نامه زهرا قلیزاده به برادرش علی قلیزاده علی جان یک دنیای واقعی منتظر توست
به مناسبت روز دانشجو مادری هستم که سالهاست چشمانتظار دختر دانشجوی خود مانده
پیام خانواده ملکی برای برادرشان علی اشرف علی اشرف جان نگران حالت هستیم
دلنوشته آمنه یوسفی برای محمد تقی یوسفی گرفتار در فرقه مجاهدین خلق
سلام نازنین برادرم محمد تقی جان. امیدوارم حالتون خوب و در سلامت کامل باشید. داداش جان. اینجا ما همه خوب هستیم و تنها آرزوی ما در آغوش کشیدنت است. از قضا همین جمعه گذشته به مناسبت تولد آبجی زهره خونه بابا در زادگاهمان گیلاکجان رودسر جمع شده بودیم و لحظه ای از یاد تو غافل […]
مشاهده تصویر شه بخش میهنی پس از ۳۰ سال چشم انتظاری
خانواده میهنی از جمله خانواده هایی هستند که سالهاست عزیزی در اسارت تشکیلات مجاهدین خلق دارند. شبه بخش میهنی با نام سازمانی محسن در زمان جنگ ایران و عراق و در حالی که در حال دفاع از وطن بود به اسارت ارتش بعث درآمد. او با فریب فرقه به کمپ مجاهدین خلق منتقل شد و […]
عبدالمالک به زندگی برگرد
عبدالمالک بارانی از جمله افرادی است که با فریب عوامل آدم ربای مجاهدین خلق به کمپ اشرف منتقل می شود. او در یکی از کشورهای عربی مشغول به کار و زندگی بود که با عوامل مجاهدین خلق آشنا می شود و با حیله و وعده های توخالی به کمپ اشرف هدایت می شود. ارتباط عبدالمالک […]
بغض پدر سلمان دهواری، حکایت سالها چشم انتظاریست
سلمان دهواری 19 ساله بود که توسط یکی از عوامل آدم ربای مجاهدین خلق به بهانه کاریابی اغفال شد و به همراه پسر عمویش از جاسک به عراق منتقل شدند. به گفته پدر سلمان، او بعد از خروج از ایران تنها یک بار در سال 1382 با خانواده تماس می گیرد و اطلاع می دهد […]
سرگذشت علی اشرف ملکی؛ اسیر رجوی در نشست ادبی در کرمانشاه روایت شد
مهری ملکی؛ خواهر دردمند علی اشرف ملکی از افراد گرفتار در تشکیلات رجوی سرنوشت تلخ و عبرت آموز در جمع دوستان و همکارانش در شب شعری و در جلسه و همایش مربوطه یادی از برادرش علی اشرف کرده و با گذاشتن تنها عکس علی اشرف و روشنگری از چگونگی اسارت او بدست ارتش عراق در […]
نامه اسماعیل قبادی به خواهرش مهین قبادی در کمپ مجاهدین خلق
با سلام به خواهر خوبم خواهر عزیزم من مدتها به دنبال تو بودم و چندین بار به اشرف در عراق برای دیدارت آمدم ولی متاسفانه هر بار به من اجازه ندادند که با تو ملاقات داشته باشم. مسئولین سازمان به دستور رجوی به من توهین کردند و حتی سنگ پرانی کردند. در حالی که همراه […]
علی جان مطمئنم روزی به دروغ های رجوی پی می بری
علی جان سلام. علی جان من برای دیدار با تو چندین بار به همراه خانواده ام به اشرف آمدم ولی هر بار با کارشکنی و توهین و ناسزا شنیدن از طرف مسئولین بی خرد سازمان مجاهدین خلق مواجه شدم . من تنها یک درخواست داشتم آن هم ملاقات و دیدار با تو بود ولی رجوی […]
ماجرای تکان دهنده دو برادر که به دست مجاهدین خلق قربانی شدند
روز چهارشنبه 21 شهریور ماه 1403، یکی از خانواده های قربانی سازمان مجاهدین خلق با حضور در دفتر انجمن نجات گیلان ، با مسئول این انجمن دیدارو گفتگو کردند. شنیدن تراژدی غمبار اسارت دو برادر که به دام رجوی گرفتار شده بودند، اشک همه حاضرین را درآورد و بسیار متأثر کرد. همین یک نمونه کافی […]
نامه ای برای برادرزاده هایم آذر و مراد کریم پور
آذر و مراد عزیزم. من محمد رضا کریم پور عمویتان هستم. از شما درخواست دارم هر طور شده با من تماس بگیرید. شما بهتر می دانید من چگونه شما را بزرگ کردم. شما در ایران کار داشتید ولی فریب عده ای را خوردید که خودشان عامل مرگ تعدادی از اعضای فریب خورده شدند . واقعاً […]
چرا اسیر مجاهدین خلق شدم؟
در خبری خواندم که در طی سال گذشته، فرقه رجوی در صدد برآمده تا افرادی از مرتبطین با اغتشاشات سال پیش را بهطور قاچاقی از کشور خارج کند و افرادی را نیز به درون کمپهایش کشاند. بعد از فرار از فرقه رجوی، فرصتهایی پیش میآمد و به این فکر میکردم که چه شد؟ چرا اسیر […]
نامه جعفرقلی اکبرنیا به برادرش اصغر اکبرنیا در کمپ آلبانی
با سلام خدمت برادر عزیزم برادر خوبم من چندین بار برای ملاقات با تو به اشرف آمدم ولی هر بار با کارشکنی مسئولین سازمان اجازه دیدار داده نشد و حتی من و خانواده های دیگر را مورد توهین قرار دادند و تعدادی از خانواده ها را زخمی کردند. ولی این اقدامات مانع نشد که از […]
دادخواهی خانواده سید حسن و سید اسماعیل شریفی از مجامع بین المللی
سیده زهرا شریفی خواهر دردمند دو تن از قربانیان مجاهدین خلق ضمن روایت سرگذشت تلخ دو برادرش که در دام مجاهدین خلق گرفتار شدند، از رهبران این سازمان شکایت می کند. خانواده شریفی از جمله خانواده هایی هستند که قربانی مطامع رجوی شدند و ضربه مهلکی از مجاهدین خلق خوردند. سید حسن و سید اسماعیل […]

