چهارشنبه, ۲۱ آبان , ۱۴۰۴
  • دیدار اعضای انجمن نجات خوزستان با خانواده سید هادی علویان 21 آبان 1404

    همچنان پیگیر وضعیت برادرمان هستیم
    دیدار اعضای انجمن نجات خوزستان با خانواده سید هادی علویان

    روز سه شنبه 20 آبان ماه 1404، اعضای انجمن نجات خوزستان در سفری که به شهر خرمشهر داشتند با آقای سید سعید علویان که برادرش سید هادی سالهاست در فرقه مجاهدین خلق گرفتار شده دیدار کردند. سید سعید علویان از همیاران فعال مرتبط با انجمن نجات خوزستان است که سالهاست برای کسب خبر از وضعیت […]

استمداد برادر رضا حسن زاده از نمایندگی صلیب سرخ در آلبانی 21 آبان 1404

ارتباط من و برادرم را بعد از چهار دهه بی خبری برقرار کنید استمداد برادر رضا حسن زاده از نمایندگی صلیب سرخ در آلبانی

استمداد خانواده مهربان و کیومرث بالایی از نمایندگی صلیب سرخ در آلبانی 20 آبان 1404
ارتباط ما با برادران اسیرمان را برقرار نمائید

استمداد خانواده مهربان و کیومرث بالایی از نمایندگی صلیب سرخ در آلبانی

حضور محترم نماینده صلیب سرخ جهانی در آلبانی سلام علیکم بنده قربانعلی بالایی فرزند ارشد خانواده، به نمایندگی از اعضای خانواده ام از شما صمیمانه درخواست دارم ترتیب دیدارم با برادران اسیرم مهربان و کیومرث در اسارتگاه مانز آلبانی موسوم به اشرف ۳ را فراهم آورید یا حداقل عجالتا موجب شوید ارتباط تلفنی بین مان […]

درخواست خانواده هوشنگ پورابراهیم از کمیته ناپدیدشدگان اجباری سازمان ملل متحد 19 آبان 1404
پیگیری سرنوشت هوشنگ پورابراهیمی

درخواست خانواده هوشنگ پورابراهیم از کمیته ناپدیدشدگان اجباری سازمان ملل متحد

با سلام و احترام اینجانب صغری پورابراهیم، خواهر هوشنگ پورابراهیم هستم. برادرم، هوشنگ پورابراهیم، در تاریخ ۲۴ مهر ۱۳۶۶ در دوران خدمت سربازی در منطقه بانه، استان کردستان ایران، به اسارت نیروهای سازمان مجاهدین خلق (MEK) درآمد. از آن زمان تاکنون، هیچ اطلاعی از سرنوشت، محل نگهداری یا وضعیت او در دست نیست. خانواده ما […]

نامه مجتبی نوری به برادرش حمید رضا نوری در کمپ آلبانی مجاهدین 19 آبان 1404
مرا از وضعیت خودت مطلع کن

نامه مجتبی نوری به برادرش حمید رضا نوری در کمپ آلبانی مجاهدین

سلام برادر عزیزم حالت چطور است؟ خوب هستی؟ من و همه خانواده دلمان برای شما تنگ شده است. اگر یادت باشد دوران بچگی همیشه با هم بودیم. با هم بازی می کردیم. خاطرات زیادی با هم داریم. یادت می آید زمستان چقدر با هم برف بازی می کردیم؟! روزهای خوبی با هم داشتیم. ای کاش […]

نامه صادق غلامحسینی به برادرش ظاهر غلامحسینی در کمپ مجاهدین 19 آبان 1404
نامه ای از برادری دلتنگ

نامه صادق غلامحسینی به برادرش ظاهر غلامحسینی در کمپ مجاهدین

سلام برادر جان ظاهر عزیزم سلامتی و تندرستی شما را از درگاه خداوند خواستاریم، برادر عزیزم، نور چشمانم ظاهر، من برادرت صادق هستم. من و تمام خانواده شب و روز به فکر شما هستیم و نگران حال شما. امیدواریم هر کجا هستی در صحت کامل باشید. برادرجان چرا مثل بقیه همرزمانت که از کمپ مجاهدین […]

دیدار مسئول انجمن نجات گیلان با خانواده علی اصغر حاتم 18 آبان 1404
رجوی عمر و جوانی علی اصغر را به بازی گرفت

دیدار مسئول انجمن نجات گیلان با خانواده علی اصغر حاتم

روز جمعه ۱۶ آبان ‌ماه ۱۴۰۴، مسئول انجمن نجات گیلان در منزل پدری علی اصغر حاتم با علی اکبر حاتم یگانه برادر دوقلوی علی اصغر دیدار صمیمانه ای داشتند. منزل پدری علی اصغر حاتم در روستای زیبای چورکوچان آستانه اشرفیه واقع شده است که بکر و دست نخورده در انتظار بازگشت عضو اسیرفریب خورده و […]

دومین دیدار خانواده هوشنگ پور ابراهیم با مسئول انجمن نجات گیلان 14 آبان 1404
به کمیته دفاع از ناپدید شدگان اجباری نامه می نویسیم

دومین دیدار خانواده هوشنگ پور ابراهیم با مسئول انجمن نجات گیلان

روز سه شنبه سیزدهم آبان‌ ماه ۱۴۰۴ برای دومین بار در هفته گذشته خانواده مفقودالاثر هوشنگ پورابراهیم که در دهه شصت به دست گشت های مرزی مجاهدین خلق به اسارت در آمده بود، با مسئول انجمن نجات گیلان دیدار کردند و برای تعیین تکلیف وضعیت نامشخص عزیزشان استمداد طلبیدند. خانم صغری پورابراهیم که این بار […]

نامه میعاده هیوری به محمد هیوری اسیر در کمپ مانز مجاهدین 14 آبان 1404
غم دوری تو ما را از پا درآورده

نامه میعاده هیوری به محمد هیوری اسیر در کمپ مانز مجاهدین

بسم الله الرحمن الرحیم خدمت برادر عزیز و مهربانم محمد هیوری (سالکی) برادر عزیزم مدت 34 سال است دوری و بی خبری تو ما را پیر کرده است، نگرانی و دلتنگی برای تو برادر عزیزم بسیار بسیار بر من و خانواده ام محنت گذاشته است. عزیز دلم در طول این سالها چرا هیچ تماسی با […]

نامه علی قاسمی به خواهرش زهرا قاسمی در کمپ آلبانی مجاهدین 14 آبان 1404
برای خواهر دور از وطنم

نامه علی قاسمی به خواهرش زهرا قاسمی در کمپ آلبانی مجاهدین

خواهر عزیز و خوبم زهرا این نامه ای است از طرف یک برادر پیر و دنیا دیده به خواهری دور از وطن و بی خبر از احوالات خواهرش. امیدوارم که سلامت و خوب باشی . چندین بار است که در فراقت با نوشتن نامه جویای حال تو گشته و منتظرم پاسخی دریافت کنم و ما […]

انجمن نجات اصفهان میزبان برادر اصغر پوریا مفرد 13 آبان 1404
امیدوارم بتوانیم در همراهی با انجمن نجات، شاهد رهایی برادرم باشیم

انجمن نجات اصفهان میزبان برادر اصغر پوریا مفرد

روز دوشنبه 12 آبانماه 1404، اعضای انجمن نجات اصفهان با برادر اصغر پوریا مفرد در دفتر انجمن دیدار و گفتگو کردند. آقای پوریا مفرد دکترای پزشکی و نزدیک به بالای 20 سال سابقه ریاست بیمارستان و استاد دانشگاه و مسئولیت های مهم پزشکی را در کارنامه خود دارد و با 30 سال فعالیت در این […]

فریدون جان سالهاست که شوق دیدارت را داریم 12 آبان 1404
نامه خانواده طاهری به فریدون طاهری در کمپ مانز مجاهدین خلق

فریدون جان سالهاست که شوق دیدارت را داریم

در این نامه، خواهرش ملیحه و برادرانش رشید و مجتبی طاهری، شوق دیدار برادرشان که 28 سال است در تشکیلات مخوف فرقه رجوی محصور شده را دارند. خواهر و برادرانش او را به بازگشت به آغوش گرم خانواده دعوت می کنند و برای بازگشتش به جمع خانواده لحظه شماری و انتظار می کشند. فریدون عزیزم […]

دیدار مسئول انجمن نجات گلستان با برادر مهناز بزازی 12 آبان 1404
از سران مجاهدین خلق به خاطر به اسارت گرفتن خواهرم شکایت می کنم

دیدار مسئول انجمن نجات گلستان با برادر مهناز بزازی

روز یکشنبه 11 آبان ماه 1404، مسئول انجمن نجات استان گلستان به دیدار برادر مهناز بزازی رفت. مهناز بزازی که بیش از چهار دهه است اسیر ذهنی و جسمی تشگیلات رجویست، در حال حاضر در کمپ آلبانی مجاهدین خلق است و به دستور سران گروه همچون چهار دهه قبل ارتباطی با خانواده اش ندارد. در […]

نامه برادر فریدون طاهری به دولت آلبانی 10 آبان 1404
آیا سران مجاهدین می توانند برادرم را از حقوق انسانی اش محروم کنند؟

نامه برادر فریدون طاهری به دولت آلبانی

ریاست محترم دولت آلبانی با سلام و احترام اینجانب محمد طاهری برادر فریدون طاهری هستم. برادرم 28 سال است که در تشکیلات سازمان مجاهدین خلق حضور دارد و هم اکنون در کمپ سازمان مجاهدین خلق در آلبانی به سر می برد. برادر عزیزم در طول حضور طولانی مدت در سازمان مجاهدین از ارتباط با خانواده […]

blank
blank
blank