مقدمه با مطرح شدن دوباره احتمال فعالسازی مکانیزم ماشه از سوی کشورهای اروپایی علیه ایران، بار دیگر فرقه تروریستی مجاهدین خلق (رجوی) با ذوقزدگی آشکار، آن را به عنوان فرصتی برای سرنگونی دولت ایران تبلیغ میکند. در شرایطی که بازگشت تحریمهای بینالمللی میتواند تأثیرات مستقیم بر زندگی مردم ایران بگذارد، این فرقه با سابقهای مملو […]
مقدمه
با مطرح شدن دوباره احتمال فعالسازی مکانیزم ماشه از سوی کشورهای اروپایی علیه ایران، بار دیگر فرقه تروریستی مجاهدین خلق (رجوی) با ذوقزدگی آشکار، آن را به عنوان فرصتی برای سرنگونی دولت ایران تبلیغ میکند. در شرایطی که بازگشت تحریمهای بینالمللی میتواند تأثیرات مستقیم بر زندگی مردم ایران بگذارد، این فرقه با سابقهای مملو از خشونت، همدستی با دشمنان ایران، و رویکردی فرقهای، این روند را تشویق میکند.
مکانیزم ماشه چیست؟
مکانیزم ماشه (Snapback) ساز و کاری در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است که به کشورهای عضو توافق هستهای (برجام) این امکان را میدهد که در صورت نقض اساسی تعهدات از سوی ایران، تحریمهای لغو شده بینالمللی را به طور خودکار بازگردانند—بدون نیاز به رأیگیری در شورای امنیت. این ساز و کار، در صورت فعال شدن، فشار اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک گستردهای بر ایران وارد خواهد کرد.
واکنش فرقه رجوی؛ استقبال از تحریم، حمایت از فشار حداکثری
فرقه رجوی همواره در طول سالهای گذشته، به ویژه پس از خروج آمریکا از برجام، از هر نوع فشار خارجی علیه ایران استقبال کرده است. این بار نیز در مواجهه با احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه، مواضعی صریح و آشکار در حمایت از این اقدام اتخاذ کرده است.
برخی از مواضع رسمی و تبلیغی این فرقه عبارتاند از:
– سرکرده فرقه تروریستی مجاهدین خلق در بیانیهای رسمی خواستار «فعال شدن فوری» مکانیزم ماشه شده و آن را لازمه مقابله با «برنامههای هستهای تهران» دانسته است.
– رسانههای این گروه بارها تیترهایی چون «تنها راه نجات مردم، سرنگونی دولت با بازگشت تحریمهاست» را منتشر کردهاند.
– تریبونهای فرقه در تجمعات خارج از کشور، ضمن تبلیغ تحریم و فشار، فعالسازی این مکانیزم را راهی برای فروپاشی دولت مرکزی در ایران معرفی کردهاند.
ریشههای روانشناختی و سیاسی مواضع فرقه رجوی
فرقه رجوی، به عنوان یک جریان شبه نظامی با ساختار بسته، از دیدگاه روانشناسی فرقهها، درگیر نوعی ذهنیت دوگانه، نظامیگرایانه و کینهورزانه است که تحلیل آن به درک بهتر رفتارهای آنها کمک میکند:
– ذهنیت مطلقگرایانه: در این نگاه، تنها دو حالت وجود دارد؛ یا قدرت در دست آنهاست، یا باید کل کشور و ساختار حکومتی از بین برود.
– توهم آلترناتیوی: فرقه رجوی خود را تنها جایگزین ممکن برای دولت ایران معرفی میکند و بر این اساس، از هرجومرج و آشوب استقبال مینماید.
– تاریخچه خیانتآمیز: از همراهی نظامی با صدام حسین در جنگ ایران و عراق تا جاسوسی برای دشمنان منطقهای، این گروه همواره در مسیر تقابل با مردم ایران قدم برداشته است.
پیامدهای فعال شدن مکانیزم ماشه برای مردم ایران
بازگشت تحریمها با مکانیزم ماشه، مستقیماً سفره مردم را هدف قرار میدهد؛ از تشدید تورم، کاهش ارزش پول ملی و کمبود دارو تا افزایش بیکاری و ناامنی اقتصادی. با این حال، فرقه رجوی از این پیامدها بهعنوان فرصتی برای رسیدن به اهداف سیاسی خود بهرهبرداری میکند.
مردم ایران و مواضع فرقه رجوی
اکثریت مردم ایران، حتی منتقدان جدی وضعیت موجود، نه تنها از این فرقه حمایت نمیکنند بلکه آن را نماد خیانت، خشونت و وابستگی به بیگانگان میدانند. تجربه تاریخی و واکنشهای اجتماعی نشان میدهد:
– مردم تحریم را ابزار فشار بر زندگی خود میدانند، نه وسیله اصلاح یا تغییر.
– فرقه رجوی را فاقد مشروعیت مردمی، غیرمستقل و وابسته به قدرتهای خارجی میدانند.
– نگاه عمومی به مجاهدین خلق، نگاهی همراه با بیاعتمادی و انزجار است.
جمعبندی
فعالسازی مکانیزم ماشه، ابزاری خطرناک در دست فرقهای است که همواره از تحریم، جنگ و فروپاشی داخلی ایران استقبال کرده است. سرکرده فرقه تروریستی مجاهدین خلق، با سوءاستفاده از فشارهای بینالمللی، در پی کسب جایگاهی است که در داخل کشور فاقد آن است. آینده ایران در اصلاحات درونزا، گفتوگوی ملی و حل مسائل از مسیر عقلانیت و منافع مردم رقم خواهد خورد—نه از مسیر تحریم، وابستگی یا فرقهگرایی.
نویسنده: فریدون ابراهیمی

