کمپ موقت ترانزیت، طناب دار مجاهدین
مجاهدین بخوبی میدانند کسانی که در حال حاضر در کمپ موقت ترانزیت بسر میبرند دیگر هیچ عضویتی در تشکیلات مجاهدین نداشته و صرفا”پناهجویانی” هستند که مثل هر کمپ پناهندگی دیگر در سراسر دنیا منتظر رسیدگی به وضعیت شان توسط کمیساریای عالی پناهندگان هستند. بنابراین هرچه زمان میگذرد کمپ موقت ترانزیت نیز در عراق به عنوان یک کمپ پناهندگی رسمیت بیشتری پیدا میکند و مجاهدین هم باید بیشتر به قوانین آن تن دهند و این همان طناب داری است که مدتهاست در انتظار مجاهدین بوده که از این سرنوشت محتوم گریزی نیست.
عقب نشینی آمریکا از عراق و از دست رفتن پشتوانه مجاهدین
نشریه”دی سایت” در مطلبی نوشت: حدود 3400 نفر از اعضای گروه مجاهدین در سالهای 1980 در کمپ اشرف(که اخیرا به عراق جدید تغییر نام داد) در عراق در امنیت زندگی می کردند. نویسنده در ادامه به وضعیت بد ساکنان کمپ اشرف پس از عقب نشینی نیروهای آمریکایی از این کشور و ازبین رفتن امنیت آنها اشاره کرده و در بخش دیگری از این مطلب نوشت: راه سخت و سراسر رنج ساکنان اردوگاه اشرف در عراق تازه شروع شده است. با بازگشت نیروهای آمریکایی از عراق ساکنان این اردوگاه نیز با بی توجهی حکومت عراق روبرو شده اند.
دوران ما بعد اشرف
رجوی در دسته بندی های سیاسی به یارگیری های جدید روی آورده و بیشتر از سیاستمداران اروپایی، به سیاست بازان امریکایی و اسرائیلی روی آورده است. رجوی باور دارد؛ کشورهای اروپایی مجبور به تابعیت از جهت گیریهای آمریکا هستند. به هر حال و با هر کم و کیفی؛ کمپ اشرف بسته خواهد شد. و با تخته شدن درب اشرف؛ رجوی یکی از پایه های استراتژی خود را از دست خواهد داد. کشورهای اروپایی و غربی محل عمده تمرکز فیزیکی مجاهدین خواهد بود.
جابجایی و بروز تناقضات و تضادهای درونی سازمان مجاهدین
معلوم نیست که از کی رهبری سازمان برای آزادی اینقدر منزلت و ارزش قائل شده است. مگر همین آقای رجوی بارها و بارها آزادی را معادل سرکشی و عصیان تشکیلاتی تعبیر نکردند. مگر همین رجوی با تبیین و تئوریزه کردن محاط تشکیلاتی عملا و علنا به مقابله و جنگ با آزادی های ادعایی نرفت و آن را مهلک تر از سم برای تشکیلات اش معرفی نکرد؟ اینها البته بحث های قدیمی و تکراری است که چندان طرح آنها ضرورتی ندارد. و اصلا یادآوری این تناقضات هم برای کسانی که خود بهتر از هرکس بر چند و چون این اعتراضات و بیانیه نوشتن ها اشراف و اذعان دارند، اثر و فایده ای ندارد.
ابراز خرسندی کانون ایران قلم از آغاز ترک پادگان اشرف
رجوی و تشکیلات وی در عراق ضربهای استراتژیک و جبران ناپذیر و فراموش ناشدنی را دریافت کرده است و از همین رو که هرگز تا پایان و ترک خاک عراق دست بردار نخواهد بود و باز هم با سنگ اندازیهای مستمر در مسیر پناهندگی واقعی افراد اسیرو گروگان دراشرف ایجاد مشکل خواهد کرد، اما اکنون دیگر کار از کار گذشته است چون با باز شدن پای محاکم حقوقی چون سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگی رجوی همه چیز را یک جا باخته است و قادر نیست شرایط را به گذشته بازگرداند.
بر باد رفتن ناموس های رجوی
سیاج های اطراف اسارتگاه اشرف بعنوان ناموس برای نفرات اشرف مشخص شد و می بایست از این ناموس دفاع می کردند اما بعدها وقتی خانواده ها با ایستادگی خود کاری کردند که سیاج های اضلاع مختلف قرارگاه کنده شود، رجوی که می دانست هرگونه مقاومت ممکن است موقعیت او را به خطر بیاندازد نه تنها اعتراضی به این بی ناموسی نداشت بلکه ضمن قبول آن حقیرانه فقط به ماندن در اشرف قانع بود.
طرحهای فرقه رجوی برای جلوگیری از انتقال ۴۰۰ عضو این فرقه شکست خورد
سران فرقه مافیایی رجوی با پرداخت میلیونها دلار در اروپا و امریکا به نمایندگان سابق و از کار افتاده و برگزاری انواع و اقسام شوها با حضور شخص مریم قجر نتوانستند دولت قانونی عراق را از تصمیم خود مبنی بر بستن اسارتگاه اشرف منصرف کنند لذا سران فرقه مجبور شدند سناریو و طرحهایی را پیاده کنند تا از فروپاشی تشکیلات فرقه گرایانه خودشان جلوگیری کنند که این طرحها هم با تصمیم قاطع دولت عراق برای جابجایی اعضاء فرقه از اسارتگاه اشرف به کمپ موقت ترانزیت (لیبرتی) شکست خورد.
جستجوی سرنگونی این بار در کمپ موقت ترانزیت (لیبرتی) با فریبکاری جدید
چیزی که بسیار قابل لمس بوده دروغ بودن تمام خط و خطوطی بود که رجوی سالیان بر آن تاکید داشت و آن هم چیزی نبود جز نگهداشتن قرارگاه اشرف چرا که همه هست و نیست خود را در اشرف جستجو می کرد و اکنون مریم نیز در اروپا این پشتوانه خود را از دست داده است و سعی دارد با شانتاژ باز هم دست به فریبکاری زده و از وضعیت نامساعد کمپ موقت ترانزیت (لیبرتی) حرف بزند چرا که فکر می کند که انگار انتظار داشته سران فرقه با همه جنایت و کشتاری که در ایران و عراق مرتکب شدند آنان را در هتل پنج ستاره اسکان بدهند.
روز پاسخگوئی رجوی ها نزدیک است
سران فرقه نتوانستند این اشرف را که ظرف فرقه گرائی شان بود حفظ کنند و اکنون بجای اینکه میخ ماندگاری اشرف را بکوبند میخ تابوت اشرف با شروع این جابجائی کوبیده شد و بزودی هم این ظرف فرقه گرائی مسعود خان تشییع جنازه می شود و به زباله دانی تاریخ خواهد افتاد. حال سخن اصلی با سران فرقه و بطور خاص رجوی ها اینست که دیدید که این همه کار شکنی ها و بهانه تراشی ها برای بقای اشرف این شیشه عمرتان مفید هیچ فایده ای نشد
اگر کوه ها بجنبند، اشرف نمی جنبد
در مناسبتها و یا در نشست های جمعی رهبری فرقه برای روحیه دادن به اسیران و سوار بر احساسات آنها با یک لحن عربده کشی رهبری فرقه داد میزند کوه ها جنبیدند ولی اشرف نجنبید. عادت دیرینه رهبری فرقه است در عربده کشی مهارت خاصی دارد. به عینه دیدیم وقتی سمبه پر زور باشد چگونه رهبری فرقه و سرانش به هر کاری که از آنها بخواهند تن می دهند جابجایی تعدادی از اسیران به لیبرتی راه ما بقی اسیران را باز می کند و در آینده ای نزدیک درب پادگان اشرف را بایستی گل گرفت.
تخلیه اشرف و تلاش های خانواده بزرگ انجمن نجات
سرانجام رهبر عقیدتی مجاهدین وادار شد تا در برابر واقعیت زانو بزند. رویای اشرف محو شد و حال درگیری ذهن رهبر عقیدتی مجاهدین به نقطه اوج خود رسیده است. سالها در توهم زیستن راه به جایی نبرد جز به هرز دادن و تلف کردن لحظه های زندگی عناصر و کادرهای تشکیلاتی مجاهدین. انتقال اولین گروه از مجاهدین از اسارتگاه اشرف به کمپ لیبرتی سرآغاز فروپاشی دنیای تاریک و سیاه مجاهدین است.
سرانجام حصارهای اشرف فرو ریخت
سرانجام شیشه عمر رجوی شکست و دیوارهای اشرف فرو ریخت و اولین گروه از اسیران آن به مقر جدید که خارج از کنترل فرقه می باشد منتقل شدند.بی شک اگر به خود رجوی ها بود هیچگاه تن به این جابجایی ها نمی دادند. این امر در زیر فشارهای دولت عراق و ارگان های بین المللی و حقوق بشری صورت گرفت ولی آن چه موجب شد که هم دولت عراق بر حق قانونی خود مصر باشد و هم سازمان های بین المللی بصورت جدی وارد این معادلات شوند، ایستادگی قهرمانانه خانواده های اسیران اشرف بود.

