پاسخهای مبهم مریم رجوی درباره حجاب در اجتماع جوانان نقدی بر حجاب در تشکیلات مجاهدین خلق بر مبنای خاطرات زینب حسین نژاد – قسمت اول
بررسی و رفتارشناسی مجاهدین خلق در فضای مجازی مستندات اثبات شده از جعلیات و دروغ پردازی های مجاهدین خلق
من زیر بیرق بیگانه نمیروم ... تصاحب و سرقت تاریخ آذربایجان ممنوع!
در مراسمی که از جانب یک سازمان فرقه گرا و تروریستی برگزار می شود، شرکت نکنید
آیا میدانید که این سازمان با دخالت در امور سیاسی عراق و به بهانه های مختلف نظیر حفظ اشرف و حفظ اموال اشرف تعداد زیادی از نیروهای سازمان را در عراق به کشتن داده است و الان هم به بهانه های مختلف مانع ملاقات حضوری خانواده ها با فرزندان خودشان در کمپ لیبرتی عراق می شود و در امور مسائل انتقال نیروهای گرفتار در کمپ لیبرتی در کشور ناامن عراق سنگ اندازی و کار شکنی می کند؟
مریم رجوی – ملکه تبلیغات مجاهدین خلق – خدمات خود برای دشمنان ایران را آگهی میکند
سازمان مجاهدین خلق یک اپوزیسیون دارای حمایت مردمی آنطور که در تبلیغاتش ادعا میکند نیست. این گروه تقریبا در تمامی جهان و در ایران در میان ایرانیان و در میان جنبش منزوی است. نه تنها به این دلیل که مجاهدین خلق در کنار ارتش صدام حسین در جنگ مخرب هشت ساله ایران و عراق جنگیدند، بلکه به دلیل نقش ضد ایرانی که مجاهدین خلق در خلال مذاکرات هسته ای بازی کردند و این در حالی است که اغلب ایرانیان عادی از حق استفاده از تکنولوژی هسته ای توسط کشورشان حمایت میکنند که قبل از اینکه یک مسئله سیاسی باشد یک مقوله ملی است.
نمایش ویلپنت آخرین برگ رجوی جهت نمایش مضحک خود
راستی چرا مریم قجر حاضر است با توجه به بی اهمیتی این نمایش مضحک هر سال با عناوین مختلف این شوی مسخره را راه اندازی کند. دعوت از یک مشت گدای خیابانی و خریدن تعدادی دانشجو به بهانه گردش و دادن غذای گرم و این تنها حضور این فرقه و تجمع آنها می باشد. دوران و شرایط از این بام تا آن بام فرج است دیگر چاره ای از این فرقه مفلوک حل نمی کند. وقتی پایگاه اجتماعی وجود ندارد و ملتی که باید قبول داشته باشد که از آنها متنفر است فرقی در صورت مسئله شما ندارد. خانم مریم قجر حرف ها بسیار است و شنیدن یک مشت مزخرفات تکراری شما هم کم نبوده است طی این سالیان.
شوی ویلپنت پوششی بر شکست سی خرداد فرقه رجوی
امسال نیز همچون سال های دیگر، ماشین تبلیغات فرقه رجوی برای گردهمایی در پاریس تدارک دیده است. این گردهمایی به اصطلاح بین المللی که مقرر است در 9 جولای برگزار شود حتماً با حضور پناهندگان غیر ایرانی و بسیاری سیاهی لشکر دیگر مملو از جمعیــت هیجان زده ای خواهد بود که مشتاق یک روز غذای گرم و جای خواب مجانی هستند. بنابر اخبار موثق به این افراد از سی و پنج تا پنجاه یورو دستمزد بابت شرکت در مراسم مجاهدین پرداخت می شود. پولی که تنها بابت تکان دادن پرچم های مجاهدین و خوشگذرانی در شهر زیبای پاریس به آن ها داده می شود.
اراجیف تکراری و شوی مسخره فرقه رجوی در فرانسه
در این رابطه دستگاه تبلیغاتی ضمن اعلام فراخوانی، سعی می کند اراجیفی را نشخوار کند از قبیل هزار اشرف و به اصطلاح ارتش آزادی و سرنگونی و تضاد درونی حکومت و… که همیشه تکراری است حرفهایی که سالیان رجوی فریبکار آن را تکرار کرده است وفقط تفاوت این مراسم فقط در زمان بندی آن است که هر ساله عوض می شود و لی همانگونه که گفته شد موضوعات این شوی مسخره همش تکراری است.
آهای، آهای مریم خانم دو باره گردهمائی داره
باید که همبستگی خود را با این اراذل خونریز اعلام کنید و خود را در کنار آنان بدانید چون تنور حمایت الان داغ است و این حمایت ها سرمایه فردای شما از عناصرو کشورهایی است که از آنها حمایت می کنند و شما هم بی نصیب از این داستان نیستید.جالب است کفتار ها خوب یار همدیگر می شوند ولی شما خود به در کیستید که باز انها انتظار حمایت تو و گروه فرقه ای تو باشند.
آقای استیونسون بهتر است به فکر دلارهای فرقه رجوی باشید نه مردم عراق
یکی از افرادی که زیاد سنگ فرقه رجوی را به سینه می زند کسی نیست جز آقای استرون استیونسون که مدتی نماینده پارلمان اروپا بوده و اکنون به خاطر اینکه کاره ای نیست به دستور و پول رجوی سازمان کشکی به نام بنیاد اروپایی آزادی عراق راه انداخته است تا بتواند خط و خطوط فرقه رجوی را به پیش ببرد. تمام درد وی از نوشتن یک مشت اراجیف در این است که فلوجه در حال سقوط کردن است و نقش فعال نیروهای ایرانی که به عراقیان مشاوره نظامی می دهند می باشد.
نمایشنامه سی خرداد
نمایشنامه سی خرداد برای مجاهدین به موضوعی حیثیتی تبدیل شده تا با بر پا کردن چنین نمایشنامه ها صورت خود را با سیلی سرخ کنند، اما واقعیت این است که با برپا کردن اینگونه شوها نمی توانند دردی از هزاران درد بی علاج خود را درمان کنند، اگر چه امروزه متآسفانه برای کشورهای قدرتمند منافع بر حق و حقوق انسانها ارجحیت دارد و مجاهدین هم از همین درب وارد می شوند که می توانند با تمام سابقه سیاه گذشته خود هنوز هم با پول لابی اجاره کنند
سیلی سرخ واقعیت و کلاه ۱۷ ژوئن مجاهدین
در گامی دیگر هر ساله برگزاری این مراسم سرمایه ای میشود برای بسیار نان خود و آویزان مجاهدین از شخصیت های تک نفره چون آن سر مقاله نویس کیهان گرفته تا چریک فدایی مهدی سامع و عقب جا ماندگان ای چون «خبات» که یک حزب عشیره ای گمنام است که تنها در چنین مراسم هایی سر و کله اش پیدا میشود، هست که بگویند حداقل آلترناتیوی!! دو صد من با کرشمه ای هست که افراد و احزابی چون ما آویزان اش شویم. خوب اینها خودش دلایل محکمی برای برگزاری هفده ژوئن هست، به نظر شما نیست؟
از شعارهای تهی و فریبنده تا فروپاشی فرقه رجوی جنایت کار
قبل از اینکه به حرفهای معدوم موسی خیابانی بپردازیم، بهتر است قدری به ایدئولوژیی که سران فرقه آن را برای سرنگونی شاه در نظر گرفته بودند دقت کنیم چون اساس و بنیاد این فرقه روی موجی از فرصت طلبی و خیانت و کشتن افراد ناراضی که بعدا رجوی جنایت کار هدایت آنرا به عهده گرفت سوار بوده است. نقطه اوج این خیانت همکاری آشکار رجوی با ساواک برای جاسوسی و لو دادن اعضای مرکزی فرقه بود تا او خودش را از خطر اعدام برهاند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این خیانت و همکاری با سازمانهای اطلاعاتی خارجی ادامه داشت که می توان به سفرهای مخیفانه رجوی به ترکیه و… اشاره نمود.
گدایی فرقه رجوی برای جمع کردن سیاهی لشکر
به جرأت می توان گفت که هزینه های یک سال فرقه در اروپا و آمریکا و پولهای هنگفتی که به لابی های امریکایی اش وسایرین می پردازد و هزینۀ پوشاک و آرایش یک سال مریم قجر برای انتقال کلیۀ اسیران از عراق به آلبانی کفایت می کرد و نیازی به فروش چنددست آفتابه لگن هم نبود.البته خودش هم می داندکه اینها همه اش بهانه است و می خواهد به اسیران بگوید که من میخواهم شما را از عراق خارج کنم این دولت عراق است که نمی گذارد اموال را بفروشیم تا هزینه انتقالتان حل شود!!
مریم رجوی! این همه پول را از کجا آورده ای؟
باید از مسعود رجوی و مریم رجوی پرسید که مگر شما همواره نمی گویید که خواستار تقویت جبهه ضد بنیاد گرایی و آزادی و برابری و عدالت اجتماعی هستید؟ آیا یک سازمان انقلابی و مبارز و دموکراسی خواه و بقول شما ضد بنیاد گرایی و ترور و خشونت ؛ همه ساله سالروز خشونت و ترور را گرامی می دارد؟ و آیا چنین سازمانی که اصرار می ورزد روی استراتژی ترور و خشونت میتواند دمکراتیک و ضد بنیاد گرایی باشد؟

