف رجوی توانستند خود را نجات دهند ولی تا لحظه ای که از مرز ایران نگذشتیم خبری از آن 3 نفر نشده بود که به یکباره تلفن به صدا در آمده و از آن طرف همسر کریم شیخی (رهایی یافته از فرقه مجاهدین) بود که با لحن شوق زده تبریک می گفت و خبر از آزادی علی قزل قازشی را به من داد

حضور و سخنرانی اعضای سابق مجاهدین در میان خانواده های متحصن – قسمت اول 26 آذر 1390

حضور و سخنرانی اعضای سابق مجاهدین در میان خانواده های متحصن – قسمت اول

من اعتقاد دارم همینکه شما اینجا باشید همدیگر را ببینید و هم فکری بکنید و آنکس که داخل زندان فرقه هست پشت این دیوار هست بداند که چند نفر آن پشت هستند که منتظرش هستند این حداقلی هست که همیشه پس وجود داره، می توانید شما این را هم فراهم کنید حالا در رابطه با خوب بلندگو و شعار دادن در هر صورت منتهی تمام اقداماتی که به نظر من البته به اصطلاح کوچکتر از آن هستم که چیزی بگم همه کارهای ما در راستای یک روشنگری هست

سفر به سرزمین اسیرکش – قسمت سوم 26 آذر 1390

سفر به سرزمین اسیرکش – قسمت سوم

از دوستان ما محمدحسین سبحانی به ایراد سخنرانی پرداخت و مواردی که در زندانهای مجاهدین بر او گذشته بود را شرح داد. از جمع خانواده ها نیز خانم ثریا عبداللهی به ایراد سخنرانی پر شور به همراه شعری در ارتباط با اسارت فرزندش اجرا نمود. از سخنرانان دیگر این کنفرانس هشدار و اعتراض، خانم مریم سنجانی بود و در همان حال مصطفی محمدی بدون رسیدن به سن سخنرانی و بی طاقت از آماده سازیهای دیگر، درد دل سوخته اش را عیان نموده

خاطرات سفر به اشرف – قسمت اول 26 آذر 1390

خاطرات سفر به اشرف – قسمت اول

وقتی شب فرا رسید در اطراف استراحتگاه قدم زدم اطراف قرارگاه را چک کردم مبادا تروریست های مجاهدین غافلگیرمان کنند هنوز باور نمی کردم اشرف چنین وضعیتی پیدا کرده است هیچ موقع اشرف را اینگونه در سکوت مرگبار ندیده بودم البته گاهی صدای بلندگو می آمد. ولی زمانی که من در اشرف بودم در واقع آنجا یک شهر به حساب می آمد زیرا رفت و آمد بسیاری در قرارگاه مشاهده می شد حتی درب اصلی همیشه شلوغ بود از کارگر تا متخصص در رفت و آمد بودند و کسی در اشرف جرئت نداشت

اعلام جدائی ۳ تن از اعضای فرقه رجوی 23 آذر 1390

اعلام جدائی ۳ تن از اعضای فرقه رجوی

با حضورخانواده ها دراطراف پادگان فرقه ای اشرف امید زندگی در ما بوجود آمد و ترس از بیرون از اشرف و عراقی ها که هر روز در گوشمان می خواندند کمتر شد و اطمینان نسبی حاصل کردیم که در بیرون از زندان اشرف زندگی دیگری وجود دارد. بلند گوهای خانواده ها تنها امید ما در این زندان بود. ما امیدواریم که تا رها شدن تک تک اسرای اشرف، حضور خانواده ها و صدای بلندگوهایشان پایان نیابد.

نجات یافتگان فرقه رجوی در دیدار از قبرستان کمپ اشرف 21 آذر 1390

نجات یافتگان فرقه رجوی در دیدار از قبرستان کمپ اشرف

دو تن از نجات یافتگان از فرقه که مستقیما توسط نادر رفیعی نژاد شکنجه شده اند، آقایان محمد حسین سبحانی و علی قشقاوی هستند. هر دوی آنها پس از سالها مقاومت در قبال شکنجه در زندانهای انفرادی رجوی و شکست مجاهدین در تسلیم آنها در همکاری در جنایاتشان، لاجرم به صدام و زندان ابوغریب تحویل داده شدند. هر دو آقایان قشقاوی و سبحانی با یاد آوری خاطرات تلخ زندانها و شکنجه گاههای صدام و رجوی، با خواندن فاتحه بر گور شکنجه گر خود، از خداوند برایش طلب مغفرت کردند.

سفر به سرزمین اسیرکش – قسمت دوم 16 آذر 1390

سفر به سرزمین اسیرکش – قسمت دوم

روز جمعه 18 نوامبر و پس از صرف نهار در جمع خانواده ها، به پیشنهاد دوستان، به سمت دروازه اسد حرکت کردیم. دروازه اسد تا محل استقرار ما حدود یک کیلومتر فاصله داشت و باید این مسیر را با ماشین و از درون سیطره های عراقی، طی می کردیم. به دروازه شرقی و فتح شده توسط عراقی ها رسیدیم. فضای آنجا و در آن بعد از ظهر پاییزی به گونه ای دلگیر و عبوس بود. اینجا قبلاً دروازه غربی و اصلی ورود و خروج مجاهدین بود

نامه به علیرضا امیری از اسیران اشرف 16 آذر 1390

نامه به علیرضا امیری از اسیران اشرف

علیرضاجان، پسرم مادرت خیلی دلش می خواد مثل خانواده های دیگه کنار ما باشی. پسرم پدرت، آقای حکمعلی امیری در انتظار دیدار پسرشه، علیرضاجان، پسر عزیزم خیلی خیلی دلمون برات تنگ شده دیگه پیر شدیم. چقدر صبر کنیم، چقدر انتظار دیگه آخه آخرای عمرمونه، 12 سال که کم نیست خسته شدیم.

blank
blank
blank