واکنش مجاهدین خلق (فرقه رجوی) به اتهامات و انتقادات
این موج انتقاد از درون و مسئولان شورا بالاتر گرفت. آقای اسماعیل یغمایی شاعر رسمی مجاهدین هم به این موج پیوست. مجاهدین به صراحت و رسما به آقای یغمایی تاختند او را زیر فحش و تهمت گرفتند، اما باز موج بالاتر گرفت، آقای کریم قصیم مسئول کمیسیون محیط زیست شورا و یار وفادار رجوی و آقای محمد رضا روحانی مسئول کمیسیون ملیتهای شورای ملی مقاومت نیز پشت رجوی را خالی کردند
سخنی بر جدائی آقای کریم قصیم از شورای مقاومت مجاهدین
سالهاست که اینجانب وتعدادی از جداشدگان از مجاهدین خواسته ایم که حاضریم در یک جلسه رسمی با نمایندگان آنها در مورد مسائل روز وارد بحث و تبادل نظر شویم و به نقاط مشترکی برسیم. در ماه گذشته شاهد آن بودیم که گروه تروریستی فارک با دولت کلمبیا که سالها مبارزه مسلجانه می نمودند در خاک کوبا وارد یکسری مذاکرات رو در رو گردیدند.
نگاهی کوتاه به فلسفه مواضع رهبری مجاهدین در قبال منتقدین و جداشدگان
مسعود رجوی برای فرار از پاسخگویی در صورت شکست همان ایام گفته بود؛”زود است که بدانند و بدانید.شاید ۳۰ سال،۵۰ سال طول بکشد که بفهمید مریم چه کرد و چرا؟ این انقلاب برای سرنگونی ضروری بود.مثل آب و هوا برای زنده ماندن، نفس کشیدن، مبارزه و پیروزی!”.اما این موضوع بر اساس اصل وحدت و تضاد ایدئولوژیک یعنی وحدت در درون و جنگ ایدئولوژیک در بیرون از فرد، نه تنها موجب شکوفایی آن در جامعه ایران نشد،بلکه مانند همه پیروزی های دیگر مجاهدین محدود به درون افراد گردید.
فرقه رجوی و باز هم عجز و ناتوانی در مقابل جداشدگان
. درصداقت این افراد همین بس که بارها خانواده های اسیران خطاب به آنها گفته اند یک نوع صداقت خاصی درحرفهای شما وجود دارد برای ما عجیب است که هیچ تناقضی درحرفهای شما وتمامی جداشدگان وجود ندارد. وهمه شما در رابطه با ماهیت رجوی یک حرف دارید واین نشان دهنده عمق صداقت شماست. آری نسلی که تمامی سرمایه عمر و جوانی و پتانسیل واستعداد ذاتی و مهارتهای علمی خود را بیش از ربع قرن در جهنم تشکیلات مخوف رجویها به رایگان وتنها به جرم بذل اعتماد نثار این جنایتکاران نمود
چرا رهبری فرقه رجوی از جدا شدگان و منتقدین متنفر است؟
رجوی بخوبی میداند که تنها کسانی که یک زمان با او و فرقه اش بوده اند، تنها کسانی هستند که میتوانند مناسبات کاملا سرکوبگرانه و دیکتاتوری و فرقه ای او را افشا کنند، همین جدا شدگان با سوابق طولانی هستند. پس او ضروری میداند که با مارک زدن و تهمت و لجن پراکنی و حتی حذف فیزیکی، آنها را از صحنه حذف و دورکند، ولی رجوی باید بداند که جدا شده۲۰ الی ۲۵ ساله چیزی برای از دست دادن ندارد که خودش را از صحنه حذف کند چون او تمامی لذایذ زندگی و عمر مفید خود را از دست داده است.
مجاهدین و افتخار بر «مزدور»پروری!!
هر چند رهبری فرقه به خوبی می داند که جداشدگان (از مجاهدین خلق) بسا بیشتر و شدیدتر از ایرانیان دیگر که این شو را قاطعانه تحریم کردند. از او (مریم رجوی) و برنامه هایش بیزار و منزجرند و شوی رسوای این چنینی هم هیچ نیازی به بهم زدن و اخلال ندارد چون اساسا بهم خورده و مختل ذاتی است! ولی هدفشان از این کار تزریق اندکی سوس اهمیت و ارزش و ترسناک بودن این شو برای دشمن! و مبارز نشان دادن این فرقه وارفته و در آستانه فروپاشی است و بس.
اشاراتی به نتایج نامه آقای ایرج مصداقی
آیا برای این اظهار ایرج مصداقی که می گوید:” شما (رجوی) ترجیح میدهید فرد جداشده از سازمان که منتقد شما گشته به رژیم بپیوندد تا موضع ضد رژیم اتخاذ نماید” چه جوابی دارید؟ آیا به جز این است که تاکنون و علی الخصوص بعد از حضورتان در عراق (سال 1365) نتوانستید به رغم ادعاهای واهی پیروزی در نبردهای کوچک و بی حاصل مرزی تان به خود بقبولانید که می بایست شما نیز باید خود را و رفتارسیاسی سازمان تحت هژمونی خود را به نقد بکشانید.
مصداقی و حیاتی نوین
آقای ایرج مصداقی چنین می نمایاند که گویا آقای رجوی بر اساس انتقادات منطقی ایشان به خود آمده!! و به تلنگر وجدانی ایشان نهایتاً جواب مثبت خواهند داد!؟ واقعاً چنین چیزی مگر شدنی است آنهم از شخص مسعود رجوی که نفر دوم سازمان یعنی علی زرکش را با چنان تحقیر و اسارت و بایکوتی نهایتاً در عملیات فروغ ناکار کرد، یا فرمانده فتح الله را به چنان شرایطی رساند که در سال 82 در نزدیکی قرارگاه 11 در بنگال فلزی بخوابد و در کنار آن به زمین کشاورزی 100 متر مربعی خود با آن حال و هوای پیری و روانی رسیدگی کند.
استعفای ما آزمایش آنهاست!
“شناعت،شقاوت و خیانت” و جمع آوری پانصد امضاء ظرف ۲۴ ساعت ازسراسرجهان و….. بدتر از بدترین نگرانیهای پیشین ما بود.. حتی متن استعفای محترمانه ما را دررسانه هایشان درج نکردند و اعضا و هواداران متحیّر را بی خبرگذاشتند. همزمان کارزار «کشف توطئه» و شیطان سازی منتقدان ِ مستعفی به جریان افتاد. بدینسان، استعفای ما پیش روی همه محک آزمایش علنی بینش و روشهای آنها شد! آیا این «خودزنی» تشکیلاتی در ملاءعام لازم بود؟
گذری به نامه ۲۳۰ صفحه ای ایرج مصداقی به مسعود رجوی
اردیبهشت ماه امسال فضای تشکیلاتی سمپات های سازمان تروریستی مجاهدین به یکدفعه با بیرونی شدن نامه انتقادی 230 صفحه ای فردی بنام ایرج مصداقی از زندانیان سیاسی دهه 60 که ده سال از عمر خود را در زندان سپری نموده است، بهم خورد. چند ساعت بعد از انتشار آن همه هواداران سازمان در اروپا و در صفحات فیس بوکی خود به یکباره ایشان را عامل وزارت اطلاعات قلمداد نموده و در چرخشی باور نکردنی اعلام نمودند که از قبل می دانستند سرانجام این نادم و تواب قبلی سازمان این چنین خواهد شد!!؟
حضیض ابتذال و رسوایی رجوی در برخورد با استعفای دو عضو مهم شورا
می گویید می آمدند سؤالاتشان را مطرح می کردند در حالی که اساسا آقایان روحانی و قصیم چنانکه در اطلاعیه شان آمده به همین علت استعفا داده اند که سؤالاتشان در این سی سال گذشته بدون جواب مانده بود. وانگهی در کجای جهان امروز به جز احزاب منحل شده دیکتاتوری قرن گذسته مانند حزب کمونیست شوروی در زمان استالین خروج از حزب خیانت و از پشت خنجر زدن و جزء دشمن شدن به شمار می رود؟!…
نظری براعلام جدایی دو عضو برجسته شورا و پاسخ بیرحمانه مجاهدین به منتقدین
می بینیم برای مجاهدین تفاوتی ندارد که این فرد یک عضو جدایی خواه با چند ماه سابقه گیر کرده در کمپ های مجاهدین باشد یا مانند آقایان قصیم و روحانی دارای بیش از ۳۰ سال سابقه فعال در بالاترین مدار سیاسی قرار داشته باشند.این رویکرد نشاندهنده محتوای واقعی واژه هایی مانند «دموکراسی»،«همبستگی»،«سانترالیسم دموکراتیک»،«آزادی احزاب»،«آزادی عقیده و بیان»،… و «آزادی» در تمام جهات است که تا کنون ورد زبان مجاهدین بوده و به دروغ تبلیغ می گردد تا افکار عمومی را مورد تحمیق قرار داده و فریب دهند.

