مریم رجوی، رهبر گروه تروریستی مجاهدین خلق، بیش از چهار دهه است که رویای حکمرانی بر ایران را در سر میپروراند؛ ایرانی به قدمت هفت هزار سال تاریخ. اما این کهنه تروریست مدعی رهبری، طی این سالها حتی نتوانسته است برای حدود دو هزار اسیر دربند خود، که به تعبیر همسر دومش آنان “مجاهد” و […]
مریم رجوی، رهبر گروه تروریستی مجاهدین خلق، بیش از چهار دهه است که رویای حکمرانی بر ایران را در سر میپروراند؛ ایرانی به قدمت هفت هزار سال تاریخ. اما این کهنه تروریست مدعی رهبری، طی این سالها حتی نتوانسته است برای حدود دو هزار اسیر دربند خود، که به تعبیر همسر دومش آنان “مجاهد” و “اشرف مخلوقات” هستند، اسکان و شرایطی شبیه به یک خانه واقعی فراهم کند.
آنچه اکنون تحت عنوان ” اشرف ۳” در آلبانی شناخته میشود، در واقع یک کمپ بنگالنشینی است و بیش از هر چیز شبیه یک شهرک صنعتی است تا اقامتگاهی شایسته انسانی. این “شهرک” نه تنها نمادی از ناکامی در تحقق وعدههای بزرگ مریم رجوی است، بلکه تصویری تلخ از تضاد میان ادعاهای فراوان و واقعیتهای ملموس است.
رجوی که اعضایش را اشرف مخلوقات میخواند، سالهاست که آنها را در حصاری از وعدههای توخالی و مدیریت ناکارآمد محصور کرده است. وعدههای آزادی، حکومت بر ایران و برقراری مدرنیته که هیچگاه عملی نشدهاند و تنها به انبوهی از کانکسها و کمپهای نظامی محدود شدهاند. حتی گذاردن نام شهرک هم بر این محل، بیشتر نوعی شوخی تلخ است؛ چرا که این مجموعه کوچک، در برابر وسعت و شکوه واقعی یک شهر و کشور در قد و قواره ایران بزرگ، چیزی جز بنگالهای درهم و برهم نیست.
اما طنز تلخ ماجرا آنجاست که این ارباب شهرک بنگالنشینها، خود را طلبکار حکومت بر ۹۰ میلیون ایرانی میداند؛ ادعایی که هیچ پایه و اساسی جز آرزوهای دست نیافتنی ندارد. جایی که نه رهبری مدبرانه، نه چشمانداز روشن، و نه حتی امکانات ابتدایی برای اعضای خود فراهم شده است، چگونه میتوان انتظار داشت چنین تشکلی بتواند بر کشوری بزرگ و پیچیده حکمرانی کند؟
واقعیت آن است که حکومت مریم رجوی، بیشتر از هر چیز یادآور تلاش برای حفظ بقا و تداوم یک تشکیلات منزوی است؛ تشکیلاتی که رویای قدرتش با شهری کوچک از کانکسها و بنگالهای محدود شده است. حکومتی که به جای ساختن آیندهای روشن، درگیر محافظت از دگراندیشی و خطر گسستن بندهای ذهنی همین بنگالنشین های پیروپاتال شده است.
در پایان، باید گفت که رویای حکومت بر ایران ۷۰۰۰ ساله، نمیتواند بر پایه بنگالهای آهنی و شهرکهای کوچک بنا شود. ایران سرزمین تمدنهای بزرگ است و حکمرانی بر آن نیازمند بیش از توهمات و کمپهای اسارت است؛ نیازمند رهبری واقعی، شجاعت، و مسئولیتپذیری که بیش از چهار دهه است، مریم رجوی و یارانش از آن محروم ماندهاند.
سالاری

