پیام آقای هادی شمس حائری به فرزندانش در اشرف
من عکس های شما را قاب کردم و به دیوار زدم و هر روز به آنها نگاه می کنم. فیلم های نصرت رو هم ضبط کردم و گاهی انها را می بینم و از صدای خوبش لذت می برم. اما دوست دارم که از نزدیک شما را می دیدم و در اغوشتان می گرفتم.ای کاش ما هم مانند همه مردم دنیا یک کانون گرم خانوادگی داشتیم و در کنار هم زندگی می کردیم اما افسوس که تقدیر چنین نبود.
دومین پیام صوتی آقای محمد رزاقی به اسیران در بند فرقه رجوی
دوست من علی یوسفی. آیا آنچه در مورد برادرانت گفتی واقعیت دارد؟ آیا به گفته هایت ایمان داری؟ میدانم که در عذاب وجدان هستی. میدانم که هر روز خود خوری، هر روز متناقض، هر روز و هر روز سران فرقه را نفرین می کنی که چرا شما را به پای این مصاحبه ها کشاندند. و همینطور تمامی دیگر کسانی که این مصاحبه ها را انجام دادند. میدانم که اکنون در درون شما نفرت و کینه عمیقی هست نسبت به سران فرقه در پادگان اشرف.
پیام علی جهانی به خانواده های زجرکشیده و محمد علیرضا علیپور یکی از اسیران اشرف
دوست عزیز محمد رضا علیپور، من الان در اروپا هستم دارم زندگی آزادانه می کنم بیش از این عمر شریف خود را در آنجا تلف نکن و هر طور که می توانی فرار کن و خود را به دنیای آزاد برسان یادت هست رجوی می گفت شما در دنیای آزاد نمی توانید روی پای خود بایستید ولی اینطوری نیست و الان ما روی پای خود هستیم و داریم راحت زندگی می کنیم رجوی همواره می گفت خارجه نداریم ولی ما گفتیم خارجه داریم و الان هم در خارجه هستیم و آزاد و رها از قید و بندهای سازمان زندگی می کنیم.
درگذشت یک جداشده ی خاموش؛ ابراهیم آل اسحاق
ابراهیم نیزمثل بسیاری دیگر از نیروها که عمرشان را در هوای دست یافتن به آزادی به سرنوشت مجاهدین پیوند زدند قربانی رفتار ناشایست و غیرانسانی رجوی گردید. اگرچه وی و چند تن دیگر از اعضای باسابقه مجاهدین تلاش کردند که با کناره گیری از اعتقادات منحط و رفتار انحرافی رجوی استقلال شخصی و هویت خودشان را حفظ کنند، اما لاجرم و تنها به خاطر در امان ماندن از سیل فحاشی و اتهام زنی باندرجوی، سکوت اختیار کرده و حرفهایشان ناگفته ماند.
پیام میلاد آریایی برای خانواده های دردمند و علی باقرزاده یکی از قربانیان فرقه رجوی
مردم ایران رجوی را به هیچ میشمارند چون که وابسته است و تنها از خون و رنج شما برای خودش بهره میبرد او شرمگین خلق و تاریخ خواهد بود چرا که فرزندان ایران زمین را به زیر قبای دیکتاتورترین مرد عرب صدام حسین کشاند. آری او با نسل ما چنین کرد ما که برای آزادی خالصانه قدم گذاشته بودیم و از هستی ما قبایی برای خودش دوخت که اکنون با گذر ایام و سالیان بر تنش دریده شده است و پاسخ اش را از خلق و تاریخ به درستی دریافت کرده است
پیام محمد رزاقی به اسیران در بند فرقه رجوی
از انجایی که سران فرقه نتوانستند با ترور شخصیت و یاوه گویی های همیشگی خود و همچنین با آوردن بعضی از اسیران به تلویزیون خودشان و گرفتن مصاحبه برعلیه خانواده ها مقاومت و ایستادگی خانواده های اسیران در دست فرقه رجوی برای حق ملاقات را در هم بشکنند به همین خاطر دست به این شیوه کثیف زده اند تا بتوانند با ایجاد درگیری بین اسیران اشرف و پلیس عراق اینطور وانمود کنند که باعث درگیری حضور خانواده ها بوده تا شاید از این طریق به حضور خانواده ها و ادامه تحصن شان پایان داده شود.
فاجعه دیگری در اشرف
رجوی دارد نفرات داخل مناسبات خودش را آماده می کند که دوباره دست به چنین کارهای وحشتناکی بزند که وجدان هر انسانی را می آزارد. آنها را به لحاظ ذهنی آماده می کند که باز هم مثل این افراد بایستی دست به اعتصاب غذا زده و رفت جلوی مقامات عراقی را گرفت تا توسط پلیس زخمی و کشته شوند.
بررسی میزان آمادگی فرار اسیران از چنگال گشتاپوی فرقه رجوی
آنچه امروز سران فرقه رجوی را به ترس و وحشت و سراسیمگی انداخته اینست که تحصن خانواده ها باعث فرار تعدادی از همین افراد بخش سوم (اسیران جنگی و ربوده شدگان) شده است ولذا تداوم این بست نشینی ممکن است باعث خروج وفرار چند صدنفر از اسیران گردد….. فرار این تعداد از اسیران بدون تردید باعث چنان آشفتگی و برهم ریزی گسترده ای خواهد شد که سرکوبگران فرقه قادر به مخفی نمودن خبر اینگونه فرارها در تعداد زیاد نخواهند بود
مقایسه کوتاه بین انسانهای گرفتار در فرقه رجوی و انسانهای گرفتار در معدن شیلی
چرا هیچ مادری در امریکا برای این انسانهای گرفتار شمعی روشن نمی کند و از دولتها و نهادهای حقوق بشری (!) که روزگاری شدیدا اشعار حمایت از انسانها را سر می داد، نمی خواهند مادرانی را که ماههاست در پشت درب قرارگاه اشرف برای یک ساعت ملاقات با فرزندشان در بدترین شرایط آب و هوایی و سخت ترین شرایط زندگی به انتظار نشسته را حمایت کنند و سران جنایتکار رجوی را مجبور نمایند که به این خواسته به حق آنها تن دهند.
گلادیاتورهای رجوی یا مردگان متحرک
مسعود رجوی فشارهای چند گانه را به حد ماگزیمم رساند و آنقدر پیچیدگی تضادها ومعضلات را متعدد وگسترش داد تا افراد با روبرو شدن با هر مشکل جدید و ترفند تازه در مقابل فشارها وارفته شده و دست تسلیم را بالا ببرد و در این صورت رهبر فرقه گام به گام بر ذهن و روح آنها غلبه می کرد و هر چه بیشتر انسانها را به قسمت تاریکتر ایدئولوژی فرقه ای سوق می داد اعضای موجود در قلعه الموت بد نام اشرف چند مدار بالاتر از مردگان معمولی مرده اند
مسعود و مریم رجوی شاغول مبارزه را به سمت اعضای اسیر اشرف برگرداندند
مسعود و مریم رجوی نوک شاغول مبارزه با رژیم ایران را به کل فراموش کردن و نوک شاغول مبارزه را به سمت اعضای دربند در اسارتگاه اشرف چرخاندن برای جلوگیری از فرار افراد و برقرای اقدامات شدید کنترلی در سطح پادگان گشت های داخل اشرف اعم از گشت ماشین، گشت موتوری، گشت پیاده سطح قرارگاه، کیوسک های کنترلی سر چهار راه ها،گشت امنیت، گشت هوشیاری داخل مراکز، انتظامات ورودی مراکز
امیدوار شدن خانواده ها با رهایی آقای عینکیان از چنگال رجوی
آقای عینکیان دوست عزیز و گرامی ما با انجام عملیاتی بزرگ و دقیق موفق به فرار شد بله این نشان می دهد که سازمان چقدر ضعیف است سازمان فکر می کرد با رفتن امریکاییها و بسته شدن کمپ تیف و باج دادن به روستاهای همسایه خیالش راحت شده و دیگر می تواند با سنگدلی تمام افراد را در آنجا نگهدارد اما غافل از اینکه هر کس که بخواهد می تواند از دست این فرقه رهایی یابد بله این می توان و باید ی است که هر مجاهد باید اجرا کند!!

