تو بیا ایران با الاغ بیا! خاطره ای از محفل خودمانی با محمد قرایی و یادی از کربلایی صفدر پیر
حمایت برخی نمایندگان پارلمان اروپا از مجاهدین خلق تطمیع مالی نمایندگان پارلمان اروپا برای پشتیبانی از تشکیلات مریم رجوی
تلاش رجوی برای حفظ خودش در عراق ستاد اجتماعی مجاهدین خلق در قرارگاه اشرف
همبستگی جهانی! با اشرف
یک برنامۀ تلویزیونی موسوم به «ارتباط مستقیم!» از سیمای به اصطلاح که اکثر قریب به اتفاق بینندگانش از روی ناچاری اشرف نشینان می باشند، در تارنمای خبری خود، به گونه ای که خواننده فکر کند تمامی جهان به همبستگی با ایشان برخاسته است! با تیتر درشت نوشت: «همبستگی جهانی با اشرف».این بزرگنمایی های حقارت بار که ناشی از عقدۀ بی توجهی مردم به شعر و شعارهای مکّارانۀ سران این فرقه برای بپاخاستن است، در عین حال بسیار مضحک و خنده دار می باشد.
فرقه رجوی و هتک حرمت به اقای الربیعی
مثلا در مورد اینکه چرا این فرقه بطور افسار گسیخته وبا سوز وگداز دست به تبلیغات علیه اقای موفق الربیعی میزند؟ ایا این یک واکنش معمول است یا در پشت پرده این نوع واکنشها چیز دیگری نهفته؟ فرقه رجوی با این تبلیغات می خواهد که ……..اقای موفق الربیعی را مجبور به عقب نشینی ویا سکوت کند اما هنوز که هنوز است این فرقه باور ندارد که قلعه شیطانی اشرف پایان یافته است و می خواهد با شگردهای سوخته خودش موضوع را به گونه ای دیگر خاتمه دهد.
هیاهو و جنجالهای فرقه مافیایی رجوی
از روزی که دولت قانونی عراق کنترل قرارگاه اشرف را به عهده گرفته، داد و فغان و بهانه تراشی های سران فرقه مافیایی شروع شده است. از جمله یک بار گفتند ای داد که ارتش عراق یکی از اماکن اشرف را اشغال کرده، چند روز بعد یک هیاهوی دیگر که ای داد و بیداد دولت عراق ورود آب و غذا و دارو را ممنوع کرده؛ و یک روز هم داد برای بوجود آمدن فا جعه انسانی و… و این روزها هم موضوع مریض ها و مطمئن هستم فردا بر سر موضوع دیگر هیاهو و داد و بیداد براه خواهند انداخت.
دروغ بودن ادعاهای مجاهدین برملا شد
در حالی که گروه تروریستی مجاهدین با ادعای ممانعت از ورود دارو و کمک پزشکی به اردوگاه اشرف جوسازی گسترده ای را علیه دولت عراق به راه انداخته، یکی از سران این گروه در کتابی از وجود چندین انبار دارو در این اردوگاه پرده برداشت. گروه تروریستی مجاهدین از زمان واگذاری مسئولیت اردوگاه اشرف به دولت عراق با طرح این ادعا که در شرایط بدی از نظر دارویی و غذایی قرار دارند، جوسازی رسانه ای گسترده ای علیه دولت منتخب نوری المالکی به راه انداخته است تا بر تصمیم جدی آن برای بستن اردوگاه اشرف تاثیر گذارد.
راه حلی برای خنثی کردن جنگ روانی مجاهدین
در شرایطی که اطلاع رسانی رسانه ها و سایت های مجاهدین طی ماه های اخیر سوای یک سو نگری و تحریف و جریان سازی، بعضا به اهرم فشار روانی بر علیه دولت عراق تبدیل شده، توضیحات یک مقام رسمی عراق در خصوص تحولات اخیر و همچنین تکذیب ادعاهای واهی مجاهدین و به خصوص در مورد جلوگیری از ورود پزشکان به داخل قرارگاه و همچنین درگیری های نظامیان عراقی با ساکنین اشرف، می تواند به رفع سوء تفاهم هایی که جریان رسانه ای مجاهدین تزریق می کنند، کمک شایانی بکند.
معضل بیماران ادعایی مجاهدین
در اینکه مستمسک قرار دادن عواطف انسانی و مظلوم نمایی در طی این سال ها یکی از حربه های رایج مجاهدین بوده تردیدی نیست. به خصوص در زمان هایی که زیر فشار قانون بوده اند، این ترفندها بیشتر و شدیدتر بکار گرفته شده است. به عنوان مثال می توان از اعتصاب غذای افراد سازمان در جریان دستگیری های 17 ژوئن 2003 در منطقه اوور یاد کرد که در مواجه با خبرنگاران سعی می شد حال و وضعیت آنها وخیم و بحرانی نشان داده بشود تا از این طریق عواطف شهروندان و مخاطبان خود را تحریک کنند. بعضا ادعاهای شورای ملی مقاومت را می توان در همین راستا ارزیابی و گمانه زنی کرد.
فرقه رجوی از کدامین فاجعه انسانی سخن می گوید
ازبیستم فوریه 2009 که کلیه مسئولیت های امنیتی و حفاظتی پادگان تروریستی اشرف بعهده دولت وارتش عراق واگذار گردیده فرقه تروریستی رجوی به دنبال ایجاد بحران های تصنعی است تا شاید بتواند درسایه این شگردهای تبلیغی زمینه فرارشکنجه گران و بازجویان وعوامل سرکوب بجامانده درعراق را از صحنه جرم مهیا سازد و درهمین راستا با تبلیغات گسترده ازاسیران اشرف بعنوان گروگان استفاده نموده وپیرامون آن به مانورهای تبلیغی مشغول است.
سران فرقه رجوی غم خودشان را میخورند
غم آنها این نیست که در این سالیان گذشته چه بلاهایی سر خانواده ها آمده و چه خانواده هایی از هم پاشیده شده است. غم سران فرقه و علت نوشتن نامه توسط مادر خوانده فرقه را ما جداشده ها خوب میدانیم. چون در همین چند هفته گذشته بحث ملاقات خانواه ها بطور وارونه توسط فرقه اعلام شد و این بار هم محاصره اشرف در صورتیکه سران فرقه به عمد میخواهند هر اتفاقی رابه سوی تنش و برخورد خشونت بار سوق دهند.
تبلیغات دروغین مجاهدین
هیچکدام از این مطالب تولیدی نویسندگان این مجله نیست که لازم باشد نظر منتقدان را هم درج کنیم، همه این مطالب را خود مجاهدین ترجمه، و صفحه بندی و انتخاب کرده اند و ما هم طبق قرارداد با دریافت قیمت آگهی چاپ کرده ایم و فقط ما گفته ایم که همه مجله را نمیتوانیم در اختیار آنها بگذاریم و ستون های ثابت و حداقل نیمی از نشریه را واگذار نمیکنیم
نزدیک به صد روز بی اعتنایی نسبت به مجاهدین
گویا ایرانیان آزاده و اپوزسیون و تمام نهادهای حقوق بشری دنیا هم اهداف شوم این شعبده بازی و نمایش مضحک مجاهدین برایشان روشن است چون در تمام این قریب یکصد روز،همه این نمایشات با تحریم آنها روبرو شده و شما درهیچ رسانه ای جز سایتهای مجاهدین خبری از آن نمی بینید ؛ سکوت و بی اعتنایی پاسخ رسانه ها، ایرانیان و تمامی نهادهای حقوق بشری جهان به این خونخواری مجاهدین است، آنهم در حالی که فضای عمومی مردم جهان و ایرانیان خارج و داخل کشور طوری است که برای نجات جان حتی یک نفر کمپین های بزرگ تشکیل میشود و طومارها امضا میشود.
تبلیغات پوچ مجاهدین
مجاهدین با نام سازمان های پوششی حقوق بشری به این نمایندگان رجوع میکنند و نه به نام مجاهدین و در این بیانیه ها ابدا اسم مجاهدین آوره نمیشود و بعد نیز سه یا چهار نفر نماینده سابق و غیره پیدا میکنند که عموما هم از نیروهای لابی اسرائیل هستند و بعد هم این بیانیه ها را که به نام یک سازمان حقوق بشری گرفته اند را به نام آنها ثبت میدهند ولی هرگز تاکنون اسامی این افراد پارلمانتاریست را اعلام نکرده اند چون بارها اتفاق افتاده است زمانی که نماینده گان فهمیده اند که آنها از مجاهدین بوده اند ونه از یک سازمان حقوق بشری امضا ی خود را پس گرفته اند.
نسخه رجوی که بنا بود شفا بدهد، اما کور کرد
رجوی میپنداشت که غرب در مصاف با ایران معطل یک آلترناتیو است، و وقتی با معرفی مریم جار و جنجال بهراه انداخت، گمان میبرد که نگاهها متوجه مجاهدین خواهد شد و بالطبع رایزنی از سوی دولتهای غربی برای بهرسمیت شناخته شدن این آلترناتیو آغاز خواهد شد. اما از بعد آن تاکنون، همواره این پروژه در سایر ِ مواضع و عملکرد مجاهدین یک موضوع مهم برای انتقاد به این گروه بوده است و بهعنوان نمادی از غیردموکراتیک بودن، قیممآبی و دیکتاتوری رجوی شناخته شده است.

