پایان پنجمین دهه حیات خائنانه گروه تروریستی مجاهدین خلق در حالی رقم میخورد که این مزدوران آواره تحت تنفس مصنوعی حمایت مدعیان غربی حقوق بشر هستند. گروه تروریستی مجاهدین خلق، فرقه جنایتکاری که دستش به خون ۱۷ هزار شهروند ایرانی آلوده است، در شرایطی شصتمین سال شکلگیری منحوس خود را به نظاره نشسته است که […]
پایان پنجمین دهه حیات خائنانه گروه تروریستی مجاهدین خلق در حالی رقم میخورد که این مزدوران آواره تحت تنفس مصنوعی حمایت مدعیان غربی حقوق بشر هستند.
گروه تروریستی مجاهدین خلق، فرقه جنایتکاری که دستش به خون ۱۷ هزار شهروند ایرانی آلوده است، در شرایطی شصتمین سال شکلگیری منحوس خود را به نظاره نشسته است که به استناد گزارشهای رسانهای و مدارک مستند در حالت احتضار به سر میبرد.
این گروه که در ۱۵ شهریور ۱۳۴۴ تاسیس شد، از سال ۱۳۶۰ خصومت و عناد ذاتی خود با مردم و کشور ایران را با اعلام ورود به فاز مسلحانه آشکار کرد.
در کارنامه این فرقه جنایتکار ارتکاب فاجعههای تروریستی متعددی ازجمله انفجار دفتر نخستوزیری ثبت شده است.
ترور و جنایت را میتوان فقط بخشی از ماهیت و هویت گروه تروریستی مجاهدین خلق دانست؛ چراکه کارنامه این گروه صفحههای متعددی از خیانت علیه مردم و کشور ایران را در خود جای داده است.
گروه تروریستی مجاهدین خلق پس از آن که با دست رد مردم ایران بر سینه خود برای ادامه حضور در کشور مواجه شدند، در سال ۱۳۶۴ به عراق تحت کنترل رژیم بعث رفتند؛ این آوارگی مقدمهای برای آشکار شدن خیانتهای مزدورانه آنها بود.
همراهی، همکاری و همدستی مجاهدین خلق با صدام در جریان جنگ تحمیلی علیه ایران، پردههای خیانتکارانه مختلفی را از ماهیت جنایتکارانه این گروه آشکار کرد.
مزدوری و وطن فروشی گروه تروریستی مجاهدین خلق علیه مردم و کشور ایران همواره ادامه داشته است؛ آنها در برهههای زمانی مختلف به استخدام بازیگران ضدایرانی ازجمله مدعیلت غربی حقوق بشر درآمده و تلاش کردند در ازای دریافت حمایت یا حتی مشتی پول، خدمات مزدوری خود را برای تامین اهداف نامشروع کارفرمایان خود ارائه کنند.
نقطه اوج مزدوری گروه تروریستی مجاهدین خلق، همراهی آن با رژیم صهیونیستی در تجاوز آشکار به ایران در خرداد ۱۴۰۴ بود؛ همراهی که نتیجه سالها خیانت به کشور و مردم ایران در موضوع هستهای صلحآمیز قابل بررسی است.
شاید همکاری گروه تروریستی مجاهدین خلق با موساد رژیم صهیونیستی را بتوان بهعنوان تاریکترین فصل تاریخ این گروه نشانهگذاری کرد.
شصتمین سال شکلگیری این گروه تروریستی در حالی فرا رسیده است که رسانه آلبانیایی گزتا ایمپکت بهتازگی در گزارشی شرایط این گروه مستقر در اردوگاه اشرف ۳ در مانزا شهر دورس را اینگونه تشریح کرد:
گروه تروریستی مجاهدین خلق چیزی بیش از یک گروه ورشکسته و بیآبرو نیست؛ این گروه محل تجمع افراد بزدل و پیرمردهای گرفتارشده در آلبانی است.
در سالهای اخیر، بحران در اردوگاه اشرف ۳ گروه تروریستی مجاهدین خلق در آلبانی به اوج خود رسیده است؛ در عین حال، گزارشها حاکی از افزایش تنشها بین اعضای عادی و سرکردگان گروه تروریستی مجاهدین خلق است و برخی از بحثهای داخلی اذعان میکنند که این گروه در آستانه فروپاشی ساختاری است.
گروه تروریستی مجاهدین خلق آیندهای ندارد و به عنوان گروهی در حال مرگ فقط با بودجه خارجی زنده مانده است؛ ماشین لابیگری مجاهدین خلق زیر بار دروغهای خودش در حال فروپاشی است و حتی در اروپا، جایی که این گروه زمانی به نفوذ خود میبالید، اکنون بهعنوان چیزی بیش از یک گروه فشار و مزدور شناخته نمیشود.
گزارش یادشده در کنار دیگر گزارشهای مربوط به وضعیت جاری گروه تروریستی مجاهدین خلق با آشکار کردن بحرانهای درهم تنیده داخلی و خارجی آن، نشان میدهند که این گروه به پایان کار خود رسیده است.
پایان کار مجاهدین خلق در حالی فرا رسیده است، میراثی جز خیانت و جنایت باز این گروه باقی نمانده است؛ نفسهای آخر این پیکر محتضر که به تنفس مصنوعی مدعیان غربی حقوق بشر متصل است، با ایستادگی ایران بر تعهد خدشهناپذیر مبارزه با تروریسم به شماره افتاده است.

