دکتر کاظم رجوی برادر مسعود رجوی و یک حقوق دان ساکن فرانسه بود. بزرگترین افتخاری که باند رجوی به او نسبت میدهند ، تلاش او برای اعدام نشدن مسعود دراوایل دهه ی 50 بود که البته طرف مقابل هم با ارائه ی اسنادی نشان میدهد که مسعود رجوی به درخواست ارتشبد نصیری ( رئیس وقت […]
دکتر کاظم رجوی برادر مسعود رجوی و یک حقوق دان ساکن فرانسه بود.
بزرگترین افتخاری که باند رجوی به او نسبت میدهند ، تلاش او برای اعدام نشدن مسعود دراوایل دهه ی 50 بود که البته طرف مقابل هم با ارائه ی اسنادی نشان میدهد که مسعود رجوی به درخواست ارتشبد نصیری ( رئیس وقت ساواک) و بدلیل همکاری گسترده ی مسعود در لو دادن محل اختفای حنیف نژاد و سایر قضایا اعدام نشد.
بمناسبت سالروز درگذشت کاظم رجوی ، رسانه های فرقه ی رجوی در تمجید از خدماتی که بزعم آنها کاظم انجام داده ، نوشته هایی منتشر کرده است که در یکی از آنها میخوانیم :
” مردی بزرگ و از یاد نرفتنی، بهخصوص بهخاطر خدمت بیمانند او به جنبش آزادیخواهی مردم ایران یعنی تلاش برای نجات جان مسعود رجوی از اعدام توسط ساواک شاه و راستی که ما و بهخصوص خود من تا ابد مدیون و سپاسگزار کاظم هستیم و از او میآموزیم که چگونه عشقهای بزرگ کارهای ناممکن را ممکن میسازد. کاظم یک تنه جهانی را در برابر تصمیم شاه برانگیخت و موفق شد “.
او مانند هر برادر دیگر وظیفه داشت که تا میتواند جلوی اعدام برادرش را بگیرد.
اما مسئله اینجاست که افرادی درجمهوری اسلامی ایران ادعا دارند که خود کاظم رجوی وابستگی هایی به سرویس های اطلاعاتی غرب داشته و ازسوی دیگر جنبه ی تعیین کننده ی اعدام نشدن مسعود، همان نامه ایست که ساواک به دادگاه ارتش نوشته ومانع اعدام مسعود رجوی شده است.
دربزرگی او همین بس که در چاپلوسی بنفع برادر کوچک مستبد و هوسرانش مسعود ، سنگ تمام میگذاشت وبه یک عمله ی موثر دستگاه استبدادی، ناقض حقوق بشرو خائن به منافع ملی کشور گام بر میداشت.
دوباره :
” موقعیت علمی و تحصیلیش و سوابق مبارزاتی درخشانش، از تواضع او چیزی کم نکرد. صفا و گرما و یکرنگیاش همه را مجذوب خود میکرد. دریایی از عواطف زلال بود و در رفتار با دوستان و نزدیکان، بسیار بی آلایش و صمیمی بود. وقتی به زندانیان شکنجه شده میرسید، وقتی که عکسهای اعدامشدگان را میدید با تمام وجود متأثر میشد. فیلمها و عکسهایش را نگاه کنید، همه جا دارد شکنجهشدگان را معرفی میکند یا عکسهای شهیدان را نشان میدهد، یا در راهروهای سازمان ملل اسناد جنایتهای رژیم را این طرف و آن طرف میبرد و با سفرا و نمایندگان جر و بحث میکند. او با تمام مشکلات چنگ در چنگ میشد و تمام تلاش خود را بهکار میبست تا رژیم را در سازمان ملل محکوم کند. .. “.
در مقابل تواضع زبونانه ی او دربرابر مسعود ، چیز دیگری که بنفع شستشوی مغزی شدگان مسعود انجام دهد، در کارنامه ی او نمیبینیم.
اگر او واقعا یک حقوق دان مدافع حقوق بشر بود، دروهله ی اول میبایست در برابر رفتارعمیقا ضدانسانی برادرش درمقابل اعضای همه چیز از دست رفته ی سازمان میایستاد وعلت ازبین بردن پایه واساس خانواده ها با تحمیل طلاق اجباری به اعضای سازمان را از او میپرسید.
کاظم رخت بربسته اگر یک فرد حقوق بشری بود، ازبرادر کوچکترش باید توضیح میخواست که علت این سر به نیست شدن های داخلی سازمان چه بوده و چرا یک سازمان که دم از دفاع از حقوق ” خلق قهرمان ” میزند، باید خود را به زیر مجموعه ی دشمن متخاصم تبدیل کرده و سربازان مرزبان وطن را بکشد؟
یک انسان طرفدار حقوق بشر باید در مقابل وطن فروشی های هرکس و از جمله برادرش می ایستاد ومانع جاسوسی های او بنفع دشمن میشد و در بدترین حالت اگر میدید که میخ آهنین بر سنگ فرو نمیرود ، خودش را کنار میکشید و موضوع را باطلاع اصحاب جراید و رسانه ها میرساند.
دکتر کاظم رجوی هرگز این کارها را نکرد و درعوض چاقوی مسعود را برای انجام جنایات هرچه بیشتر تیزتر نمود ومعنی دفاع ازحقوق بشر را وارونه نشان داد.
تمامی اقدامات این حقوق دان درخدمت جنایتکاری های کوتوله ی سیاسی و انسان بوالهوسی بنام مسعود رجوی قرار گرفت وبس.
کاظم رجوی هرگز ازبرادر خودشیفته وتشنه بقدرت و شهوت نپرسید که در سازمانی که هیچکس حق داشتن همسر را ندارد، چرا خودش صاحب ده ها و صدها همسری است که متعلق به باصطلاح همرزمان خودش بوده اند وتنها بزور زندان و داغ ودرفش و کلاس های شستشوی مغزی ، تسلیم این جور و ستم شده بودند.
نوید

