سرنوشت تلخ مرضیه مرضیه نه نماد مقاومت، بلکه قربانی فریب و سوءاستفاده رجوی بود
آمار بالای مرگ و میر در کمپ اشرف 3 صابر و صابرها چه بیهوده زندگی شان را تلف کردند
از مرگ مشکوک رضا تا افسردگی و نابودی جلال در هلند متلاشی شدن خانواده ای دیگر، در تنور خودخواهی های رجوی
آقای ابریشمچی برو بمیر!!
تو اصلا ذره ای احساس انسانی در وجودت هست که داری از کشته شدن مردم یا خسارات مادی و معنوی حرف میزنی؟! تو با چه رویی بعد از سه دهه مزدوری کردن برای دشمن شماره یک مردم ایران یعنی صدام و بعد از سه دهه فروختن سری ترین اطلاعات کشوری که متاسفانه تو آنجا به دنیا آمده ای در تلوزیون ظاهر میشوی و صحبت از صلح و حقوق بشرو… میکنی؟! اینکه میگویم تو شاگرد اول مدرسه وقاحت فرقه رجوی هستی که همینطوری نیست!!
سخنانی چند با آقایان محمدرضا روحانی و کریم قصیم
آیا هنوز معتقد هستید که مناسبات تشکیلاتی فرقه در عراق (اشرف) بهشت بوده است؟ آیا هنوز ایمان دارید که همه اعضای مجاهدین با خواست خود و داوطلبانه در اشرف و لیبرتی مانده اند؟ آیا هنوز مصر هستید که تشکیلات مجاهدین دارای بزرگترین مراکز کامپیوتر اپوزیسیون است و همه قادر هستند با اینترنت در شبکه های مجازی با دیگران در ارتباط باشند؟ آیا هنوز معتقدید که قرارگاه اشرف یک کمپ پناهندگی و یک شهر بوده است؟ آیا هنوز به این اعتقاد دارید که خانم رجوی اصراری به ماندن اسیرانش در عراق نداشته و ندارد؟ آیا همین الان که ۱۵ نفر از ساکنان آلبانی را به آمریکا منتقل شده و ۲۰ نفر دیگر هم آماده انتقال به آنجا هستند، هنوز هم می گویید هیچ کسی که وزارت خارجه آمریکا از اشرف کنده باشد به آمریکا منتقل نمی کنند؟
انقلاب ایدئولوژیک مریم قجرعضدانلو بعد از سی سال
محمد الهی هم اکنون در لیبرتی زندگی می کند و اگر زیر بیگاری کشیدن زنده بماند بالاخره روزی به آلبانی خواهد رفت تا در آنجا سکته داده شود… خبرها حاکی از این است که این پیرمرد نگونبخت در لیبرتی به بیل زنی باغچه ها و محوطه زنان شورای رهبری گمارده شده است. چندی قبل وی جهت کار بیل زنی رفته بوده و برخی دختران اسیر فرقه با دیدن وی که در سنین کهنسالی به این کار طاقت فرسا گمارده شده، با دلسوزی برایش چای می آورند و این چای بلای جان او می شود
اسیر نگون بخت دیگری در اسارتگاه رجوی جان باخت!
رجوی زنباره و مریم قجر حرمسرادار رجوی و دیگر سران فرقه بدانند اگر تا دیروز خانواده ها و جدا شده ها فرقه رجوی را به نقد می کشیدند امروزه شاهد لعن و نفرین رجوی و سران فرقه از طرف قربانیان فرقه رجوی هستیم واکنون رجوی زنباره با شمر، یزید و… هم ردیف شده و مورد لعن و نفرین می فرستند و مطمئن هستم ناله های مادران و پدران پیر و فرزندانی که در حسرت دیدن پدر و مادر خود چشم به راه یا از این دنیا رفته اند و یا در انتظار دیدار عزیزانشان هستند رجوی زنباره و سران فرقه به حال و روز بدتر از حال خواهد انداخت و رجوی زنباره قدم گذاشتن به خاک ایران و مریم قجر رسیدن به مقام تخت و تاج را حسرت به دل برای همیشه به گور خواهند برد.
فوت اصغر شریفی در سن شصت و پنج سالگی در تیرانا
اصغر شریفی یکی از اعضای قدیمی مجاهدین که در حمله موشکی ۲۵ خرداد سال ۹۲ به لیبرتی مجروح شده بود، امروز ظهر بعد از کمایی بیست و پنج روزه در یکی از بیمارستانهای تیرانا درگذشت. اصغر شریفی ۶۵ ساله در سومین گروه انتقالی از کمپ لیبرتی به آلمان در سال ۲۰۱۳ بود. ترکش هایی که در این حمله جنایتکارانه به جمجمه او اصابت کرده بود عاقبت جان او را گرفت. او از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب محسوب میشد و از سال ۱۳۵۳ به مدت سه سال و نیم در زندان بسر برده بود. بعد از انقلاب نیز ریاست اداره بررسی و همکاری های مطبوعاتی وزارت ارشاد را در دولت بازرگان به عهده داشت. از اصغر شریفی دو فرزند یک پسر و یک دختر بجا مانده است.
خدا بیامرزدش میرزا آقا را
درآن موضعگیری یادآورشدم که رجوی میخواهد متعاقبا از مرگ میرزا آقا بهره برداری ناجوانمردانه ای داشته باشد که نمونه اش به وفور مثال زدنی است ولیکن چهارشنبه گذشته میرزا آقا فوت نمود و رجوی با مدل جدیدی ازایشان یاد نمودند که البته هم مضحک بود وهم بغایت دردناک که به جد شخصا بواسطه خواندن مطلب درج شده درسایت رسمی رجوی درخصوص درگذشت میرزا آقا خیلی متاثرشدم وماندم که از نگاه رجویها این میرزا آقا مجاهد بود وصدیق یا خائن با سوابق عضویت دراداره اطلاعات!!؟
فراخوان آزادی حسین مرادی از تشکیلات رجوی در عراق
بعد از سقوط صدام که خانواده حسین مرادی در یک تور مسافرتی برای زیارت به عراق می آیند برای کمک به فرزندشان به قرارگاه اشرف می کنند تشکیلات به دروغ به آنها می گویند که کسانی به اسم حسین مرادی و بتول سلطانی در آنجا وجود ندارد و خانواده با خود فکر می کنند که آنها حتما مرده اند، تا اینکه اواخر ۲۰۰۶ خانم بتول سلطانی موفق به فرار می شود.
وقتی کفگیر به ته دیگ می خورد
نور مراد و فرد دیگری بنام عمو قُلی این دو بارها اعلام جدایی خود را به فرقه اعلام کرده بودند سران فرقه بطور جدا گانه برای آنها نشست برگزار می کردند به آنها گفته بودند اگر می خواهید از ما جدا شوید شما را به زندان ابوغریب منتقل می کنیم و می دانید در ابوغریب چه بلایی بر سرتان می آورند شما را زنده نمی گذارند از ترس مجددا به مناسبات فرقه رجوی بر می گشتند به آنها گفته بودند کسی در مناسبات با شما کاری ندارد در نشست های غسل و عملیات جاری هم شرکت نکنید
فائزه محبت کار، مامور به تشکیل سرپل ارتباطی فرقه رجوی در آلبانی- تیرانا
فائزه محبت کار، یکی از 5 معاون مسئول اول مجاهدین است که با جعل هویت از لیبرتی به آلبانی منتقل شده است. سال 92 که اولین سری انتقال به آلبانی صورت پذیرفت، فرقه رجوی قصد انتقال معصومه ملک محمدی به آلبانی را داشت که به دلیل پرونده های قضایی، دولت عراق مانع انتقال وی شد. ولی این بار فائزه محبت کار و چند تن دیگر با جعل هویت به آلبانی منتقل شدند.
قصه ی تلخ نورمراد نهالکار
نورمراد کله جویی لر زبان اهل اندیمشک از کارکنان و سنگرسازان بی سنگر جهاد سازندگی بوده و در آغاز جنگ هشت ساله عراق- ایران با شرکت در جبهه های جنگ بعنوان راننده بلدوزر به ایجاد موانع و خاکریز برای نیروهای رزمنده ایرانی پرداخته و در حین کار در تاریخ 1/7/59 به اسارت نیروهای بعثی درآمد و بمدت 9 سال در اردوگاههای اسرای جنگی رنج و مشقت اسارت را به امید بازگشت به وطن تحمل نمود، نامبرده از آنجائی که سواد خواندن و نوشتن نداشت در هنگام ورود صلیب سرخ نامه هایش را خودم می نوشتم، به همین دلیل همواره از امید و آرزوها و دلبستگی به میهن و خانواده بخصوص دخترانش از نزدیک با اطلاع بودم و چه زیبا با آن لهجه شیرین لری برای دخترانش می گفت و من می نوشتم و باور کنید گاهی اوقات تحت تاثیر احساسات پاکش فشار اسارت بر من دوچندان می شد.
مینا رضایی، رابط جدید مقر فرقه رجوی در فرانسه با آلبانی – تیرانا
تا قبل از این، مینا رضایی به دلیل اینکه جزء بچه های سازمانی محسوب می شد، در حاشیه نگهداری می شد. ولی این بار ظاهرا با ورود او به چرخه ماموریت های مخفی سازمانی، فرقه رجوی قصد ورود خانواده رضایی ها به این بازی را کرده است.
خانم سلطانی: حسین مرادی در کمپ لیبرتی تحت شکنجه و جان وی در خطر است
وی خاطر نشان کرد که طبق گفته های آخرین نفراتی که از فرقه خارج شده اند وی در وضعیت خطرناکی قرار دارد و از وی خواسته اند تا بر علیه خانم بتول سلطانی در نشستهای جمعی حرف بزند و فحاشی کند و یا که در تلویزیون مصاحبه کند و بخاطر ممانعت ایشان از اینکار مستمر به وی شوک وارد کرده اند و در حال حاضر بیمار اورژانس رو به مرگ می باشد و در این رابطه به مراجع بین المللی نامه نوشته است.

