ورود به قرارگاه فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت دوم
زندگی در کنار خانواده، موهبتی که دوباره نصیبم شد دیدار فاضل فرهادی با اعضای انجمن نجات اراک
دفتر بغداد و جاذبه های مبارزه فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت اول
فرار ۳۰ تن از اعضاء مجاهدین به یک نقطه ناشناخته
یک منبع آگاه در استان دیالی از ترک تعدادی از اعضای سازمان مجاهدین به یک نقطه نامعلوم خبرداد و اشاره کرد که اعضا سازمان بعد از تصمیم دولت عراق مبنی بر انتقال پادگان از یک حالت اضطراب و سردرگمی رنج می برند.این منبع آگاه که در وزارت کشور مشغول به کار است بدون اعلام هویت خود در یک تماس تلفنی به سرویس های امنیتی و بدون دادن اطلاعات بیشتر، از فرار 30 نفر از اعضا سازمان مجاهدین خبر داد.
اعضای پیشین مجاهدین و سازمان عفو بین الملل
ما اعضای پیشین این فرقۀ مخوف، که طی همین سالهای اخیر خود را به شیوه های مختلف از اشرف رها کرده ایم، در صورت نیاز می توانیم ترفندهای مختلف این فرقه را جهت هرچه طولانی تر کردن این پروسه افشا نماییم و شرح دهیم که چرا و به چه علت مریم رجوی تلاش می کرد اشرف را به هرقیمتی حفظ نماید و نگذارد سازمانهای بین المللی مسیر مسالمت آمیز تعطیل شدن اشرف را طی نمایند و چرا امروزه هم در این مسیر سنگ اندازی می کند.
پیگیری مسائل اشرف از طریق سفارت عراق در پاریس
روز جمعه 23 دسامبر 2011، هیئتی از جداشدگان سازمان مجاهدین که طی چند سال گذشته موفق به خروج از پادگان اشرف شده اند، ضمن مراجعه به سفارت عراق در فرانسه، با مقامات این سفارت دیدار و گفتگو نموده و شرح مبسوطی از وضعیت اشرف را به اطلاع آنان رسانیدند. مقامات ذیربط سفارتخانۀ عراق، به محض اطلاع از هویت هیئت ملاقات کننده، ضمن ابراز خوشحالی از این دیدار، به طور کامل به سخنان ایشان گوش داده و در پایان اطمینان دادند که خواسته های هیئت را به اطلاع مقامات مربوطه خواهند رسانید.
فرار ۱۰ عضو گروه تروریستی مجاهدین از اردوگاه اشرف
یک منبع امنیتی در استان دیاله اعلام کرد که 10 نفر از اعضای گروه تروریستی مجاهدین به دلیل ظلم و ستمی که از سوی سرکردگان این گروه به آنها روا شده بود از اردوگاه اشرف فرار کردند. به گفته این منبع، افراد مذکور به یکی از مراکز پلیس شمال بعقوبه فرار کرده اند.اردوگاه اشرف که اخیرا به”عراق جدید” تغییر نام داده است، در استان دیاله عراق حدود 3500 نفر از اعضای گروه تروریستی مجاهدین را در خود جای داده است.
شکنجه های تیف، دیوید فیلیپس و معامله با سازمان مجاهدین
وی با ده نفر محافظ به آنجا آمده و برای ما! خط و نشان کشید. ما به وی گفتیم شما به سازمان تروریستی و افراد آن احترام فراوان میگذارید اما با ما که از دست آنها فرار کرده ایم و به شما پناهنده شده ایم این کارها را میکنید معنی این کارها چیست؟ وی گفت شما تروریست هستید! شما زندانی جنگی هستید! گفتیم عجب پس حتما معامله ای در کار است. جالب اینکه من در همان تاریخ با اف بی ای مصاحبه داشتم و در حال افشاگری و شکایت علیه سازمان بودم.
اعلام جدائی مهدی نادری و جلال فیضیان از فرقه رجوی
جوانیم، روحم، احساسم، عواطفم، خانواده ام، آزادیم، خاکم و حتی انسانیتم را کشتند و فدای منافعشان کردند. تف به این منافع پست و حقیر که نخواستند بگویند به بن بست رسیده اند، که نخواستند بگویند خانه از پای بست ویران بوده است. صدها سوال بی پاسخ وجود دارد که جبر تاریخ روزی پاسخ آنها را خواهد گرفت. اما خوشحالم که در این سراب گم نشدم و آزاد و رها گشتم و با پشت کردن به گذشته سیاه و تلخ، به آینده ای زیبا و درخشان امیدوارم.
رهایی شجاعانه علی قزل قارشی از چنگال فرقه رجوی
باری در روزهای پایانی حضور خانواده های گلستانی در جلوی پادگان اشرف خبر رسید که 3 نفر از اسیران داخل قلعه مخوف رجوی توانستند خود را نجات دهند ولی تا لحظه ای که از مرز ایران نگذشتیم خبری از آن 3 نفر نشده بود که به یکباره تلفن به صدا در آمده و از آن طرف همسر کریم شیخی (رهایی یافته از فرقه مجاهدین) بود که با لحن شوق زده تبریک می گفت و خبر از آزادی علی قزل قازشی را به من داد
حضور و سخنرانی اعضای سابق مجاهدین در میان خانواده های متحصن – قسمت اول
من اعتقاد دارم همینکه شما اینجا باشید همدیگر را ببینید و هم فکری بکنید و آنکس که داخل زندان فرقه هست پشت این دیوار هست بداند که چند نفر آن پشت هستند که منتظرش هستند این حداقلی هست که همیشه پس وجود داره، می توانید شما این را هم فراهم کنید حالا در رابطه با خوب بلندگو و شعار دادن در هر صورت منتهی تمام اقداماتی که به نظر من البته به اصطلاح کوچکتر از آن هستم که چیزی بگم همه کارهای ما در راستای یک روشنگری هست
سفر به سرزمین اسیرکش – قسمت سوم
از دوستان ما محمدحسین سبحانی به ایراد سخنرانی پرداخت و مواردی که در زندانهای مجاهدین بر او گذشته بود را شرح داد. از جمع خانواده ها نیز خانم ثریا عبداللهی به ایراد سخنرانی پر شور به همراه شعری در ارتباط با اسارت فرزندش اجرا نمود. از سخنرانان دیگر این کنفرانس هشدار و اعتراض، خانم مریم سنجانی بود و در همان حال مصطفی محمدی بدون رسیدن به سن سخنرانی و بی طاقت از آماده سازیهای دیگر، درد دل سوخته اش را عیان نموده
خاطرات سفر به اشرف – قسمت اول
وقتی شب فرا رسید در اطراف استراحتگاه قدم زدم اطراف قرارگاه را چک کردم مبادا تروریست های مجاهدین غافلگیرمان کنند هنوز باور نمی کردم اشرف چنین وضعیتی پیدا کرده است هیچ موقع اشرف را اینگونه در سکوت مرگبار ندیده بودم البته گاهی صدای بلندگو می آمد. ولی زمانی که من در اشرف بودم در واقع آنجا یک شهر به حساب می آمد زیرا رفت و آمد بسیاری در قرارگاه مشاهده می شد حتی درب اصلی همیشه شلوغ بود از کارگر تا متخصص در رفت و آمد بودند و کسی در اشرف جرئت نداشت
اعلام جدائی ۳ تن از اعضای فرقه رجوی
با حضورخانواده ها دراطراف پادگان فرقه ای اشرف امید زندگی در ما بوجود آمد و ترس از بیرون از اشرف و عراقی ها که هر روز در گوشمان می خواندند کمتر شد و اطمینان نسبی حاصل کردیم که در بیرون از زندان اشرف زندگی دیگری وجود دارد. بلند گوهای خانواده ها تنها امید ما در این زندان بود. ما امیدواریم که تا رها شدن تک تک اسرای اشرف، حضور خانواده ها و صدای بلندگوهایشان پایان نیابد.
نجات یافتگان فرقه رجوی در دیدار از قبرستان کمپ اشرف
دو تن از نجات یافتگان از فرقه که مستقیما توسط نادر رفیعی نژاد شکنجه شده اند، آقایان محمد حسین سبحانی و علی قشقاوی هستند. هر دوی آنها پس از سالها مقاومت در قبال شکنجه در زندانهای انفرادی رجوی و شکست مجاهدین در تسلیم آنها در همکاری در جنایاتشان، لاجرم به صدام و زندان ابوغریب تحویل داده شدند. هر دو آقایان قشقاوی و سبحانی با یاد آوری خاطرات تلخ زندانها و شکنجه گاههای صدام و رجوی، با خواندن فاتحه بر گور شکنجه گر خود، از خداوند برایش طلب مغفرت کردند.

