انا لله و انا الیه راجعون جمشید سرایی فرزند عبدالحمید دار فانی را وداع گفت. خبر کوتاه بود و بسیار غم انگیز. مرحوم جمشید سرایی یکی از هزاران نفری بود که برای کاریابی به ترکیه رفته بود و در آنجا توسط دلالان و قاچاقچیان انسان ربوده شده و به سازمان ضد انسانی مجاهدین تحویل داده […]
انا لله و انا الیه راجعون
جمشید سرایی فرزند عبدالحمید دار فانی را وداع گفت. خبر کوتاه بود و بسیار غم انگیز.
مرحوم جمشید سرایی یکی از هزاران نفری بود که برای کاریابی به ترکیه رفته بود و در آنجا توسط دلالان و قاچاقچیان انسان ربوده شده و به سازمان ضد انسانی مجاهدین تحویل داده شد. آن مرحوم بعد از رسیدن به عراق و پادگان نظامی فرقه رجوی، در بخش پذیرش فرم هایی را به اجبار پر کرد که حاوی مشخصات منزلشان در گلستان بود و از روی همین مشخصات نیز سران فرقه رجوی دو تن از برادران او بنام های احمد و مهدی ( پویا ) را با عنوان کار خوب با درآمد بالا جذب نمودند و حتی از طرف برادرشان مرحوم جمشید نیز به آنها پیام دادند که نهایتا این دو نفر نیز جذب سازمان ضد انسانی مجاهدین خلق شدند. احمد توانست بعد از نزدیک به 3 سال و با آگاهی یافتن از مقاصد کثیف سران فرقه رجوی، همانند مرحوم جمشید از این فرقه جدا شده و به کشور بازگردد و برای خود زندگی تشکیل دهد و مشغول کار شود .
اما مرحوم جمشید سرایی که در داخل سازمان ضد انسانی مجاهدین تحت شکنجه های روانی و روحی بسیار بالایی قرار داشت ، بعد از جدایی از این فرقه منحوس و بازگشت به کشور نتوانست این فشارهای خرد کننده سران فرقه رجوی را تحمل نماید و در سه مرحله سکته قلبی کرد که نهایتا بعد از سپری نمودن مدت طولانی بیماری قلبی امروز فوت نماید .
انجمن نجات گلستان فوت مرحوم جمشید سرایی را به برادر گرفتارش در فرقه رجوی؛ مهدی ( با نام مستعار پویا ) و همچنین خانواده آن مرحوم و برادرانش احمد و علی تسلیت گفته و همانند قبل رفتارهای غیر انسانی سران فرقه فرتوت رجوی با اعضاء خود را که نهایتا منجر به بیماری های اعصاب و روان و یا ناراحتی قلبی و مغزی میشوند را بشدت محکوم مینماید و از مجامع بین المللی درخواست رسیدگی فوری به اوضاع جسمانی و روانی افراد گرفتار در این سازمان منسوخ شده در آلبانی را دارد.
محمد آتابای


محمدرضا مبین
تاریخ : ۱۶ - مهر - ۱۴۰۳جوان نازنین در خاک رفتی
از این دنیای غم، غمناک رفتی
زدی آتش به جان دوستداران
چو گل پاک آمدی و پاک رفتی . . .
جمشید مرحوم را در تیف شناختم ، از زندگی اش می گفت و از فریب و نیرنگ رجوی ها، جمشید یار باوفای ما در اسارت بود، همیشه ساکت و سنگین بود، آرام بود، بی شک اولین و آخرین مقصر فوت جمشید عزیز، سران فرقه ی رجوی است، من از صمیم قلب فوت این دوست قدیمی را به خانواده اش و به عزیزانش و مسئولین انجمن نجات گلستان تسلیت عرض می کنم، کاش نمی رفت و از زندگی بیشتر لذت می برد ، اما حیف که رسم روزگار چنین است و گلچین می کند. مظلومیت و پاکی جمشید همیشه در چهره اش عیان بود، ایمان دارم که رهبران این فرقه ی ضدبشری ، روزی به سزای اعمال جنایتکارانه شان ، خواهند رسید. روحش شاد و یادش گرامی باد.